qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز16-12

فراز16-12
«أَتُوبُ إِلَيْكَ فِى مَقَامِى هَذَا تَوْبَةَ نَادِمٍ عَلَى مَا فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ، خَالِصِ الْحَيَاءِ مِمَّا وَقَعَ فِيهِ.»( ۱۲ )
«در این حال به سوی تو باز می‌گردم و توبه می‌کنم، توبه‌ی کسی که از کرده‌های خویش پشیمان و از اندوخته‌های خویش بیمناک و از آن‌چه در آن گرفتار آمده شرمسار است.»

گاهی کسی حال شما را می‌گوید اما عمق آن را نمی‌تواند بگوید. هم‌دردی می‌کند با شما ولی نمی‌تواند تا عمق درد شما را بگوید و با شما راه رود. ببینید امام تا کجا می‌رود، از همه‌ی آن‌چه که بر علیه او جمع شده است می‌ترسد.
( خَالِصِ الْحَيَاءِ مِمَّا وَقَعَ فِيهِ ):
حیاء و شرمساری‌اش از آن کارهایی که کرده است بالاست. ببینید این حالت من است! من درک می‌کنم که امام سجاد-علیه‌السلام- چه‌طور با زبان من در حال صحبت با خداست. نه با زبان خودش! با زبان من صحبت می‌کند.

«عَالِمٍ بِأَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ لا يَتَعَاظَمُكَ، وَ أَنَّ التَّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِيلِ لا يَسْتَصْعِبُكَ، وَ أَنَّ احْتِمَالَ الْجِنَايَاتِ الْفَاحِشَةِ لا يَتَكَأَّدُكَ، وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الاسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ، وَ جَانَبَ الْإِصْرَارَ، وَ لَزِمَ الاسْتِغْفَارَ.» ( ۱۳ )
«می‌داند که بخشایش گناه بزرگ برای تو گران نباشد و گذشت از گناه فراوان بر تو دشوار نیاید و تحمل تبه کاری‌های زشت بر تو سنگین ننماید و محبوب‌ترین بندگان در پیشگاه تو کسی است که بر نو طغیان و سرکشی نکند و از اصرار بر گناه دوری ورزد و همواره طلب آمرزش نماید.»

( عَالِمٍ بِأَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ لا يَتَعَاظَمُكَ ):
از این طرف هم علم دارد به این‌که برای تویی که خدایی بزرگ نیست که بخواهی گناهی هر چند به این بزرگی را ببخشی!
( وَ أَنَّ التَّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِيلِ لا يَسْتَصْعِبُكَ ):
اگر از یک خطای بزرگی که من انجام داده‌ام برای تو سخت نیست، البته برای ما سخت است، برای من سخت است که شما را ببخشم اما برای خدا که سخت نیست. خدا گناهان عجیب و غریبی را در عالم بخشیده است، شما حر را ببینید خدا حر را بخشیده است در حالی که حر واقعا قابل بخشش نیست، تازه بعد از آن همه کارهایی که کرده است اگر زنده پیش ما می‌آمد ما باز هم می‌گفتیم این کارهایت هم بی‌خود است، همه‌ی اقدامات مثبتی که جلو امام حسین-علیه‌السلام- انجام داد نسبت به آن کاری که کرد ما می‌گوییم این‌ها که چیزی نیست! اما خدا این‌گونه نیست.
( وَ أَنَّ احْتِمَالَ الْجِنَايَاتِ الْفَاحِشَةِ لا يَتَكَأَّدُكَ ):
این‌که بخواهی تحمل کنی و بگویی بنده‌ی من و کارهای بزرگ برایت سخت نسیت، چون در میان بنده‌هایت فرعون هم داری! و این‌که تو خودت خلق کرده‌ای، خدا خلق کرده است دیگر و این زمینه هست.
( وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الاسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ ):
فقط آن‌چه می‌ماند این است که ما از روی سرکشی و طغیان این کار را انجام ندادیم، مسائل دیگری باعث شد، یک فشاری بود، غضب کردم؛ یک فشاری بود و شهوت آمد سراغم، یک فشاری بود مظلَمیت از من صادر شد. من استکبار نداشتم و نخواستم بگویم من کسی هستم، دلیلم هم این است که بعدش پشیمان شدم. ناراحت هستم که یک همچین اتفاقی افتاد.
( وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الاسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ ):
ببینید نمی‌گوید گناه را ترک کرد، می‌گوید استکبار را ترک کرد. کسی که امام حسین-علیه‌السلام- را دوست دارد که استکبار در درونش نیست.
( وَ جَانَبَ الْإِصْرَارَ، وَ لَزِمَ الاسْتِغْفَارَ ):
کسی که اصرار ندارد و همه‌اش بر زبانش پشیمانی و استغفار است، این فرد استکبار ندارد. خیلی مهم است، مثلا شما به مردم بگویید مردم شما آدم‌های بدی نیستید، این اگر بد هم باشد، دست برمی‌دارد. طلبکارانه با مردم صحبت نکنید، مردم در جمهوری اسلامی… یعنی شما الان جمهوری اسلامی را با هرجای دنیا مقایسه کنید، مسجد است. مردمش هم مؤمنینی هستند که در مسجد حضور دارند، با هر جای دنیا بخواهی مقایسه کنید، معلوم می‌شود که این خوبی‌ها را دارند. این آقای روحانی که مسجد امام حسن عسگری-علیه‌السلام- صحبت دارند، گاهی بروید پای صحبت‌شان، اینطور صحبت می‌کند، می‌گوید: آفرین به شما این موقع برخاسته‌اید و آمده‌اید نماز. قدم‌هایی که آمده‌اید را ثوابش را برای پدرتان و برگشتش را برای مادرتان در نظر بگیرید.

«وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ أَنْ أَسْتَكْبِرَ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُصِرَّ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِمَا قَصَّرْتُ فِيهِ، وَ أَسْتَعِينُ بِكَ عَلَى مَا عَجَزْتُ عَنْهُ.» ( ۱۴ )
«من در پیشگاهت از سرکشی کردن بیزاری می‌جویم و از آن‌که بر گناه خود پای فشارم به تو پناه می‌آورم و از کوتاهی در انجام تکالیف خود از تو آمرزش می‌طلبم و بر کارهای ناشایستی که از انجامشان ناتوانم از تو یاری می‌جویم.»

من پناه می‌برم به تو از این‌که بخواهم استکبار داشته باشم و پناه می‌برم به تو از اینکه بخواهم اصرار داشته باشم. کمک می‌خواهم از تو و استعانت از تو می‌طلبم.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِى مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَكَ، وَ عَافِنِى مِمَّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ، وَ أَجِرْنِى مِمَّا يَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ، فَإِنَّكَ مَلِى ءٌ بِالْعَفْوِ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ، لَيْسَ لِحَاجَتِى مَطْلَبٌ سِوَاكَ، وَ لا لِذَنْبِى غَافِرٌ غَيْرُكَ، حَاشَاكَ» ( ۱۵ )
«پروردگارا بر محمد و آل او درود فرست و آن‌چه از حقوق تو بر من واجب آمده بر من ببخش و از عقوبتی که از سوی تو سزاوار آن گشته‌ام درگذر و از آن‌چه بدکاران از آن در هراسند پناهم ده چرا که تو بر بخشایش توانایی، به آمرزشت امید می‌رود و به گذشته شناخت شده‌ای، نیازم را جز تو کسی برنیاورد و گناهم را جز تو کسی نیامرزد، حاشا که چنین نباشی.»

( اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِى مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَكَ، وَ عَافِنِى مِمَّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ، وَ أَجِرْنِى مِمَّا يَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ ):
این عبارت را ببینید، هدیه از امام سجاد-علیه‌السلام- برای شما باشد، خیلی هدیه‌ی عجیبی است. ببینید شما می‌توانید بگویید:
( هَبْ لی ما یَجِبُ عَلَیَّ لَک ):
هر چه که تو بر من واجب کرده‌ای را ببخش! ای خدا هر حقی که به این نام از حقوق بر من واجب شده بر من ببخش!! چه کسی جرأت دارد این‌گونه صحبت کند؟! همه را پاک کرد! ( هَبْ لِى مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَكَ )!
همه‌ی حقوق را ببخش! خدایی دیگر! یک موقع معامله است. یک موقع نه بخشش و هبه است! در برنامه‌ی خدا هبه هم داریم.
( اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِى مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَكَ، وَ عَافِنِى مِمَّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْك ):َ
هر چیزی که من مستوجب آن هستم که بلا سرم آید از آن هم بگذر.
( وَ أَجِرْنِى مِمَّا يَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ ):
من را پناه ده از همه‌ی آن‌چه که اهل بدی از آن ترس دارند. پناهم بده. آقا از خدا به خدا فرار کن و جای دیگری نروید.

( فَإِنَّكَ مَلِى ءٌ بِالْعَفْوِ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ، لَيْسَ لِحَاجَتِى مَطْلَبٌ سِوَاكَ، وَ لا لِذَنْبِى غَافِرٌ غَيْرُكَ، حَاشَاكَ ):
آن کس که دستش پر است از بخشش، تویی! آن‌که امید است که ببخشد، تویی! آن‌که می‌گذرد، تویی! چیز دیگری نباید بگویم، نباید دنبال کس دیگر بروم برای بخششم!
حاشا که غیر از این بخواهد شود.

«وَ لا أَخَافُ عَلَى نَفْسِى إِلا إِيَّاكَ، إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِى، وَ أَنْجِحْ طَلِبَتِى، وَ اغْفِرْ ذَنْبِى، وَ آمِنْ خَوْفَ نَفْسِى، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ ذَلِكَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.» ( ۱۶ )
«جز از تو نترسم که تو شایسته‌ی آنی که از تو بترسند و پروا کنند و سزاوار آنی که دیگران را بیامرزی، بر محمد و آل محمد درود فرست و نیازم را برآور و خواسته‌ام را عطا فرما و از گناهم درگذر و از ترسی که در جانم خانه کرده ایمنی بخش که تو بر هر کار توانایی و آن کار بر تو آسان باشد، دعایم را به اجابت رسان ای پروردگار جهانیان.»

( وَ لا أَخَافُ عَلَى نَفْسِى إِلا إِيَّاكَ ): از خودم نمی‌ترسم و جز از تو نترسم
( إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ):
چرا که آن‌که شایسته‌ی ترسیدن است تویی!

( صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِى، وَ أَنْجِحْ طَلِبَتِى، وَ اغْفِرْ ذَنْبِى، وَ آمِنْ خَوْفَ نَفْسِى، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ ذَلِكَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ. )