پخش زنده
بسم الله الرحمن الرحیم
کار حجت خدا جدا کردن خالص و ناخالص (محرم)
«الحَمْدُ لله رَبِّ العالَمین الصَّلوةُ وَالسَّلامُ علیٰ سَیِّدِنا وَنَبِیِّنا وحَبیبِ قُلوبِنا وَطَبیبِ نُفوسِنَا وَشَفِیعِ ذَنوبِنا اباالقاسِمِ المُصْطَفیٰ مُحَمَّد و آلِهِ الطّاهَرین الْمِعْصومینَ المُکَرَّمین وَ لَعْنُ الدّائم علیٰ اعدائِهِمْ اجٔمَعین
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
صلواتی برای امام عصر-علیهالسلام- مرحمت بفرمایید.
یک امر خیلی مهم و دقیقی در پشت پردهی حرکت رسول خدا-صلیاللهعلیهوالهوسلم- و ائمهی معصومین-علیهمالسلام- وجود دارد
و با اتفاقاتی که بعد از رسول خدا-صلیاللهعلیهوالهوسلم- رخ داد، شرایط به گونهای پیش رفت و ادامهدار شد که واقعهی کربلا و وقایع بعد از آن به وجود آمد.
من به عنوان کسی که میخواهم در این فرایند و حرکت حضور داشته باشم و با معصوم-علیهالسلام- همراهی بکنم لازم است که پشت پردهی این حرکت را بفهمم چیست، و إلا اگر من این را نفهمم، مسیر را اشتباه میروم. لازم هم نیست کسی من را فریب بدهد بلکه من خودم فریب میخورم؛ به عنوان مثال عرض میکنم که مثلا ملاک من و شما در اینکه بفهمیم یک نفر آدم خوبی هست یا نه، این باشد که فرد نماز میخواند یا نمیخواند، اگر ملاک ما این شد در حالیکه پشت پرده، ملاک این نبوده ما با خیلی از نمازخوانها همراه میشویم که نباید بشویم!
ببینید ما که در نگاه اول اشتباه نکردیم و یک نمازخوان را انتخاب کردیم، اما با اینکه نماز رکن و عمود دین هست، اشتباه ما این هست که نماز را ملاک آخر فرض کردیم!
یا یک نفر بگوید که فلانی مدام جمکران میرود، من هم میبینم که او حال معنوی دارد، لذا همین را ملاک کامل قرار میدهم و بر اساس این، انتخابهایم را میچینم و رد میکنم، ببینید چقدر اشتباه کردم!
وقتی حق شکل میگرفت، یک جریان باطل هم همراهش شکل گرفته است، من هر موقع حق را دیدم، باطل را هم دیدهام، حالا
چطور این را تفکیک کنم که فردا اشتباه نکنم؟ اگر من اینجا اشتباه کردم این اشتباه ادامهدار میشود.
من باغچهای را دیدم که علفهای هرز به اندازهی درختها رشد کرده و بالا آمده بودند، صاحب باغ قائل بود که علف هرز را نباید دست زد. معتقد بود که علف هرز همانطور که آب را میگیرد آفتها را هم میگیرد، اتفاقا باغش هم نمونه شده بود!
ببینید ما به صورت طبیعی اشتباه میکنیم؛ یعنی راه را گم میکنیم.
حالا وظیفه چه کسی هست که این تفکیک را برای ما انجام بدهد؟ وظیفهی معصوم-علیهالسلام- است.
اگر ما در این تفکیک اشتباه کردیم راه را گم میکنیم. با پیغمبر اکرم-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- جمعیت زیادی جلو آمدند و همه هم باطل بودند؛ اینقدر نماز خوانده بودند که با شمشیر پینههای زانوهایشان را جدا میکردند! خب این عده نمازخوان و متدین با پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- جلو آمدند و باید یک جا جدا بشوند. چطور شد که یکی چون یزید پرچم را برمیدارد و مردم طرفدار او میشوند؟ چون در وجودشان، یک جریانی به نام طاغوت به نام نفاق دارد شکل میگیرد لذا یزید را پیدا میکنند. الان اگر در خیابان مطهری تهران، دفتری زده بشود و اعلام کنند این دفترِ نوادگان شمربنذیالجوشن هست و عضوگیری هم بکند و یک حزب راه بیندازد، جمعیت زیادی میروند فرم پر میکنند!
کار حجت خدا امام حسین-علیهالسلام- این است که سره را از ناسره (خالص و ناخالص) و خوب و بد را از هم جدا بکند.
