شناخت امام معصوم -علیهالسلام-
مقدمه
عالم هستی تحت تدبیر اراده الهی است و
انسان به عنوان اشرف مخلوقات مشمول این اراده است.
انسان با عقل و اختیاری که خدای متعال به او داده باید مسیر بندگی را طی کرده و به کمال برسد ولی موانع بسیاری در این مسیر وجود دارد که به تنهایی قادر به طی این طریق نیست.
اهمیت شناخت امام
خدای متعال نقشهای را که از علمش گذشته اجرا کرده و این مسیر طبق برنامه جلو میرود. مثلا خدا در هستی، امور را با چند چیز پیش میبرد؛ یکی از آنها خورشید و دیگری ماه است؛ با این دو، ابر و باران و رویش و توالد و تناسل انجام میشود. این امور را خدا از بین نبرد؛ این نشان میدهد که خدا آن امر بایسته را انجام میدهد و ایجاد میکند.
خدا، خدائیش را با امام اثبات میکند حتی به پیغمبر هم نیاز ندارد بلکه امرش را با امام پیش میبرد؛ لذا پیامبر اسلام-صلیاللهعلیهوآله- امام هم هست. امیرالمومنین-علیهالسلام- فرمود: من با همه انبیاء-علیهمالسلام- بودهام والا کار آنها پیش نمیرفت.
اگر این مساله برای ما مجهول نمانَد، ما هم درمانده نمیشویم. علت اینکه ما دچار نقص در امورمان هستیم این است که اماممان را نمیشناسیم. حضرت فرمود: « قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لِسَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ وَ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ شَرِّقَا وَ غَرِّبَا لَنْ تَجِدَا عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً يَخْرُجُ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»[1] و همچنین فرمودند: «يَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّةُ ع، يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَار…»[2].
قرآن کریم میفرماید: «الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکاة» و در آیه بعد میفرماید: «فی بیوت اذن الله» [3]
اگر خدا را بخواهید بشناسید, باید امام را بشناسید, اگر خودتان را بخواهید بشناسید باید امام را بشناسید.
«وَ ضَلَ مَنْ فَارَقَكُمْ، وَ فَازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ، وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُمْ، وَ سَلِمَ مَنْ صَدَّقَكُمْ، وَ هُدِيَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ»[4]
قرآن را بدون امام نمیتوان فهمید. حضرت فرمود ما باطن نمازیم. هر مقدار که امام را میشناسید حمد و سورهتان, درست است. اگر امام را نشناسید, حجّتان هم حج نیست؛ حضرت فرمود «ما أكثر الضجيج و أقل الحجيج!».[5]. کسانی که امام را مفترضالطاعه میدانند حاجی هستند. این مفترضالطاعه دانستن امام برای ما خیلی عادی است؛ اما امر بسیار مهمی میباشد. مثل اینکه برای یک فرد، پایان نامهاش خیلی مهم است ولی برای ما صحیفه سجادیه مهم است.
آقایی میگفت: که من شب قبل در خواب دیدم که آن آقایی که لباس کارگرها را داشت با امام زمان-عجلاللهفرجهالشریف- در ارتباط است. من دنبال آن آقا رفتم و خیلی با او صحبت کردم. یکی از سوالاتی که از او پرسیدم این بود که از کجا بدانیم مورد توجه حضرت هستیم؟ ایشان گفت: محبین و شیعیان با دعای حضرت به دنیا میآیند.
خدا به پیامبرش میفرماید: «فان لم تفعل فما بلغت رسالته» همه آن کارها حاشیه بوده است تا امام معرفی شود.
حضرت موسی-علینبیناوآلهوعلیهالسلام- به مقامی رسید که لیاقت پیدا کرد امام زمان-عجلاللهفرجهالشریف- را به او معرفی کنند. ایشان هوس کرد که امام زمان بشود, به ایشان گفته شد که اگر یک بار دیگر این هوس در ذهنت بیاید رگت را میزنیم.
