پخش زنده
بسم الله الرحمن الرحیم
توجه و ارتباط با دین در عرصههای مختلف
نگاهی که هر فرد به دین دارد متفاوت است بعضی از افراد فکر میکنند که دین یک امر آسمانی و خدایی و جدای از زندگی دنیاست، در حالیکه انسان باید دین را در زندگی دنیایی خود وارد کند و با دین ارتباط داشته باشد، ولی در واقع میبینیم که هیچ تلاشی ندارد برای اینکه دین را در زندگی اجتماعی و اقتصادی ببرد.
دین حرف اول در زندگی مؤمن
نگاه یک نفر به دین ممکن است به این صورت باشد که باید تمام امور به دین سپرده شود، به گونهای که دین همه چیز را اداره کند و حرف اول را بزند، خب وقتی دین در زندگی من حرف اول را بزند فرزندم را براساس دین تربیت میکنم و رفتار من با دین یک طور دیگر میشود؛ لذا دین را وارد زندگی اجتماعی خود میکنم و موقع سرور و شادی و جشن و ازدواج نگاه میکنم ببینم دین تا چه محدودهای به من اجازه میدهد یا مثلا موقع پذیرایی از مهمان مواظب هستم که اسراف نکنم و غذا به اندازه آماده کنم یا برای سفره انداختن هم به دو صورت میتوانم پذیرایی کنم؛ اینکه محرم و نامحرم با هم بنشینند و بگویم میخواستم فقط یک سفره بیندازم یا اینکه خدایی فکر کنم و بگویم خانمها اگر به یک اتاق دیگر بروند راحتتر هستند و حدود شرعی را رعایت کنم.
عقیده مهمتر از عمل است
تا وقتی که دین در ذهن و عقیدهی شما باشد خیلی از امور را در نظر میگیرید برای همین میگویند عقیده مهمتر از عمل است؛ به عنوان مثال اگر قصد مسافرت حتی به مکانهای مختلف مانند اروپا، ترکیه، کیش و…. دارید براساس تدین و عقیدهی خودتان به این کشورها و مکانهای مختلف سفر میکنید، یک نفر هم بر اساس آن نوع نگاه متفاوتی که دارد مسافرت میکند و حتی در کشور خود هم مرتکب حرام میشود، پس ببینید اگر دین در عقیدهی ما باشد به اروپا هم برویم مواظب هستیم که حتی یک حرام انجام ندهیم، ولی اگر در عقیدهی ما دین جایی نداشته باشد به شیراز یا کیش هم برویم ممکن است کار حرام انجام بدهیم.
دسترسی به لوازم دین به واسطه نماز
مؤمن باید به نقطهای برسد که نگاه او خدایی شود و براساس دستور خداوند حرف بزند، بهگونهای که در کلماتش دروغ و غیبت پیدا نشود، توهین و تحقیر نکند و عیبجو و ناشکر نباشد، البته تمام این امور با نماز به دست میآید؛ یعنی اگر کسی یک نماز درست بخواند همهی لوازم دین را پیدا میکند و به آن معتقد میشود.
دین یک مجموعه است
نکتهی دیگر این است که دین تکه تکه نیست که شما فقط یک قسمت آن را بگیرید و بگویید که من دین دارم! الان شما در میوهها اگر سیب و پرتقال نباشد خیار را میخورید یا در مورد غذا اگر پلو نبود، نان و خورشت میخورید و میگویید غذا خوردیم، ولی در دین این چنین نیست، دین قانون همه و هیچ دارد؛ یعنی باید همهی آن باشد و اگر فقط یک قسمت آن نباشد یعنی هیچ چیز از دین نیست.
شما نمیتوانید یک صفحه از قرآن را پاره کنید بعد بگویید آنچه در نزد ماست قرآن است، نه تنها یک صفحه، بلکه یک آیه از قرآن را نمیتوانید بردارید؛ یک فرد خیلی نورانی و متدین در همدان مشکل اداری پیدا میکند و متوسل به حضرت حجت-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- میشود و در توسلاتی که پیدا میکند خواب حضرت-علیهالسلام- را میبیند که به او میفرمایند: برای مشکل خود نزد آقای امامی کاشانی برو و سلام ما را هم به ایشان برسان و بگو مشکل شما را حل کند.
