پخش زنده
آیه47-42
باز کردن یا بستن راه
«إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلىَ الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فىِ الْأَرْضِ بِغَيرِ الْحَقِّ أُوْلَئكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»(شوری/42)
راه [نكوهش] تنها بر كسانى است كه به مردم ستم مىكنند، و در [روى] زمين به ناحق سر برمىفدارند. آنان عذابى دردناك [در پيش] خواهند داشت.
سَبیل در قرآن دو معنای متفاوت و متضاد دارد؛ یک سَبیل یعنی راهِ باز، یک سَبیل یعنی بنبست. گاهی ما در ظاهر بر اساس فکر و تدبیر خود زندگیای را شکل میدهیم، خانوادهای، بچهای، سود و زیانی و … و گمان میکنیم که راهی را برای خود باز کردهایم، در حالی که راه را بستهایم، با پول، با مقام و …
سَبیل وقتی درست است که فرد بر قانون خدا گردن بگذارد، هر چند به ظاهر در بنبست باشد؛ مثلاً زنی که از طرف شوهرش مورد ظلم واقع میشود، این زن گرچه در ظاهر در بنبست است، شوهری دارد که جاهل و قدرنشناس است و شما فکر می کنید که چهقدر بیچاره است، ولی راه برای او باز است، چرا که در سَبیل است. برعکس ممکن است در ظاهر راه برای زنی باز باشد، شوهرش فوقالعاده برایش خرج کند و … ولی این زن در اصل در بنبست باشد. این نکتهی بسیار مهمی است که قرآن به آن اشاره می کند و از آن پرده بر میدارد. آیهی قبل را ببنید:
«وَ لَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُوْلَئكَ مَا عَلَيهِم مِّن سَبِيلٍ»(شوری/41)
و هر كه پس از ستم [ديدنِ] خود، يارى جويد [و انتقام گيرد] راه [نكوهشى] بر ايشان نيست.
این یعنی بنبست! یعنی فرد خودش سنگ انداخته است جلوی خودش. آن زن مظلوم با کارهایی که انجام میدهد به خدا میرسد. آسیه در خانهی فرعون است و زنی در خانهی پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- راه برای آسیه باز است و برای آن زن بسته.
انسان با اطاعت فرمان میتواند راه و سبیل را برای خود باز کند؛ با نماز، صدقه، کمک به دیگران، استغفار در نماز شب، تواضع، خیرخواهی و … و گاهی فردی با یک غیبت، تهمت، به هم ریختن یک خانواده و … راه را بر خودش میبندد.
سختیِ کار
«وَ لَمَن صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذَالِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»(شوری/43)
و هر كه صبر كند و درگذرد، مسلّماً اين [خويشتندارى، حاكى] از اراده قوى [در] كارهاست.
گاهی برداشتن یک سنگ از جلوی یک پا صبر و حوصله میخواهد؛ مثلاً فردی که تشکیل خانواده داد، بحث خانواده شوخی بردار نیست. خانواده خیلی عظمت دارد. پنج تن را در نظر بگیرید؛ یک پدربزرگ، یک پدر، یک مادر، و دو فرزند؛ این خانواده شد همه کاره. هر کدام از این افراد در جایگاه خود مقامی داشتند، پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم-، حضرت فاطمه-سلاماللهعلیها-، حضرت علی-علیهالسلام-، اما وقتی کنار هم قرار گرفتند چنان آثاری به وجود آمد.
فرد باید متوجه باشد که اگر یک خانواده تشکیل داد و زنی را وارد زندگی خود کرد و این زن شد زنِ خانواده، قرار است فردا مادر خانواده شود؛ باید متوجه باشد اسباببازی نیست که اگر خراب شد آن را بیندازد دور، غذا نیست که اگر سوخت بتوان غذای مجددی آماده کرد، نه اینجا باید صبر کرد، باید بخشید، باید سازش کرد و … این از عظائم امور است.
