پخش زنده
آیه20-16
عقاید استوار
«وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ» (شوری/16)
«کسانى که (از روى لجاجت) درباره خدا بعد از پذيرفتن (و ايمان به) او، محاجّه مىکنند، دليلشان نزد پروردگارشان باطل و بىپايه است؛ و غضب بر آنهاست و عذابى شديد دارند.»
استوار ماندن عقاید و متزلزل نشدن آنها در وجو انسان، تا حد زیادی به این امر بستگی دارد که فرد بنای محکم و استواری از عقاید در وجود خود ایجاد کرده باشد.
بعضی مواقع فرد حق است و تمام شرایط حق را در وجود خود جمع كرده است، ولی آنچه را که به عنوان حق در وجود خود جمع كرده، سامان نداده است. مثلاً فرد خدا را قبول دارد ولی در كنار خدای متعال خودش را هم قبول دارد، فلان فكر را هم قبول دارد؛ مثلاً فكر میكند اگر كار سیاسی هم انجام دهد کار خوبی است؛ سه امر کاملا متفات در وجود این فرد کنار هم و مساوی هستند. مثل این میماند که کسی قرآن را قبول داشته باشد، صحیفهی سجادیه را هم قبول داشته باشد و کتب شهید مطهری را هم قبول داشته باشد. اگر وجودتان و گرایشهایتان را مدیریت و ساماندهی نكنید، گرایشهای شما ساماندهی میشوند. مثلاً كتب آقای مطهری جای قرآن را برای شما میگیرند؛ یعنی آنقدر که به کتب ایشان مراجعه میکنید، به قرآن مراجعه نمیکنید، در حالی كه كسی كه شهید مطهری و كتابهای ایشان را تأیید كرد- حضرت امام خمینی (رحمهالله)- اوقات بسیاری را مشغول مطالعهی قرآن بودند.
اگر قرار است خداوند متعال وجود ما را اداره کند، باید به حكم، دستورات و صفات خداوند اهمیت دهیم؛ مثلاً بفهمیم که خداوند به باطن ما علم دارد، آنگونه که حتی خود ما به آن علم نداریم. جایگاه خداوند در وجود ما باید مشخص باشد، اگر به خاطر یک شخص، دستور خدا را کنار گذاشتید، یعنی آن فرد برایت اولویت دارد. جایگاه شما هم با توجه به اولویتهایتان تعیین میشود.
«وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ» از این به بعد تمام چیزهایی كه قبول كرده بودند باطل شد؛ از این به بعد سابقهی فرد در اسلام مهم نیست؛ نمیتواند بگوید اینقدر برای اسلام زحمت كشیدم؛ چرا که بهرهی زحمتش را هم برده است.
حکمت خداوند در نازل کردن کتاب و میزان
«اللَّهُ الَّذِی أَنزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ» (شوری/17)
«خداوند کسى است که کتاب را به حق نازل کرد و ميزان (سنجش حق و باطل و خبر قيامت) را نيز؛ تو چه مىدانى شايد ساعت (قيام قيامت) نزديک باشد!»
«اللَّهُ الَّذِی أَنزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ» خداوند متعال نعوذبالله با كسی شوخی نداشته است، خداوند كار لغو انجام نمیدهد. خداوند متعال بر اساس حکمت خود کتاب و میزان را نازل کرده است. چرا خداوند از آسمان انار نمیفرستد؟ چون حکمت خداوند اجازه نمیدهد. چرا در زمان حال نوشتهای از آسمان نازل نمیشود؟ چون حكمت خداوند اجازه نمیدهد. ولی در یك زمان و مقطع خاص حكمت خداوند به این امر تعلق گرفت؛ این مطلب، مطلب آسان و سادهای نیست.
«وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ» همین الان دستورات خدا را اطاعت کن، نه فردا، ممکن است فردا قیامت باشد و تو همین ساعات را هم از دست بدهی.
ترس از مرگ
«يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ» (شوری/18)
«کسانى که به قيامت ايمان ندارند درباره آن شتاب مىکنند؛ ولى آنها که ايمان آوردهاند پيوسته از آن هراسانند، و مىدانند آن حق است؛ آگاه باشيد کسانى که در قيامت ترديد مىکنند، در گمراهى عميقى هستند.»
در جلسهی آیتالله خوشوقت این سؤال مطرح شد كه آیا كسانی كه علاقهمند ملاقات پروردگار هستند از مرگ نمیترسند؟ جواب این است كه خود آیتالله خوشوقت از مرگ میترسد، آیتالله بهجت از مرگ میترسید. معنای مرگ از کلام امام معصوم-علیهالسلام- معلوم میشود. حضرت فرمودند: ترسیدن از مرگ در موقع دیدن مرگ و حالت احتزار است و گرنه مؤمن وقتی همه چیز را دید، دیگر نمیترسد، چون بهشت را میبیند ولی کافر وحشتزده میشود. پس وحشت از مرگ وجود دارد، كم و زیاد هم ندارد، مرگ وحشتناك است.
زهرای مرضیه-سلاماللهعلیها- به حضرت امیر-علیهالسلام- میفرمایند: یا علی! شب تا صبح را پیش من بمان و مرا تنها مگذار؛ آنهایی كه ایمان آوردهاند نگران هستند و میترسند، چون میدانند حادثهی بزرگی در راه است. اما كفار چه میكنند؟ «يَسْتَعْجِلُ بِهَا»، چون نمیدانند مرگ چیست.
روزی بیحساب خداوند
«اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاء وَهُوَ الْقَوِيُّ العَزِيزُ» (شوری/19)
«خداوند نسبت به بندگانش لطف (و آگاهى) دارد؛ هر کس را بخواهد روزى مىدهد و او قوّى و شکست ناپذير است!»
دنیا طلبی یا آخرت گرایی
«مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ» (شوری/20)
«کسى که زراعت آخرت را بخواهد، به کشت او برکت و افزايش مىدهيم و بر محصولش مىافزاييم؛ و کسى که فقط کشت دنيا را بطلبد، کمى از آن به او مىدهيم امّا در آخرت هيچ بهرهاى ندارد!»
«مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ» اگر یك مرتبه صلوات فرستادید شما را یك درجه بالا میبرند.
«نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ» اگر یك نیت خوب كردید یا کار خوبی انجام دادید یك پله بالا میروید.
«وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤتِهِ مِنْهَا» وقتی شما را در این دنیا قرار دادیم، نسبت به آنچه در این دنیا هست بر شما بخل نمیورزیم. چون در این دنیا هستید، اگر از دنیا هم چیزی خواستید به شما میدهیم؛ حال آنكه اگر بنده بودید، اگر از ما نمیخواستید هم به شما میدادیم، ولی حالا كه بنده نیستید باید بخواهید تا به شما بدهیم. «نُؤتِهِ مِنْهَا» یعنی چه؟ یعنی كسانی كه اهل دنیا شدند از خدا نمیخواهند و اگر از خدا میخواستند عین آخرت بود، ولی همین كه دنبال گوجهفرنگی میرود، خواست خداست که گوجهفرنگی به دست میآورد.