ایشان میگوید من در عالم خواب
به حضرت-علیهالسلام- گفتم: آقای امامی کاشانی چهطور حرف من را قبول میکند و به من اجازه میدهد که با ایشان حرف بزنم؟ حضرت-علیهالسلام- فرمودند: به آقای امامی کاشانی بگو شما سه قرآن داری: یک قرآن در جیبت شماست، یک قرآن در خانه و یک قرآن هم در محل کار شماست، بعد شما با این سه قرآن ختم قرآن انجام میدهید، اما تا حالا برای ما ختم قرآن نداشتید! اگر ایشان دلیلش را پرسید، بگو آن قرآنی که در جیب شماست، یک صفحهی آن افتاده است و شما تا الان قرآن را ختم نکردهاید؛ لذا آن قرآن را عوض کنید.
وقتی آن فرد این حرفها را به آقای امامی کاشانی میگوید ایشان سؤال میکند من از کجا بفهمم که حرف شما درست است؟ گفت: حضرت-علیهالسلام- فرمودند: شما ختم قرآن دارید، ولی این قرآنی که در جیب شماست یک صفحهی آن کم است، آقای امامی کاشانی نگاه میکند و میبیند که درست است و یک صفحه از آن قرآن نیست.
قانون همه یا هیچ در دین
اگر ما حتی در انجام یک کار به دین عمل نکنیم، از ما اعمال دیگر را قبول نمیکنند؛ مثلا کسی بگوید من روزهی ماه رمضان را میگیرم، ولی به نماز کاری ندارم و نماز نمیخوانم!! یا خانوم بگوید من تمام دین را قبول دارم، ولی حجاب را قبول ندارم، این یعنی هیچ !! واقعا هیچ است، نه اینکه شما فکر کنید که او سزاوار است، چون هشتاد درصد دین را دارد و فقط دو درصد آن را ندارد، خیر! باید همه چیز دین با هم باشد؛ به عنوان مثال شما وقتی یک سیم یا سر باطری ماشین را بردارید نمیتوانید ادعا کنید که بهترین موتورِ ماشین را دارید، چون ماشین دیگر کار نمیکند یا یک لاستیک ماشین باد نداشته باشد، این یعنی هیچ! ممکن است شما بگویید این ماشین آخرین سیستم است، ولی با سه چرخ که نمیتواند حرکت کند!
ورود دین در عرصهی اجتماع
شما وقتی ماشین را در پارکینگ روشن کردید آن را که همینطور در پارکینگ نگه نمیدارید، بلکه با آن بیرون میروید، دین هم همینطور است فقط محدود به فضای خانه نیست، بلکه باید در اجتماع وارد شود، بعضی از افراد به ما میگویند چرا حکومت را قبول کردید که ناسزا بشنوید؟! اصلا اگر دین در اجتماع نمیآمد که دین نبود.
نیاز دین به قدرت و اقتدار
دین به امور دیگر هم نیاز دارد تا موتور آن روشن شود، یکی از آن امور این است که عهدهدار قدرت در جامعه شود. خداوند در قرآن میفرماید: «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى» (نازعات/۱۷) موسی! در خانه نباش و به بیرون برو، یقهی فرعون را بگیر و جلوی قدرت او بایست.
ما باید برای دین قدرت ایجاد کنیم، دین اقتدار میخواهد؛ جان عالمی فدای امیرالمؤمنین-علیهالسلام- که میفرمایند: اگر حمزهی سیدالشهدا و جعفر طیار-رحمةاللهعلیهم- بودند به خانهی ما حمله نمیشد یا امام حسن-علیهالسلام- چرا باید با معاویه-لعنةاللهعلیه- که یک آدم پلشت است صلح کند؟ حضرت-علیهالسلام- فرمودند: چون یار و قدرت ندارم؛ لذا صلحی را میپذیرم که نمیخواهم.
دین یک مجموعه است
الان همهی دین باشد، ولی ناموس در خطر باشد، همهی دین باشد، ولی ربا باشد، این که دین نیست! اگر شما میتوانید باید آنها را هم درست کنید، نگویید برای اصلاح این امور باید ناسزا بشنویم، پس مهم نیست، این حرفها چیست!!! ما در جامعهای حکومت میکنیم که این همه سر و صدا و مطالبه دارد؛ الان عربستانیها اصلا معلوم نیست که حکومت دارند، چون انتخابات ندارند حکومت وقتی تشکیل میشود که انتخابات باشد، ولی آنها جرأت ندارند یک انتخابات راه بیاندازند!
پس دین یک مجموعه است، فقط یک امر نیست و در حجاب، در حرف زدن، در نگاه کردن، معاشرت، صلهی رحم، در غذا خوردن و…. جاری است. حالا یک نفر به اندازهی ظرفیت خود یکی دو قسمت دین را رعایت میکند، چون ظرفیتش همین است، وگرنه دین یک مجموعه است و باید همهی دین آورده شود؛ لذا اصول عقاید، فروع دین و اخلاقیات همه با هم است.