بازگشتی به سبیل است؟
«وَ مَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن وَلىٍِّ مِّن بَعْدِهِ وَ تَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلىَ مَرَدٍّ مِّن سَبِيلٍ»(شوری/44)
و هر كه را خدا بىراه گذارد، پس از او يار [و ياور] ى نخواهد داشت، و ستمگران را مىبينى كه چون عذاب را بنگرند مىگويند: «آيا راهى براى برگشتن [به دنيا] هست؟»
اگر کسی به واسطهی اعمال خود گمراه و از سبیل خارج شد، دیگر نمیگذارند که در مسیر قرار بگیرد، گرچه ممکن است ظاهراً در سَبیل باشد؛ به همین دلیل توفیقات از او سلب شده، با نکبتها همراه است، موفق نیست، قلبش نورانیت ندارد، همهی کارهایش پیچیده میشود.
گاهی خداوند متعال یک صفت به فردی میدهد، مثلاً قانعش می کند، این فرد تمام مسیر قم-تهران را با دوچرخه میرود، با دوچرخه میرود، اما میرود؛ ولی گاهی فردی ماشین آخرین سیستم دارد، با همین ماشین در وسط راه تصادف میکند و به زیر تریلی میرود. فردی که غیبت کرده، تهمت زده و … ممکن است در ظاهر، قرآن هم بخواند، نمازش هم به موقع باشد، اما در آخر کار در زیر تریلی است، چرا که راهش بسته است و توفیق از او سلب شده است.
«وَ تَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلىَ مَرَدٍّ مِّن سَبِيلٍ» در این هنگام میگوید راه نجاتی هست که من بیرون آیم و در سبیل قرار گیرم؟ خطاب میرسد که نه.
عاقبت گمراهی از سبیل
«وَ تَرَئهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنظُرُونَ مِن طَرْفٍ خَفِىٍّ وَ قَالَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِنَّ الخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّلِمِينَ فىِ عَذَابٍ مُّقِيمٍ»(شوری/45)
آنان را مىبينى [كه چون] بر [آتش] عرضه مىشوند، از [شدّتِ] زبونى، فروتن شدهاند: زيرچشمى مىنگرند. و كسانى كه گرويدهاند مىگويند: «در حقيقت، زيانكاران كسانىاند كه روز قيامت خودشان و كسانشان را دچار زيان كردهاند.» آرى، ستمكاران در عذابى پايدارند.
«وَ تَرَئهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلّ» خشوع و تواضعی را که میباید در اطاعت فرمان خداوند متعال از خود نشان میدادند، نداشتند و حال تکویناً متواضعند، تواضعی که دیگر ذلت است نه عزت.
«يَنظُرُونَ مِن طَرْفٍ خَفِىٍّ وَ قَالَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِنَّ الخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» نگاه میکنند، میبینند همه چیز تمام شده. میگویند وای بر آنها که هم خودشان هلاک شدند و هم خانوادهشان. گاهی خانمی شوهرش را نمازِشبخوان میکند و گاهی خانمی شوهرش را مجبور به تراشیدن ریش میکند. این راه نشان میدهد و آن یکی بیراهه را ، گمراه است و همه را هم گمراه میکند.
«أَلَا إِنَّ الظَّلِمِينَ فىِ عَذَابٍ مُّقِيمٍ» این فرد همین الان در عذاب است، نمیخواهد بگویی بعدها در عذاب خواهد بود، همین الان در عذاب است.
بی یار و یاور
«وَ مَا كاَنَ لَهُم مِّنْ أَوْلِيَاءَ يَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ اللهِ وَ مَن يُضْلِلِ اللهُ فَمَا لَهُ مِن سَبِيلٍ»(شوری/46)
و جز خدا براى آنان دوستانى [ديگر] نيست كه آنها را يارى كنند، و هر كه را خدا بىراه گذارد هيچ راهى براى او نخواهد بود.
دیگر از طرف هیچ کس هیچ نصرتی برایش نیست.
راه را بیابید…
«اسْتَجِيبُواْ لِرَبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتىَِ يَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللهِ مَا لَكُم مِّن مَّلْجَإٍ يَوْمَئذٍ وَ مَا لَكُم مِّن نَّكِيرٍ»(شوری/47)
پيش از آنكه روزى فرارسد كه آن را از جانب خدا برگشتى نباشد، پروردگارتان را اجابت كنيد. آن روزنه براى شما پناهى و نه برايتان [مجال] انكارى هست.
حواستان را جمع کنید، راه و مسیر را پیدا کنید قبل از اینکه وقت شما تمام شود و بگویند ساعت شما دیگر تمام شد. آنوقت دیگر هیچ مدافعی نخواهد بود که از شما دفاع کند.