به این نگاه نمیکنند که شما بگویید در وادی طف این اتفاق برای اباعبدالله-علیهالسلام- افتاده و اینقدر شهید شدند و…، نه! کار اصلی پشت پرده، به امام حسین-علیهالسلام- سپرده شده است و حضرت-علیهالسلام- دارد به آن فکر میکند. حضرت-علیهالسلام- باید خالص را از ناخالص جدا کند؛ به نظر شما این کار چقدر مهم است؟ این کار ولو به فدا شدن اباعبدالله-علیهالسلام-، باید انجام بشود. چرا ؟ چون قرار هست ملاک دست مردم بیاید.
الان امام زمان-علیهالسلام- هزار و خوردهای سال است که نیامده، ممکن است تاریخ به میلیون سال هم برسد، اصلا برای خدا مهم نیست؛ وقتی هزار سال نگه داشت پنج هزار سال هم نگه میدارد، یک میلیون سال هم نگه میدارد، چرا؟ چون میخواهد بدی را از خوبی جدا کند. حضرت-علیهالسلام- فرمود: ما وقتی برگردیم دیگر نمیخواهیم خالص و ناخالص، بدی و خوبی با هم باشند.
قرار هست امام زمان-علیهالسلام- بیاید و ناخالصی نباشد.
دو سال پیش باحجابها بیشتر بودند، پنج سال پیش خانم باحجاب بود اما الان نه! چرا حجاب کمرنگ میشود؟ چون یک شرایطی پیش میآید که این خانم نتوانسته وجود خودش را از طاغوت جدا کند و یک رگههایی به طاغوت داشته؛ ولی زمان لازم بود که به آن وصل شود.
باید یک یزید بیاید تا ناخالصی آن عدهای که به ظاهر نماز شبخوان بودند ولی خودشان را به یزید متصل کردند معلوم بشود.
چرا اینقدر سگبازی زیاد شده؟ یعنی اینها یکدفعه مثل قارچ بیرون آمدند؟ نه! اینها سگباز بودند، فردا هم میمون بازی راه میاندازند، پس فردا هم یک چیز دیگر! پس حرکت دارد به سمتی میرود که فرد باید ناخالصی وجودش را بروز بدهد. «يُخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» (بقره/۲۵۷)
«من النور»؛ یعنی فرد نور دارد ولی ظلمات هم دارد و باید انتخاب بکند.
شما ببینید این روایت را میتوانید هضم کنید؛ رسول خدا-صلیاللهعلیهوالهوسلم- وارد جهنم میشود و به برکت ایشان آتش جهنم خاموش میشود، اهل جهنم میپرسند چرا جهنم خاموش شد؟! میگویند رسول خدا-صلیاللهعلیهوالهوسلم- پیغمبر آخرالزمان آمده، اهل جهنم میگویند: پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- برود و ما همان آتش جهنم را دوست داریم!
حالا شما میگویید جهنم باشد یا نباشد؟ در روایت دارد یک عده در بهشت هستند که وقتی صدای اهل جهنم را میشنوند میپرسند این صدای چیست؟ میگویند صدای اهل جهنم است؛ به همدیگر میگویند ما که باید به جهنم میرفتیم نرفتیم و خدا ما را بخشید، حالا اینها دیگر چه کسانی هستند که در جهنم ماندند!
صحبتهای حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- خیلی کم اما عجیب است، در تعبیری حضرت-سلاماللهعلیها- میفرمایند: خدا جهنم را خق نکرد که شما را به جهنم ببرد، بلکه جهنم را گذاشت که با آن بترساند.
الان در جادهها یک عکس اسکلت میگذارند و مینویسند خطر! چرا؟ چون اگر شما این را نبینید، بیباکانه رانندگی میکنید و به ته دره میروید! حالا شما بگویید عکس این اسکلت را در جاده نگذارید، وحشتناک است!
گاهی هفتاد و پنج ضربه شلاق را به یک نفر میزنند تا از جرائم دیگرش پیشگیری کنند، اگر آقای نجفی هفتاد و پنج ضربه شلاق در جوانیاش خورده بود، باعث قتل نمیشد، اگر کسی هفتاد و پنج ضربه خورده باشد حواسش جمع میشود و اسلحه بهدست نمیگیرد، اینجوری دهان به دهان نمیکند و عصبانی نمیشود، ببینید این هفتاد و پنج ضربه چقدر مهم است و از جرائم پیشگیری میکند! اما میگویند تازیانه یعنی چه،
کتک یعنی چه؟!
این شخص جانی هست و دارد به سمتی میرود که شما هم نمیخواهید، باید انتخاب کنید و انتخاب همین است.
«يُخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» اینها چه کسانی هستند؟ «وَ الَّذينَ كَفَروا أَولِياؤُهُم الطاغوتُ» ببینید یک طاغوت در وجود من هست؛ خوب گوش کنید! اگر اهل فحش و ناسزا هستید، اگر تکبر دارید و هیچکس را قبول ندارید بترسید، چون آمادگی برای گرایش به طاغوت دارید. زن و شوهر در خانه نشستند و از خاله و عمه و دایی یکدیگر میگویند که نامردی کردند و فلان کارها را انجام دادند!
الان همه بد هستند و فقط شما دو نفر خوب هستید؟! واقعا اینجوری هست؟! اگر این باشد، که بچهی شما دیگر نظام ارزشی ندارد و یک آدم خوب در ذهنش نیست! بعد که در جامعه میرود میترسد چون فکر میکند در جامعه اصلا آدم خوب وجود ندارد و فقط پدر و مادر او خوب هستند! چون فقط از اینها شنیده است و فردا که بزرگتر میشود میگوید شما هم مثل بقیه هستید!
شمای پدر باید به فرزندت نظام ارزشی بدهی و زمینهی گرایش به طاغوت را از او بگیری.
چرا گفته میشود حرام نخورید؟ چون حرام برای طاغوت هست.
عمر و عاص-لعنةاللهعلیه- گفت: پشت سر علی-علیهااسلام- نماز میخوانیم ولی سفرهی معاویه-لعنةاللهعلیه- بهتر و چربتر است و این یعنی انتخاب طاغوت!
اگر باطن شما یک حرکت و یک چیز بد را قبول کند، همان یک امر شما را میبرد؛ نمیشود ناموس مردم را با چشم صید کرد؛ ناموس مردم ناموس خدا و ناموس شیعه است. اگر به ناموس مردم نگاه کنید فردا مادر و خواهر و همسر خودت هم در خطر هستند.
خدا امام حسین-علیهالسلام- را آورد تا ایشان تکلیف طاغوت و طاغوتمداری را معلوم و مرام طاغوت را باطل کند و اگر لازم است عبدالله و قاسمبنالحسن-علیهماالسلام- را بیاورد، علی اصغر و علی اکبر-علیهماالسلام- را بیاورد، زینب-سلاماللهعلیها- را بیاورد که پنجاه منزل در به دری بکشد، تازیانه بخورد، چرا؟ تا معلوم بشود طاغوت چیست.
الان اگر مردم قدر ولایت فقیه و این دوران را ندانند، بدتر از جریان سوریه برای ما پیش میآید، چون از ما سابقه دارند با تانک ما را له میکنند.
کسی که ارزش پدرش را در خانه نمیداند و او را نگه نمیدارد، گرفتار آدم خوب که نمیشود،
گرفتار یک آدم معتاد میشود که به عنوان رفیق هزار جور کثافتکاری به او یاد میدهد. کسی هم که قدر مادرش را ندانست همین بلا سرش میآید.
چقدر سفارش شده که این نعمتها را بزرگ بشماریم.
خدای متعال یک تابلویی درست کرده تا در این تابلو حق را معرفی کند و همه را هم دعوت کرده است. الان در دههی محرم خیلی جاها ایستگاه صلواتی زدند و کسانی آنجا هستند که بهخاطر امام حسین-علیهالسلام- مشکی پوشیدند، ممکن است که در نمازشان
کاهلی هم داشته باشند اما امام حسین-علیهالسلام- را دوست دارند. باید قدر کسی که امام حسین-علیهالسلام- را دوست دارد دانست و میشود کمکم نماز را هم
به او قبولاند؛ ولی اگر کسی نماز را قبول داشته باشد، اما حسین-علیهالسلام- را قبول نداشته باشد، نمیتوان قسم خورد که او تا آخر نماز بخواند!
امام صادق-علیهالسلام- میفرمایند: ما باطن نماز هستیم، ما باطن دین هستیم.
«نَحْنُ اَلصَّلاَةُ فِي كِتَابِ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ نَحْنُ اَلزَّكَاةُ وَ نَحْنُ اَلصِّيَامُ وَ نَحْنُ اَلْحَجُّ وَ نَحْنُ اَلشَّهْرُ اَلْحَرَامُ وَ نَحْنُ اَلْبَلَدُ اَلْحَرَامُ وَ نَحْنُ كَعْبَةُ اَللَّهِ وَ نَحْنُ قِبْلَةُ اَللَّهِ وَ نَحْنُ وَجْهُاَللَّهِ» «ما در قرآن نماز و زكات، روزه، حج، ماه حرام و شهر حرام و كعبه و قبله و وجهاللّٰه هستيم.» (بحارالانوار/ج۲۴/ص۳۰۳)
اگر دیدید بچهی شما وارد هیئت شده و حسین حسین میگوید، خیالتان راحتِ راحت باشد و میتوان هم حجاب را به او گفت و هم نماز را؛ عجله نکنید ولو در شصت سالگیاش نماز بخواند چه اشکالی دارد! شصت سال طول میکشد تا بفهمد، ولی سرمایهای به نام امام حسین-علیهالسلام- دارد.
