qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز 12

فراز 12
«اَللَّهُمَّ وَ امْزُجْ مِيَاهَهُمْ بِالْوَبَاءِ وَ أَطْعِمَتَهُمْ بِالْأَدْوَاءِ وَ ارْمِ بِلاَدَهُمْ بِالْخُسُوفِ‏ وَ أَلِحَّ عَلَيْهَا بِالْقُذُوفِ وَ افْرَعْهَا بِالْمُحُولِ وَ اجْعَلْ مِيَرَهُمْ فِي أَحَصِّ أَرْضِكَ وَ أَبْعَدِهَا عَنْهُمْ‏ وَ امْنَعْ حُصُونَهَا مِنْهُمْ أَصِبْهُمْ بِالْجُوعِ الْمُقِيمِ وَ السُّقْمِ الْأَلِيمِ‏»(12)
«اى خداوند، آب‏‌هاشان را به وبا بيالاى و طعامشان به دردها بياميز و شهرهاشان در زمين فرو بر و پى در پى سنگ بلا بر سرزمينشان ببار و آن را به قحط‌سال دچار كن و توشه و زادشان را در بى‌‏باران‏‌ترين و خشك‌‏ترين و دورترين زمين‌ها قرار ده، پناهگاه‌هاى زمين به رويشان سد كن و به گرسنگى مداوم و بيمارى دردناك مبتلايشان گردان.»

«اَللَّهُمَّ وَ امْزُجْ مِيَاهَهُمْ بِالْوَبَاءِ» خدایا! آب دشمنان ما را با بیماری وبا آلوده کن. یک آدم ساده لوح ممکن است به این فراز ایراد بگیرد که ما نباید بدِ کسی را بخواهیم، حتی کفار را! این تفکر اشتباه است؛ ما حتی باید مرگشان را بخواهیم، ذلت‌شان را بخواهیم.
«وَ أَطْعِمَتَهُمْ بِالْأَدْوَاءِ» غذاهایشان آلوده شود، آن‌قدر که جان نداشته باشند که بخواهند با ما بجنگند. جنون گاوی بگیرند، زلزله بیاید زمین همه‌ی آن‌ها را ببلعد، سنگ بر سرشان ببارد، خشکسالی فلج‌شان کند، زمین‌های‌شان بی‌حاصل شود، دچار گرسنگی و تشنگی طولانی شوند، خداوند متعال می‌خواهد که ما از دشمن کینه به دل داشته باشیم؛ امداد غیبی همین است. از مجموع فرازها دریافت می‌شود که شدت حب انسان باید نسبت به مومنین باشد و شدت بغض انسان نسبت به کفار و منافقین. این مشکل ماست که این شدت بغض را نداریم، کم می‌آوریم، آن حالت ستیز لازم را نداریم.
این دعا از همان امام رئوفی است که جز محبت هیچ چیز در دلش موج نمی‌زند، اما وقتی به کفار و منافقین می‌رسد، به همان اندازه نسبت به ایشان بعض دارد. یک تسبیح بردارید و لعن بگویید «اللهم العنهم جمیعا».
ایام جنگ، پدر من اجازه نمی‌داد که به جبهه بروم، اما مادرم برعکس می‌گفت که حتما به جبهه برو، ولی با رضایت پدرت. من علت را از پدرم پرسیدم، ایشان گفت من از جثه‌ی شما تشخیص می‌دهم که نمی‌توانی آدم بکشی، اگر یقین می‌کردم که یک نفر را می‌کشی می‌گفتم حتما بروی. چون می‌دانم که نمی‌توانی یک اسلحه برداری و اگر بروی مفت کشته می‌شوی اجازه نمی‌دهم. این حالت کینه داشتن نسبت به دشمن خیلی مهم است.
روایت است از امیرالمومنین-علیه‌السلام- که فرمودند: من اسلام را طوری برایتان بیان می‌کنم که نه قبل از من کسی اسلام را این‌طور بیان کرده باشد و نه کسی بعد از من.
مفهموم مهم این فراز این است که مومن با عملش ثابت می‌کند که موحد است و کافر هم با انکارش ثابت می‌کند که ملحد است. خیلی عجیب است؛ دین مومن مستقیما از خداست، او دین خود را از غیر خدا نگرفته است، خدا این دین را به او داده است، این همان مفهوم فطرت است.