qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

شرایط زمان غیبت

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند متعال، شیعیان را به طور ویژه‌ای در زمان غیبت امام زمان_عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف_از نعمات بهره‌مند کرده است. خداوند همه‌ی خیرات و برکات را در زمان غیبت قرار داده است. ما باید ظرفیت لازم برای جلب این رحمت و نعمت را در خود فراهم کنیم. مؤمن، در هیچ زمانی مثل این زمان مورد رضایت و توجه و لطف خداوند نبوده است. هدایت پرودگار در هیچ زمانی این‌قدر فراگیر نبوده است. دست و پای شیطان در هیچ زمانی مثل زمان غیبت بسته نبوده است.

زمان حضرت امیرالمؤمنین_علیه‌السلام_، امام حسن_علیه‌السلام_و امام حسین_علیه‌السلام_را با زمان حال مقایسه کنید. ببینید که در آن زمان گمراهی چه‌قدر شدید و ایمان چه‌قدر ضعیف بوده که مردم معاویه و امیرالمؤمنین_علیه‌السلام_را مقایسه می‌کرده‌اند و معاویه را ترجیح می‌دادند. در زمان ما الحمدلله مردم به مراجع اقبال دارند، به دین پای‌بند هستند.

ما در این زمانه به دو امر احتیاج داریم؛ اول این‌که قدر و ارزش خود را بدانیم. در میان این همه افکار باطل در دنیا، خداوند متعال ما را به صراط مستقیم متوجه نموده و از دوستان اهل‌بیت_علیهم‌السلام_قرار داده است. مکتب ما غنی است، فردی چون امام حسین_علیه‌السلام_در مکتب ما وجود دارد.

از منصور دوانیقی می‌پرسند که با مردم چگونه باید برخورد کرد؟ می گوید که باید یک دسته را گرسنه نگاه داشت که محتاج باشند، یک دسته را ترساند و یک دسته را هم به زندان انداخت. افردای مثل سفاح، اولی، دومی، معاویه، هشام‌بن‌عبدالملک، مروان هم همین‌طور هستند.

قدر خودتان و تک‌تک نعمت‌هایی که خداوند متعال به شما ارزانی داشته را بدانید. یکی از این نعمت‌ها عقل است که شما با آن اهلبیت-علیه‌السلام- را پذیرفتید. دیگری قلب است که محبت اهل‌بیت_علیهم‌السلام_در آن است. یکی دیگر رفتار بر اساس شرع است، هرچند که ناقص و ضعیف باشد.

این نعمت‌ها را به هر کس نمی‌دهند. در حال حاضر سالیانه چه‌قدر بت ساخته و به کشورها صادر می‌شود؟

امر دومی که ما به آن احتیاج داریم، توجه به نعمت ولایت و تمسک به آن است. این امر، یک امر عادی نیست. قدر خود را بدانیم و توجه کنیم که به دلیل داشتن این ولایت، شیطان ما، شیطانِ معمول بشر نیست. شیطان وقتی می‌تواند ما را به گناه گرفتار کند که ما از ولایت دور شویم.

نشانه‌ی درک قدر و ارزش این است که تا زمانی که این محبت در دل شما هست، تا زمانی که به عقایدتان پای‌بند هستید، هیچ‌گاه به خودتان شک راه ندهید.

امام صادق_علیه‌السلام_می‌فرمایند:

کسی نمی‌تواند ارزش اشکی که بر امام حسین_علیه‌السلام_ریخته می‌شود را محاسبه کند، حتی اگر به اندازه‌ی بال مگسی باشد.

در روایت دیگری حضرت می‌فرمایند که یاران امام زمان_عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف_با توجه به میزان محبتی که نسبت به امام حسین_علیه‌السلام_دارند، انتخاب می‌شوند.