حساسترین مرحله امامت
انتقال امامت از یک امام به امام بعد, حساسترین مرحله امامت است. وقتی در عبارات ائمه-علیهمالسلام- دقت میکنیم، میبینیم که این جایگاه حساسی است. «الله اعلم حیث یجعل رسالته»[6] یعنی معلوم میشود که این مقام برای ایشان است. عظمت مقام حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- از آنجا معلوم میشود که شوهر و فرزندانش امام هستند. این عصمت کبراست که این همه را جمع کرده است.
متاسفانه شنیده میشود که میگویند: این مرجع تقلید برای اسلام چکار کرده است؟ این فرد اصلا نمیتواند بفهمد که مرجع تقلید چه کاری باید بکند. همان قدر که امام خمینی(ره) تلاش کرد و نزد خدا مقام داشت, آقای خویی(ره) و آقای بروجردی(ره) نزد خدا مقام دارند؛ اما در آن مقطع وظیفهشان غیر از وظیفه امام خمینی(ره) بود. به امام گفتند که آقای خوانساری(ره) ضد انقلاب است؛ ایشان گفت: آقای خوانساری(ره) شبهه عصمت دارد. ایشان مانند کوه هستند, از اوتاد هستند.
راجع به امام حسن عسکری-علیهالسلام- و کاری که انجام دادهاند نیز همینطور است؛ طرف نمیتواند بفهمد که ایشان چه کرده است؛ دائم در سر و صداها و شلوغیها دنبال چیزی میگردد.
امام حسن عسکری-علیهالسلام- این ظرفیت و لیاقت را داشت که آخرین باب امامت و پدر امام زمان-عجلاللهفرجهالشریف- شد.
این نکته خیلی مهم و لازم است همانطور که شما نمیدانید امور چه میشوند برای امام هم همینطور است و باید حضرت دعا کند و درخواست نماید. حضرت میفرماید: که من تعجب کردم که اینها مرا رها کردند و سراغ …. رفتند. ما فکر میکنیم که حضرت هرچه اراده کند، میشود! در حالی که اینطور نیست.
آنچه موسی و عیسی و پیامبر-علیهمالسلام- میخواستند اتفاق نیفتاد.
خدا بَدا هم دارد؛ اینکه امام حسن عسکری-علیهالسلام- شرائط را در آن موقعیت طوری فراهم کنند که امام زمان-عجلاللهفرجهالشریف- به دنیا آید و مقام امامت، به او منتقل شود, خیلی مهم است؛ این بزرگترین کاری است که در هستی، اتفاق میافتد؛ هیچ کاری مهمتر از این نیست.
به گمان بنده علی اکبر-علیهالسلام- و علی اصغر-علیهالسلام- قرار بوده امام شوند اما نشدند, با اینکه تمام شرائط امامت وجود داشته است.
موسی بن جعفر-علیهماالسلام- میفرماید: که من فکر میکردم و دوست داشتم اسماعیل امام شود، اما نشد. «الله اعلم حیث یجعل رسالته» چقدر امر مهمی است.
طرف پنج تا بچه دارد, یکی از آنها قاری قرآن شد, چهار بچهی دیگر به جایی نرسیدند با اینکه آن فرد میخواسته همه قاری شوند.
از آقای بهجت(ره) پرسیدند که چرا خداوند به نوح-علینبیناوآلهوعلیهالسلام- فرمود: «انه لیس من اهلک» با اینکه مطلب واضحی است و نیازی به تذکر ندارد؟! ایشان جواب داد که این برای تشفی ماست؛ اگر فرزندمان اهل نشد, بدانیم که اهل ما نیستند.
امام حسن عسکری-علیهالسلام- چه صدماتی دید بخاطر این که در عسکر و منزلش دائم تحت مراقبت بود، اما امور طوری مهیا شد که امام زمان-عجلاللهفرجهالشریف- متولد و امامت به ایشان منتقل گردد.
خیلی قدر این موقعیت را بدانید که با حزن اهلبیت-علیهمالسلام-, محزون میشویم.
خیلی مهم است که ما با هر چیزی مسرور نمیشویم؛ تنها با آنچه اهلبیت مسرور میشوند مسرور میشویم.
پایان
پاورقی
[1]. بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج2، ص: 92
[2]. شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج5، ص: 210
[3]. نور: 35-36.
[4]. المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص: 528
[5]. البرهان في تفسير القرآن، ج3، ص: 379
[6]. انعام 124