قصص/54-52
درک نور ایمان و پذیرش حق
«الَّذِينَ ءَاتَيْنَهُمُ الْكِتَب مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ يُؤْمِنُونَ»(قصص/۵۲)
كسانى كه قبل از آن، كتاب [آسمانى] به ايشان دادهايم، آنان به [قرآن] مىگروند.
قلبی که آلوده نشده و غل و غش پیدا نکرده باشد، وقتی در معرض آیات الهی قرار میگیرد، حقائقی را در تابش این نور درک میکند. «الَّذِينَ ءَاتَيْنَهُمُ الْكِتَب مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ يُؤْمِنُونَ» همین که کتاب به آنها عرضه شد، به آن کتاب ایمان میآورند و هیچ شکی در وجودشان ایجاد نمیشود.
«وَ إِذَا يُتْلى عَلَيهِمْ قَالُوا ءَامَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسلِمِينَ»(قصص/۵۳)
و چون بر ايشان فرو خوانده مىشود، مىگويند: «بدان ايمان آورديم كه آن درست است [و] از طرف پروردگار ماست؛ ما پيش از آن [هم] از تسليمشوندگان بوديم.
آیات که خوانده میشود ایمان میآورند. چه طور می فهمند که «إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا»؟ این یک درک قلبی است. اگر قلب آلوده نشده باشد، زمینهی پذیرش حق را دارد.
دو خصلت مهم مومن در دایرهی بندگی
«أُولَئك يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَينِ بِمَا صبرُوا وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسنَةِ السيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَهُمْ يُنفِقُونَ»(قصص/۵۴)
آنانند كه به [پاس] آنكه صبر كردند و [براى آنكه] بدى را با نيكى دفع مینمايند و از آنچه روزىشان دادهايم انفاق میكنند، دو بار پاداش خواهند يافت.
به این افراد دوبار پاداش داده میشود. اینها کسانی بودند که منتظر آمدن پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- بودند. به کتاب آسمانی قبل مؤمن بودند و وقتی قرآن نازل شد، به قرآن هم ایمان آوردند. خداوند متعال دو بار به آنها پاداش میدهد؛ یکبار به دلیل ایمان قبل و یکبار هم به اعتبار ایمان به قرآن کریم.
«وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسنَةِ السيِّئَةَ» این افراد کسانی هستند که بدی را با خوبی جواب میدهند.
اگر رفتار بدی از کسی دیده، کینهتوزی نمیکند، نقشه طرح نمیکند که فرد را آزار دهد. بدی آن عمل را به حساب جهالت آن شخص در نظر میگیرد.
«وَ مِمَّا رَزَقْنَهُمْ يُنفِقُونَ» این دو صفت، دو خصلت مهم هستند. کسانی که حق را میپذیرند، دو نشانه دارند:
1- بدی را با خوبی پاسخ میدهند.
2- اهل انفاق هستند.
اگر کسی که قدرت دارد مؤمن باشد، میفهمد قدرت یک سرمایه است و با قدرت دفع ظلم میکند. مؤمنین با پولشان هم مقام پیدا میکنند، مانند مؤمنی که علم دارد و با علمش درجه پیدا میکند و یا مؤمنی که با معنویت و نماز و تسبیح و ذکر مقام کسب میکند، مؤمن پول را از دایرهی بندگی خارج نمیکند. شاید در دایرهی بندگی چیزی مثل پول تقرب نیاورد. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
«فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ(۱۱) وَ مَا أَدْرَئكَ مَا الْعَقَبَةُ(۱۲) فَكُّ رَقَبَةٍ(۱۳) أَوْ إِطْعَامٌ فىِ يَوْمٍ ذِى مَسْغَبَةٍ(۱۴)»(سورهی بلد)
«و [آدمی] نخواست از گردنه [عاقبتنگرى] بالا رَوَد! (۱۱)و تو چه دانى كه آن گردنه [سخت] چيست؟ (۱۲) بندهاى را آزادكردن، (۱۳) يا در روز گرسنگى، طعام دادن (۱۴)»
عدهای جانشان را راحت میدهند، اما پول نمیدهند. همینکه پولی به دست مؤمن برسد، برای خیرات آن برنامه میریزد. گاهی امتحانات مالی افراد، از امتحانات دیگر سختتر است. در شرع خمس، زکات، حج و … وجود دارد که همه جنبهی مالی دارند.
از این رو کسانی که اهل انفاق هستند، زودتر حق را میپذیرند. امام حسن-علیهالسلام- دو بار تمام ثروتشان را خیرات کردند.
انفاق نکردن خسّت و بخل ایجاد میکند و شاید بخل از سختترین چیزهایی است که ایمان را از بین میبرد. اکثر نزاعها به خاطر پول است.
امیرالمؤمنین-علیهالسلام- میفرمایند: أنَا يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَالُ يَعْسُوبُ الظَّلَمَةِ وَ اللهِ لَا يُحِبُّنِي إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا يُبْغِضُنِي إِلَّا مُنَافِق (الخصال: ج2، ص633)
برای مؤمن، من یعسوب هستم و برای منافق، پول یعسوب است.