عَنِ الْفُضَيْلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ_علیه‌السلام_يَقُولُ‏ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهَلَةِ النَّاسِ أَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ جُهَّالِ الْجَاهِلِيَّةِ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَتَى النَّاسَ وَ هُمْ يَعْبُدُونَ الْحِجَارَةَ وَ الصُّخُورَ وَ الْعِيدَانَ وَ الْخُشُبَ الْمَنْحُوتَةَ وَ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَى النَّاسَ وَ كُلُّهُمْ يَتَأَوَّلُ عَلَيْهِ كِتَابَ اللَّهِ وَ يَحْتَجُّ عَلَيْهِ بِهِ ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَيَدْخُلَنَّ عَلَيْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُيُوتِهِمْ كَمَا يَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُر (بحارالانوار/ج۵۲/ص۳۶۲)

فضیل می‌گوید در محضر امام صادق_علیه‌السلام_بودم، ایشان فرمودند:

وقتی حضرت ولی عصر_عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف_قیام نمایند با جهالت شدید مردم مواجه می‌شوند، جهالتی بیش‌تر از آن‌چه رسول‌خدا_صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌_در زمان جاهلیت متحمل شدند. از حضرت_علیه‌السلام_پرسیدم: چرا چنین می‌شود؟ امام صادق_علیه‌السلام_فرمودند: هنگامی که رسول‌خدا_صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌_به رسالت مبعوث شدند، مردم سنگ و چوب و بت می‌پرستیدند، اما وقتی حضرت ولی‌عصر_عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف_ظهور نمایند، با مردمی مواجه می‌شوند که به وسیله‌ی کتاب خدا و قرآن بر ایشان احتجاج می‌کنند. سپس حضرت_علیه‌السلام_فرمودند: اما به خدا قسم، قطعاً عدل حضرت ولی‌عصر_عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف_در اندرونی خانه‌های آن‌ها داخل می‌شود، همان‌گونه که سرما و گرما داخل می‌شود.

گاهی فردی در خانه‌ی یک مرجع یا یک عالم زندگی کرده و روند زندگی او را از نزدیک دیده است، اما افکار و اخلاقش متناسب با تعالیم دین نشده است، بر عکس، با تعالیم دین مخالفت می‌کند. اما فرد دیگری که در خانه‌ی یک فرد نانوا، نجار یا … بزرگ شده است، ارزش مقدسات را کاملا متوجه می‌شود. کوچک‌ترین امری را که با خداوند متعال و اهل‌بیت_علیهم‌السلام_مرتبط است، مقدس می‌شمارد.

کسانی که دین به آن‌ها عرضه شده، اما آن‌ها نپذیرفتند، در زمان ظهور، در مقابل امام زمان_عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف_قرار می‌گیرند.

اهمیت پرداختن به مسائل اصلی:

در روایتی در کتاب شریف وسائل الشیعه، عبدالله‌بن‌جعفر عرض می‌کند که نزد امام صادق_علیه‌السلام_بودم که ابابصیر از امام صادق_علیه‌السلام_در مورد حورالعین سؤال کردند که آیا خلقت حورالعین از خلقت دنیاست یا از خلقت بهشتی است؟

حضرت_علیه‌السلام_به او می‌فرمایند که به جای پرسیدن چنین سؤالاتی، بروید و نماز خود را درست کنید.

هیچ‌گاه نماز را سبک نشمارید. هیچ‌کس نمی‌تواند، چه در جوانی و چه در پیری، حق نماز را آن‌گونه که باید ادا کند. در روایات حتی حالات ایستادن برای نماز و رکوع و سجده و … آورده شده است. حال فرض کنید انسان به جای پرداختن به چنین امر مهمی، به حورالعین بپردازد.

یکی از مشکلاتی که ما گرفتار آن هستیم، نحوه‌ی برگزاری پرسمان‌ها در دانشگاه‌ها است. گاهی فرد سؤالی می‌پرسد و شما باید پاسخ او را بدهید، اما گاهی باید سؤال او را به سمت سؤالات اصلی و اساسی هدایت کرد. گاهی برای پاسخگویی به سؤالاتی که ضروری نیستند و دانستن آن‌ها دردی را دوا نمی‌کند، سرمایه و انرژی فراوانی هدر می‌رود. وقتی دانشجو هنوز مسائل اصلی خود را حل نکرده، نمی‌داند با پدر و مادر خود چگونه برخورد کند، مسائل حلال و حرام خود را نمی‌داند، جای پاسخ دادن به سؤالات بیهوده نیست. جواب این‌گونه سؤالات را می‌تواند به سادگی به دست آورد، اما دانستن برخی نکات در حال حاضر برای او ضروری است.

مهم‌ترین مسئله‌ی مؤمن، نماز است. افراد را به نافله خواندن تشویق کنید. نمازهای مستحبی را حتی می‌توان در حال راه رفتن خواند. هیچ چیز مثل نماز، قرآن و گریه بر سیدالشهداء_علیه‌السلام_ایمان و اعتقاد ما را محکم نمی‌کند. اگر به نماز مستحبی اقبال ندارد، صلوات بفرستد. بعد از مدتی عقیده‌ی او محکم، روحش شاداب و افکارش منسجم می‌شود.

این همه سؤالی که تا کنون پاسخ داده شده، کدام مسئله را حل کرده است؟

علیکم بالمتون لا بالحواشی.

در کتاب تحف‌العقول فرمودند: خود حرز یک اجل مکفی خود اجل یک حرز مکفی چرا که از ناحیه خدا برای مردم یک محافظتی هست او رو حفظ میکنند از اینکه تو چاه بیفته یا دیوار روش خراب بشه یا درنده‌ای او رو بدره وقتی موقع مرگ حتمی برای او رسید دیگه اون محافظه اون رو رها می‌کنه تا اجل اون رو دریابد.

حضرت_علیه‌السلام_با این روایت می‌خواهند چه چیزی را به منِ مخاطب بگویند؟ من بعد از شنیدن این روایت چه باید بکنم؟

کاری که باید بکنید این است که فکر نکنید الان با ماشین تصادف می‌کنید، الان است که کسی شما را با چاقو بزند، گاز در خانه خطرناک است و … . یعنی دست و پایتان نلرزد که الان بچه‌تان می‌افتد و سرش می‌شکند. یقین بدانید تا زمانی که اجل فرا نرسیده، همه در حفاظت هستند. برخی از ترس مرگ، سوار ماشین نمی‌شوند یا از وسایل برقی استفاده نمی‌کنند.

ما حرز داریم و در حفاظتی خدایی به سر می‌بریم. فیلم‌های راز بقاء را حتماً ببینید، هم خودتان و هم خانواده‌تان، دریچه‌ای به سمت توحید باز می‌کنند. به پرندگانی که دسته‌جمعی پرواز می‌کنند توجه کنید. در آن شلوغی و سرعت، بال یک کدام از آنها به دیگری برخورد نمی‌کند. حیوانات را ببینید. آنها که تلفن همراه ندارند که تماس بگیرند و در تابستان و زمستان غذا سفارش دهند، اما هیچ‌گاه گرسنه و بی رزق و روزی نمی‌مانند. اینها همه نشانه‌ی حفاظت خداست. به خفاش نگاه کنید. نه دست و پایی شبیه بقیه‌ی حیوانات دارد و نه جایی را می‌بیند. بالی گوشتی دارد، پستاندار است، زایمان دارد، فرزندنش را شیر می‌دهد، و همه‌ی این‌ها در حالی است که آویزان است! این قدرت‌نمایی خداوند متعال است. خفاش در تمام این احوال چگونه غذای خود را تامین می‌کند؟ یارانه دارد؟ کارت سوخت و تلفن دارد؟ هیچ‌کدام از این‌ها را ندارد، اما ببینید که چقدر زیبا زندگی می‌کند!

گاهی یک دفترچه‌ی بیمه یا یک وام یا قرعه‌کشی موجب از دست رفتن ایمان یک مؤمن می‌شود. چهقدر آرزوهای دنیایی؟ صندوق طلا! کیسه‌ی پر از سکه! فرد در سی بانک حساب باز می‌کند تا شاید برنده شود. دیگر چه ایمانی برای فرد باقی می‌ماند؟

حیوانات نه بیمه دارند، نه بازنشستگی، نه ارتباط کلامی و نه… ، اما کاملا سرحال و با نشاط هستند، اما انسان‌ها با این همه امکانات پژمرده‌اند.