اینکه نماز شما خدایی باشد، ولی زبانی شیطانی داشته باشید، اصلا جواب نمیدهد.
پس در دینداری یادمان باشد که دین فقط یک امر نیست و ما باید تمام قسمتهای آن را با هم بپذیریم.
اسلام کاملترین دین
دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین است که پیغمبر-صلیاللهعلیهوالهوسلم- آن را آورده است، دینی که فقط دوازده امام دارد و هر امامش افضل از همهی انبیاست. «عُلَماءُ اُمَتّی اَفْضَل مِنْ اَنبِیاءِ بَنی اِسْرائیل» (عوالیالالی/ج۴/ص۷۷) علمای این امت از بعضی از انبیاء بالاتر هستند.
اهمیت حضور علما و مراجع در زمان غیبت
الان زمان غیبت است و امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- حضور ندارند، پیغمبر-صلیاللهعلیهواله-، جبرائیل، علی-علیهالسلام-، فاطمه-علیهاالسلام-، حسن و حسین-علیهماالسلام- هیچکدام نیستند، برعکس ماهواره، شبکههای مجازی، مشروبات الکلی، مواد مخدر جدید، فسادها و قمارهای جدید وجود دارد با این اوضاع علما و مراجع توانستند حکومت درست کنند و به کمک دین بیایند و به اندازهی تشخیص خودشان و با وجود همهی نابسامانیها و با محدودیت فکری که نسبت به ائمه-علیهمالسلام- دارند این اندازه دین را جلو ببرند.
نظر مراجع در زمان غیبت
فردی در کلاس درس آیةالله بهجت-رحمةاللهعلیه- از ایشان پرسید که حاج آقا، شما دیروز خیلی محکم در مورد فلان مساله فتوا دادید و آن مساله را ثابت کردید، ولی امروز چیز دیگری میگویید! آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- فرمود: ما علما در روز معمولا یک ساعت برای درس میآییم، نصف این یک ساعت را در مورد بحثی که دیروز گفتیم صحبت میکنیم و به اصطلاح آن بحث را پنبه میزنیم و نصف دیگر هم در مورد بحثی است که فردا میخواهیم بگوییم.
واقعیت مساله که دست ما نیست و ادعایی هم نداریم، ما استدلال و مدرک میآوریم و به رای و نظری میرسیم، نظر ما نظر خداوند است و خدای متعال از ما خواسته است که بنشینیم و فتوا بدهیم. دین به این صورت جلو آمده است و این قدرت دین است، مسیحیت نتوانسته است این کار را انجام دهد و هضم شده است، اصلا تورات و یهودیت وجود خارجی ندارد، ولی قرآن اینطور نیست «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» «همانا ما قرآن را نازل كردیم، و یقیناً ما نگهبان آن (از تحریف و زوال) هستیم» (حجر/۹) یک آیه از قرآن پایین و بالا نشده است و مردم مأمور به ختم همین قرآن هستند.
اهمیت و کارکرد دین
دین در مجموعهای جلو میرود که دو کار را انجام دهد؛ یکی اینکه به دنبال اثبات حق است و دیگر اینکه باطل را میکوبد و له میکند، این کار دین است.
اثبات حق با عمل به دستورات دین
شما فکر میکنید در مسجد فقط یک نماز ساده خواندید و رفتید، اما اینطور نیست! اگر میبینید الان حقی در عالم است و مردم حق و باطل را میفهمند، به خاطر همین نمازخوانهایی است که به مسجد میروند؛ همانطور که اگر یک قمارخانه اینجا باشد و افرادی به آنجا رفت و آمد داشته باشند، با افرادی که از آن بیرون میآیند باطل ثابت میشود.
کار ما همین است که با محاسن خود و با ازدواج فرزندانمان حق را ثابت کنیم و بگوییم براساس شرع این دختر و پسر در کنار هم قرار گرفتند.
پس ببینید حق در حال پیشروی و اثبات است و باطل هم در حال نابودی و کوبیده شدن است، برای همین بعضی از افراد اذیت هستند.
دشمن مخالف اصل عقیدهی مؤمن
اشتباه نکنید بحث ترامپ و اسرائیل بحث سیاسی نیست، اصلا مسائل سیاسی در کار نیست، بلکه همان بحث شعب ابیطالب-رحمةاللهعلیه- است، اگر بخواهد بحت سیاسی باشد که چهارچوب آن معلوم است، اما آنها با اصل عقیدهی ما دعوا دارند که شما چرا علی-علیهالسلام- را قبول دارید و هنوز هم خودشان در حال طرفداری از معاویه-لعنةاللهعلیه- هستند. وقتی امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- ظهور میکنند، دجّال و سفیانی هم میآیند آنها از نسل ابوسفیان-لعنةاللهعلیه- هستند که به صورت باطل جلو آمدند.