یکی از منافقین آمد نزد امام کاظم-علیهالسلام- و گفت: یابن رسولالله! دوستانِ شما آدمهای بیخودی هستند که دروغ میگویند و مشروب هم میخورند؛ میخواست امام-علیهالسلام- را اذیت کند.
حضرت-علیهالسلام- فرمود: چرا؟
گفت: «يَشْرَبُونَ اَلْخَمْرَ عَلَى اَلطَّریق»
حضرت-علیهالسلام- فرمود: «اَلْحَمْدُلِلَّهِ اَلَّذِی جَعَلَهُمْ عَلَى اَلطَّرِيقِ فَلاَ يَزِيغُونَ عَنْهُ»
خدارو شکر که شیعیان ما در راه هستند.
دیگری اعتراض کرد که آقا! بعضی از شیعیان شما نبیذ میخورند. حضرت-علیهالسلام- فرمود: اصحاب پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- هم نبیذ میخوردند. آن مرد گفت: منظورم از نبیذ، آب عسل نیست، منظورم شراب است!
امام-علیهالسلام- عرق بر پیشانی مبارکش نشست فرمود: «اَللَّهُ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يَجْمَعَ فِي قَلْبِ اَلْمُؤْمِنِ بَيْنَ رَسِيسِ اَلْخَمْرِ وَ حُبِّنَا أَهْلَاَلْبَيْت» «خدا کریمتر از آن هست که در قلب مؤمن علاقهی به آشامیدن شراب و محبت ما خانواده را جمع کند.»
بعد حضرت-علیهالسلام- مختصری صبر کرد و فرمود: اگر یک فلاکتزدهای هم از آنها چنین کاری را بکند، ما دوستانمان را نجات میدهیم و آنها ما را دارند؛
«فَإِنَّهُ يَجِدُ رَبّاً رَئوفاً وَ نَبِيّاً عَطُوفاً وَ إِمَاماً لَهُ عَلَى اَلْحَوْضِ عَرُوفاً وَ سَادَةً لَهُ بِالشَّفَاعَةِ وُقُوفاً»
«او وارد میشود بر پیشگاه خداوندی که رئوف هست؛ پیامبری که عطوف هست؛ و امامی که در حوض کوثر با مشخصات او را میشناسد.»
ولی شما چه کسی را دارید؟!
«وَ تَجِدُ أَنْتَ رُوحَكَ فِي بَرَهُوتَ مَلُوفاً»
«تو روح خودت را در برهوت، طعمهی آش خواهی یافت.» (بحارالانوار/ج۵/ص۲۵۵)
پس اگر من توانستم جریان طاغوت را بشناسم میتوانم هر جریانی که باطل را نشان میدهد از خودم دور کنم.
آقا، خانم! یک دروغ شما را وارد اردوگاه باطل میکند، گفتن یک دروغ را نپذیرید و بگویید اشتباه کردم و استغفار کنید.
یک غیبت شما را به اردوگاه باطل میبرد؛
یک سلام کردن اردوگاه امام حسین-علیهالسلام- را تقویت میکند؛ یک صلوات بر محمد و ال محمد؛ یک سیاه پوشیدن یعنی شما اردوگاه حق را تایید کردید.
اینکه سرتان را پایین انداختید و زحمت کشیدید و به روضه آمدید، اردوگاه حق تایید شد و یقین بدانید اردوگاه حق و امام حسین-علیهالسلام- شما را تایید میکند.
آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- میفرمودند: شما بنا بگذارید که هیچ گناهی را مرتکب نشوید. ما هم این بنا را بگذاریم و این بنا گذاشتن خیلی باارزش است. ممکن است من مرتکب گناه بشوم و توبه کنم، ولی بنا میگذارم که دیگر مرتکب گناه نشوم و این باعث میشود راه طاغوت و راه حق جدا بشوند و اگر من این را پذیرفتم خدا هم راه خودش را به من نشان میدهد.
وصلیاللهعلیمحمدوآله.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کرج؛ هیئت رزمندگان؛ نورالشهداء؛ شبششم؛ ۹۸/۶/۱۴