قدیم‌ترها توکل انسان‌ها بالاتر بود. زندگی هیجده نفر در مکانی پنجاه متیر با یک چایِ شیرین، شیرین و پر از لذت بود. در همان حال فقر، مهمانی‌های ۲۰ نفره به سادگی برگزار و اداره می‌شد. حال که گرایشات مادی این‌قدر بالا رفته، فرد در یک خانه‌ی پانصد متری هم سینه‌اش تنگ می‌شود و احساس خفگی می‌کند، با این همه امکانات ده نفر مهمان را نمی‌تواند اداره کند.

یقین بدانید که رزاق خداست. رزق هر کس از سوی خدا معین شده است. بله، از بیمه هم استفاده می‌کنیم، ولی توکل‌مان به خداست، بیمه یک ابزار است، ممکن است همین بیمه جایی کار شما را پیش نبرد.

امام صادق_علیه‌السلام_فرمودند:

خدای متعال در روزی افرادی که در ظاهر احمق هستند و خیلی هم اهل دو تا و چهار تا نیستند وسعت میدهد تا عقلاء عبرت بگیرند و بفهمند که دنیا با عقل و تدبیرهای آنها جلو نمی‌رود.

این روایت به آن معنا نیست که انسان مقدار معیشت‌اش را در نظر نگیرد، بلکه انسان باید بداند همه چیز با دو دو تا چهارتا و برنامه‌ریزی او تعیین نمی‌شود، بلکه اراده‌ی بالاتری هست. یعنی انسان هزینه‌ها را در نظر بگیرد، برای تامین مخارج‌اش تلاش کند، اما روی هیچ‌کدام این‌ها حساب باز نکند. گاهی روزی ما از جایی می‌رسد که هیچ حسابی برای آن باز نکرده‌ایم.

کشوری مثل آمریکا که مثلاً اقتصادی قوی دارد، می‌داند چطور پول به دست آورد، از آب کره و از نفت خامه می‌گیرد، در اقتصاد خود مشکل دارد.

ما نمی‌دانیم روزی هر کس چقدر است. ممکن است کسی در ابتدای زندگی فقیر باشد و بعد غنی شود یا شخصی تا آخر زندگی‌اش فقیر بماند. ولی باید توجه داشته باشیم که این فقر، زمینه‌ی طغیان و ستمی را فراهم نکند.

در روایتی فردی زندیق از امام صادق_علیه‌السلام_راجع به انبیاء می‌پرسد. حضرت این‌گونه استدلال می‌کنند که وقتی برای ما ثابت شده که خدایی هست و این خداوند بلند مرتبه صفات خاصی دارد و با مخلوقات بسیار متفاوت است، عالمی را هم خلق نموده. از آن‌طرف ما دسترسی به او نداریم که بتوانیم با او صحبت کنیم و … . پس لازم می‌شود که عده‌ای بین خداوند متعال و مردم باشند. با همین استدلال ثابت می‌شود که وجود پیغمبر ضروری است. در ادامه‌ی روایت حضرت_علیه‌السلام_خصوصیات پیامبر_صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌_را بیان می‌کنند که درست است ایشان بشر هستند ولی چه بشری؟! بشری که توانایی ارتباط با خداوند متعال را دارد.

به مخلوقات توجه کنید؛ ببینید انسان چه مزایایی نسبت به جمادات، نباتات و حیوانات دارد. حال انبیاء_علیهم‌السلام_علاوه بر مزایای انسانی، به وسیله‌ی روح‌القدس با خداوند متعال مرتبط بوده‌اند.

یقین بدانید که پیامبراکرم_صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌_همچنان در حال پیامبری بوده و برای ما منبع خیرات هستند.

وجود دانی انسان به وجود عالی خداوند متعال محتاج است. انسان برای این‌که درکی از خداوند داشته باشد، لاجرم به رُسُل نیازمند است. برای درک بهتر این مطالب و حصول سیر واقعی معرفت کتاب توحید و الحجه اصول کافی را بخوانید.

