فراز1
فراز1«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْسِرْ شَهْوَتِى عَنْ كُلِّ مَحْرَمٍ، وَ ازْوِ حِرْصِى عَنْ كُلِّ مَأْثَمٍ، وَ امْنَعْنِى عَنْ أَذَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ، وَ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة.»(1)
«بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست و شهوتم را از هر کار حرامی فروکاه، و شیفتگی و ولع مرا از هر گناهی منصرف بگردان و مرا از آزار رساندن به هر مرد و زن مسلمانی باز دار.»
ببینید تو یه عبارت دو خطی تمام آن چیزی را که ما به نحوی در اخلاق با آن درگیر هستیم امام-علیهالسلام- عمیقا به آن اشاره میکند. اولا:
( اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ واله ): همهی اخلاق، اعتقاد به محمد و ال محمد است. همهی اخلاق ولایت است. همهی تقوی ولایت است. این را در وجودت زیاد کن. یعنی شما هر چقدر ذکر صلواتت زیاد بشود مقامت بالا میرود. قرب شما بالا میرود. قربت که رفت بالا این چیزهایی که در وجودت تعبیه شده، ملائکه آن را عوض میکنند. قلبت را عوض میکنند. قلبی بود که در آن کینه بود، حالا وقتی ولایت و قربت بالارفت، قلب بدون کینه میشود. ظرف آدم که عوض بشه همین میشود، هی اینا بر میدارن و اینها را جابجا میکنند. خیلی از افکاری که الان تو مغز شماست برمیدارند. خیلی از آرزوها رو برمیدارند.
ببینید وقتی شما میگویی ( قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاس) ،ِ داری یه تغییری را میگویی.
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ، مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ، شما وقتی پناه میبری یعنی آن شر دیگه همراهت نیست. نمیشود که آن شر باشد و دوباره شما پناه برده باشی.
( وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ )، وقتی پناه بردی دیگه این نیست.
( النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ )
( وَ اكْسِرْ شَهْوَتِى عَنْ كُلِّ مَحْرَمٍ ): شهوت باشه ولی دنبال حرام نرود. میل پیدا کنه شربت بیدمشک بخورد. میل پیدا نکنه که شراب بخوره. میل پیدا کنه نوشابه بخوره میل پیدا نکنه آبجو بخوره. وَ اكْسِرْ شَهْوَتِى، میل پیدا کنه پول خودش و خرج کنه به پول دیگران کاری نداشته باشه. میل پیدا کنه به ناموس خودش توجه کنه.
( وَ ازْوِ حِرْصِى عَنْ كُلِّ مَأْثَمٍ ):
حرص خوبه، حرص بیاد تو علم. حرص بیاد تو عبادت. خیر رساندن خوبه. آدم حریص باشه که بره آش درست کنه مردم بیان و بخورند. حرص رو ببره اونجا. یه نفر بیاد یه کاسه آش بگیره بخوره کیف کنه. یه چای بخوره کیف کنه. نه اینکه حرص و برعکسش کنی. حرص در علم باشه چقدر فایده داره؟ وقتی حرص رفت جای دیگه برعکس میشه.
( عَنْ أَذَی کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ ):
خدایا من رو منعم کن. دقت کنید آقا .
پس این منعه مانعه باید بیاد. والا این حالت آزار به صورت طبیعی هست. ببینید. آزار هست، چرا؟ چون شیطنت هست! چرا؟ نفس هست! چرا؟ تکبر هست! چرا؟ غلو برای خودش قائل هست! خیلی چیزا هست که زمینه اذیت هست. وَ امْنَعْنِی. این رو از من بردار. خدایا از آزار رساندن به مومن و مومنه مسلم و مسلمه من را نگهدار. یعنی اگر شما اینقدر هم ایمان برایش قائل نیستی میگویی یه آدم معمولی تو مومنین هست، لازم نیست حتما بگویی، آقای بهجت است و نباید اذیتش کرد. آقای خرازی رو نباید اذیت کرد. نه همین همسایه را مسلمان میدونی این را نباید اذیتش کرد.
پس ببینید همین هم کافیه همین یک فراز کافیه.
( اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اکْسِرْ شَهْوَتِی عَنْ کُلِّ مَحْرَمٍ ، وَ ازْوِ حِرْصِی عَنْ کُلِّ مَأْثَمٍ ، وَ امْنَعْنِی عَنْ أَذَی کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ ، وَ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَهٍ )