فراز16-12
فراز 12 تا آخر
«اللَّهُمَّ لَا تَفْتِنِّي بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِكَ،»(12)
تصور اینکه خیری از پدرتان به شما نمی‌رسد، باعث خواهد شد خود به خود این مجرا قطع بشود. حالا اگر همین حالت را نسبت به خدا داشته باشیم، یعنی از همه چیز مایوس بشویم، بیچاره خواهیم بود. چون همه‌ی امور آناً فآناً از طرف خدا به ما، داده می‌شود.
« لَا تَفْتِنِّي بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِكَ»
خدایا من در این فتنه که از تو مایوس بشوم، قرار نگیرم و فریب نخورم
«وَ لَا تَفْتِنْهُ بِالْأَمْنِ مِنْ إِنْكَارِكَ،» «تفتنه» یعنی به او قدرت نده، میدان را برای دشمن باز نکن. «بالامن من انکارک» او را بترسان به‌طوری که احساس نکند به‌خاطر انکار تو عقوبت نمی‌شود.
«فَيُصِرَّ عَلَى ظُلْمِي،» و این باعث بشود که به ظلم کردن به من اصرار بورزد.
«وَ يُحَاضِرَنِي بِحَقِّي،» و به حق من مسلط بشود.
«وَ عَرِّفْهُ عَمَّا قَلِيلٍ مَا أَوْعَدْتَ الظَّالِمِينَ،» یک جوری به او حالی کن که با ظالمین چه می‌کنی.
«وَ عَرِّفْنِي مَا وَعَدْتَ مِنْ إِجَابَةِ الْمُضْطَرِّينَ.» و به من هم حالی کن که وعده‌های تو بر حق است.
مثلا همین که در دلت بیفتد یا به این نتیجه برسی که امام زمان دیگر نمی‌آید، کارشما تمام است. یا به این نتیجه برسی که دیگر آدم نمی‌شوی، یا بگویی من که سرطان گرفتم، دیگر خوب نمی‌شوم. گفتن خود این حرف‌ها ،خوب نشدن است.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ وَفِّقْنِي لِقَبُولِ مَا قَضَيْتَ لِي وَ عَلَيَّ»(13)
خدایا به من توفیق بده که حکم تو را قبول کنم. آن‌جایی که حکم تو به نفع من هست، معلوم است که خوشحال می‌شوم و آن را قبول می‌کنم. خدایا در آن‌جایی که فکر می‌کنم حکم تو برعلیه من هست، نیز راضی باشم و بپذیرم که آن هم خیر است. و چیزی بر علیه من نیست؛ چرا که خدا برای مؤمن هرچه حکم کند خیر است.
«وَ رَضِّنِي بِمَا أَخَذْتَ لِي وَ مِنِّي،» و من را به هر چیز که در این قضایا از دست دادم راضی کن.
«وَ اهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ،» و من را به آن راه محکم، به آن مسیر محکم، هدایت کن.
«وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا هُوَ أَسْلَمُ.» خدایا جوری بشود که من مشغول کار خوب بشوم.
با اینکه می‌فهمم یک چیزهایی خوب است ولی مشغول آن نیستم. الان می‌فهمم طلبگی خوب است ولی به آن مشغول نیستم.
«و استعملنی بالملازمة للتلامیذ» من را با طلبه‌ها ملازم کن که مرا بپذیرند.
«اللَّهُمَّ وَ إِنْ كَانَتِ الْخِيَرَةُ لِي عِنْدَكَ فِي تَأْخِيرِ الْأَخْذِ لِي وَ تَرْكِ الِانْتِقَامِ مِمَّنْ ظَلَمَنِي إِلَى يَوْمِ الْفَصْلِ وَ مَجْمَعِ الْخَصْمِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَيِّدْنِي مِنْكَ بِنِيَّةٍ صَادِقَةٍ وَ صَبْرٍ دَائِمٍ.»(14)
خدایا اگر خیر من در این است که در مقابل این خصم، در مقابل این دشمن صبر کنم تا زمانش برسد، پس خودت من را به نیت صادق و صبر پیوسته آرام کن.
مدام می‌گوید چرا فلان دشمن از بین نمی‌رود، صبر کن خدا یک برنامه‌ای دارد.
نصف پیروزی و رشد این انقلاب به خاطر دشمنی‌های آمریکا است. اگر این دشمنی‌ها را نمی‌کرد ما حالت خمود و فسیل به خود می‌گرفتیم و یک چیز معمولی می‌شدیم. این دشمنی‌هایی که امثال آمریکا و یا بنی‌صدر با ما کردند، باعث شد که بدانیم الان باید چه کار بکنیم.
« وَ أَعِذْنِي مِنْ سُوءِ الرَّغْبَةِ وَ هَلَعِ أَهْلِ الْحِرْصِ،»(15)
خدایا از اینکه من به یک چیز بد رغبت پیدا کنم، به تو پناه می‌برم، و مرا از اهل حرص محفوظ بدار. رغبتم را از یک چیز سوء بردار، مثل اینکه فیلم ببینم یا یک سریال را دنبال کنم یا فوتبال ببینم و قشنگ نتایج آن‌ها را پیگیر باشم.
«وَ صَوِّرْ فِي قَلْبِي مِثَالَ مَا ادَّخَرْتَ لِي مِنْ ثَوَابِكَ،»
تصویر چیزی که در قیامت برایم در نظر گرفته‌ای را الان در دل من بینداز که آن را مدام نگاه کنم تا بفهمم جایگاهم کجاست.
«وَ أَعْدَدْتَ لِخَصْمِي مِنْ جَزَائِكَ وَ عِقَابِكَ،» و همچنین بفهمم که با دشمنان من می‌خواهی چه کار کنی.
«وَ اجْعَلْ ذَلِكَ سَبَباً لِقَنَاعَتِي بِمَا قَضَيْتَ،» دیگر خیالم راحت بشود. «وَ ثِقَتِي بِمَا تَخَيَّرْتَ» و اطمینان پیدا کنم که به موقع کار را انجام می‌دهی.
این خیلی مهم است که خدا به مؤمن یک چنین چیزی می‌دهد.
مثلاً نتیجه‌ی کاری که دارم انجام می‌دهم را از الان ببینیم که بیست سال دیگر چه می‌شود لذا همیشه با این یقین راه می‌روم که بیست سال دیگر این می‌شود.
خدا برای یوسف، خواب خورشید و ماه و یازده ستاره را کی نشان داد؟ آن موقع که بچه بود. همین خواب این اطمینان را در قلب او ایجاد کرد و دیگر هیچ‌جا مضطرب نشد، اگر هم مضطرب شد خیلی کم بود و زود برگشت.
«آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ، إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ، وَ أَنْتَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.»(16)
مثلاً الان برای رفتن به تبلیغ این اطمینان را خدا توی دلش بیندازد که تبلیغش جای خوبی است و همه چیز جور است، پس نگرانی برای چه؟ خدا آدم مؤمن را با نیت صادقه اداره می‌کند. پس با توسل به حضرت زهرا-سلام‌الله‌علیها-، آماده باش که همه‌ی آن را بروی…
و صلی الله علی محمد و آله.