مومن همواره در حال اثبات حق و مبارزه با باطل است
حضرت-علیهالسلام- فرمودند: وقتی نماز میخوانید یک مقدار به سمت چپ تمایل پیدا کنید و به پای چپ خود فشار بیاورید، این یعنی شما پای چپ را باطل فرض کردید و باطل را کوبیدید، برای همین ما لعن داریم، چون ما باطل را قبول نداریم «اللهُمَّ العَنْ اوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حقَّ مُحمَّدٍ و آل مُحمّد».
از طرفی شما وقتی نماز میخوانید، به واسطهی نماز حق را ثابت میکنید، ماه رمضان در طول روز با روزه گرفتن و موقع افطار هم با خوردن افطاری حق را ثابت میکنید، حتی با سلام کردن یا با ازدواج فرزندتان هم حق را اثبات میکنید. ما کار دیگری جز اثبات حق نداریم، در مقابل آنها هم باطل را ثابت میکنند و همیشه حق و باطل در حال جنگیدن هستند.
نصرت خداوند برای افراد حقجو
«إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ» «اگر خدا را یاری كنید، خدا هم شما را یاری میكند و گام هایتان را استوار میسازد» (محمد/۷)
«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» «كسانی كه برای-به دست آوردن خشنودی- ما با جان و مال كوشیدند، بیتردید آنان را به راههای خود -راه رشد، سعادت، بهشت و مقام قرب- راهنمایی میكنیم؛ یقیناً خدا با نیكوكاران است» (عنکبوت/۶۹) هر کس پا در مسیر خداوند قرار دهد، خدای متعال او را کمک میکند؛ رضوان و رحمت خدا بر امام، مگر خدای متعال به ایشان کمک نکرد؟ امام-رحمةاللهعلیه- چه داشت؟ عِدّه و عُدّه داشت؟
ایشان در معرض خطر بود، فقط کافی بود یک نفر ایشان را از بین ببرد، اما ببینید خدای متعال چهطور امام-رحمةاللهعلیه- را نگه داشت و او را از خطرها حفظ کرد! الان نظام حق را نصرت میکند؛ لذا نصرت خداوند هم با نظام است، وقتی باران احتیاج دارد باران میفرستد؛ بوشهر پارسال چهارده هزار تن گندم داشت و امسال صد و بیست هزار تن گندم از آنجا به عمل آمد و همه را هم از آنها خریدند. خدای متعال یاری و کمک میکند، منتهی نصرت خداوند همینطور نیست و روی حساب و کتاب است هر چهقدر من راست بگویم و در دین محکم باشم به همان اندازه خدای متعال نصرت خود را نشان میدهد.
پس اگر شما در این مسیر طوری قدم برداشتید که حق را تأیید کردید و باطل را کوبیدید، در این صورت با گفتن یک “بسماللهالرحمنالرحیم”، با یک افطاری دادن، با بردن یک کپسول گاز برای سیلزدگان و….. در حال اثبات حق هستید، از آن طرف فردی که سگش را بیرون میآورد یا آهنگ میگذارد میخواهد باطل را نشان بدهد.
تشخیص مسیر درست با طرفداری از حق
مردم مسیر را پیدا کردند، گذشت آن زمانی که علی-علیهالسلام- تنها بود، گذشت آن موقعی که فاطمه-سلاماللهعلیها- پشت در ماند و هر چه صدا زد کسی ایشان را یاری نکرد.
شیخ فضلالله نوری-رحمةاللهعلیه- را اعدام کردند و پسرش زیر طناب دار دست میزد و یک نفر جرأت نمیکرد از این مرجع تقلید که واقعا “فضلالله” بود حمایت کند، اینقدر دین را پوشانده بودند! ولی الان اینطور نیست دین طرفدار پیدا کرده است، اگر آن طرف دنیا اتفاقی بیفتد مردم راهپیمایی میکنند، حتی در خود لندن صدای حق طنین انداز است، سابق اسرائیل در کمترین زمان با سید حسن نصرالله میجنگید، اما حالا در مقابل یک حزب کوچک مثل حماس کم میآورد.
نصرت و یاری رساندن حق
حق در حال برداشتن قدمهای بزرگ است و ما با کارهایی که انجام میدهیم، با یک روضه، با یک گریه، با یک قرآن خواندن و حمایت از حق میتوانیم آن را جلو ببریم.
وصلیاللهعلیمحمدوآله.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مسجد جامع رجاییشهر؛ روز هفتم رمضان ۱۴۴۰؛ ۹۸/۲/۲۳