اگر شما توحید را از منبعی غیر از آیات و روایات استخراج کردید، دیگر توحید نیست. ببینید امام صادق_علیه‌السلام_چقدر زیبا و ساده و قابل درک توحید را معرفی کرده‌اند. برخی توحید را به چنان الفاظ پیچیده‌ای معرفی می‌کنند که حقیقتاً برای خودشان هم مشخص و ثابت نیست.

شخصی می‌گفت نماز را فارسی هم می‌توان خواند! ما مأمور نمازخوان کردن مردم نیستیم. اگر نماز عربی را نمی‌خوانند، نخوانند! دلیل نمی‌شود برای آنها دین فارسی جعل کنیم!

اگر بخواهیم صحیح بودن یک مسلک و مرام را بسنجیم، باید به سه خصوصیت توجه کنیم:

اول: محتوای مکتب.

مکتبی که امام صادق_علیه‌السلام_به ما ارائه ڪمی‌دهد، سخن یک انسان معمولی نیست. بله، اگر شما ائمه_علیهم‌السلام_را نداشتید، با سختی مطالبی را جمع‌آوری می‌کردید و مثلا به عنوان توحید ارائه می‌دادید؛ اما وقتی ما قرآن داریم، و ائمه_علیهم‌السلام_خبرها را به ما داده‌اند، حق نداریم خوراک فکری فلان نویسنده را قبول کنیم. پس تمام مطالبی که ما نیاز داریم بدانیم در مکتب‌مان وجود دارد، و این ماییم که باید به سراغ این مطالب برویم و از آنها استفاده کنیم؛ قرآن بخوانیم، روایت بخوانیم، نهج‌البلاغه بخوانیم و … . اگر شما به این مطالب اصیل رجوع نکردید، دستتان خالی می‌ماند و برای تأمین محتوی به چیزی مثل شعر روی می‌آورید. قرار نیست شما فقط کتاب بخوانید، قرار است با این خواندن‌ها بنده‌ی خدا شوید.

دوم: رهبر.

دومین امری که در یک مرام و مسلک به آن نیاز است، وجود یک رهبر است. خداوندمتعال انتخاب امام را به ما واگذار نکرد، بلکه خود ِخدا امامان را به امامت منسوب نمود. چرا که (اللهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَه)؛ خدا بهتر مى‏‌داند رسالتش را كجا قرار دهد.

(انعام/۱۲۴). وقتی که انسان بفهمد امامت از طرف خداست، چقدر قلبش مطمئن می‌شود؟ چقدر بنای اعتقاد و اعتماد محکم می‌شود؟

حضرت می‌فرماید: ۳۴ بار الله‌اکبر، ۳۳ بار الحمدلله و ۳۳ بار سبحان‌الله بگویید، نه یک کلمه کم‌تر و نه یک کلمه بیش‌تر، این تسبیحات مانند هزار رکعت نماز است. این مطلب را بدون قول معصوم_علیه‌السلام_، چگونه می‌توان رمزگشایی کرد؟ چه کسی می‌تواند رمزگشایی کند که سه مرتبه سوره‌ی توحید خواندن مساوی است با ختم قرآن؟

به رهبری امام حسین_علیه‌السلام_دقت کنید که ایشان چگونه همه را با وجود اختلافات فراوان زیر یک پرچم جمع می‌کنند!

امام زمان_عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف_چگونه در زمان غیبت عالم را اداره می‌کنند؟ بچه‌ای که به دنیا می‌آید به اذن ایشان است، کسی که از دنیا می‌رود به اذن ایشان است، حضرت_عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف_با چشم راست عالم بالا را اداره می‌کند و با چشم چپ عالم پایین را.

یقین داشته باشید آقای بروجردی، شیخ مفید، شیخ عباس قمی، شیخ محمد کلینی_رحمة‌الله‌علیهم_، به دعای شخص امام زمان_عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف_به این مقامات رسیده‌اند، نه به واسطه‌ی درس و بحث. خیلی‌ها کتاب نوشتند، ولی مفاتیح نشد، بحار نشد، لمعه نشد.

و‌صلی‌الله‌علی‌محمد‌و‌آله.