اسلام دین حکیمانه
خدای حکیم طراح دین است. دین دارای قاعده و قانون است و در ذرهذرهی دستورات، حکمتهای فراوانی از علم خدا گذشته است.
اگر نگاه ما به دستورات دین دقیق باشد، به همان مقدار دینداری ما هم دقیق میشود و دقت در دینداری، عقل را تغییر میدهد، ارتقا میدهد.
اگر این دستورات با نیت خوب انجام شود، در تمام قسمتها به خصوص زیاد شدن روزی، جواب میدهد.
«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُصْطَفیٰ مُحَمَّد وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين ألمَعصومین وَ لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعینِ مِنَ الان إلی قیامِ یَومِ الدّین»
«اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِكَ.»
صلواتی برای امام رضا-علیهالسلام- مرحمت بفرمایید.
بپذیریم که دین چهارچوب دارد، برنامه دارد، دین قاعده و قانون دارد، حساب شده است. خدای حکیمی طراح این دین است و در ذره ذرهی هر دستور که ما انجام میدهیم، حکمتهای فراوانی از علم خدا گذشته است.
نباید فکر کنیم که دین یک امر دمدستی است، یک امر اتفاقی است. نه! دین یک چهارچوب است و حساب و کتاب دارد.
یک جملهی «زَوَّجتُ، اَنْکَحْتُ، مَتَعْتُ» دو نفر را که از قبل به هم حرام بودند حلال میکند و این از حکمتهای خداست.
هنگام ذبح گوسفند چهار رگ به نام اوداج و رگهایی که خون را تخلیه میکند باید جدا بشود تا گوسفند حلال شود.
فقط خدا میداند که یک ذبح ساده که رو به قبله و با بسمالله باشد چقدر روی بدن ما اثر دارد، چقدر روی قلب ما اثر دارد، چقدر آثار روی فکر ما دارد.
شما هزار بار آب به صورتت بزن، خبری نیست ولی اگر یکبار با نیت وضو صورتت را بشویی آنوقت میشود نور! اگر روی همان وضو یک بار دیگر وضو بگیرید میشود نورٌ علی نور .
در «بسم اللهالرحمنالرحیم» که یکی از آیات قرآن میباشد؛ اسم اعظم هست.
اگر سه بار سورهی توحید را بخوانی برابر با یک ختم قرآن است. ما نمیتوانیم بفهمیم که یعنی چی؟! چطور سه تا «قلهوالله» کار هجده هزار و خوردهای آیه را انجام میدهد و یک ختم قرآن حساب میشود.
صلوات بر محمد و آل محمد
حضرت فرمود: «مَنْ صلّیٰ عَلیَّ مَرَّةً لا یَبْقیٰ عَلیْهِ مِنَ المَعصِیَةِ ذَرّةً» پیامبراکرم-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمودند: «کسی که یکبار به گونهای خالصانه و خدا پسند بر من صلوات بفرستد همه گناهان او در معرض غفران قرار میگیرد» (وسائلالشیعه/ج۵/ص۳۳۴)
خدا عهد کرده که اگر کسی یک صلوات برای من بفرستد یک ذره گناه در وجودش نمیماند. این دین نمیتواند پیش پا افتاده باشد.
برای ساعات شبانهروز برنامه دارد؛ مثلا فلان ساعت برای نماز بلند شوید؛ ساعت غروب آفتاب زمان استجابت دعا است؛ این ساعت بینالطلوعین است. حضرت فرمود: بینالطلوعین نه جزء شب و نه جزء روز است.
فردی یهودی از حضرت پرسید: کدام زمان است که نه جزء شب است نه جزء روز؟ حضرت فرمود: بینالطلوعین. از طلوع فجر تا طلوع آفتاب نه جزء شب حساب میشود نه جزء روز.
گفت: پس جزء چیست ؟
حضرت فرمود: بینالطلوعین زمانی از زمان بهشت است. اگر میخواهی در بهشت تنفس کنی و ببینی هوایش چهطور است بینالطلوعین بیرون بیایید و قدم بزنید.
یک بیمار فلج را با ویلچر پیش حضرت آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- آوردند.
آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- گفتند: اگر این بیمارتان را با ویلچر بینالطلوعین بیرون آوردید و خوب شد تعجب نکنید.
ما نمیدانیم چه سرّی در این زمان هست!
با دین ساده برخورد نکنیم. گرفتن شارب تا اینکه سبیل در دهان آدم نرود یا کوتاه کردن ناخن.
ما هر موقع آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- را میدیدم سفارش میکردند ناخنتان را بگیرید که بلند نباشد. البته ناخن آقایان را میگفت.
نیت! هر وقت صدقه میدهی نیت کن همینجوری ندهید.
این دستورات کارخانهی آدمسازی است؛ به اینها فلهای و کیلویی نباید نگاه کرد؛ نه! دین مثقالی است.
«فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ؛ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزال/۷-۸)
یعنی ما با مثقال حساب و کتاب میکنیم. بر اساس آیهای از قرآن گاهی معیار سنجش، خردل است. شما مثقال را هزار تکه کن یک تکهاش خردل میشود.
محرم کارخانهی آدمسازی
محرم همه را حرکت داده. جوشش ایجاد کرده؛ اصلا یک حماسه شد. پیرمرد و پیر زن همگی لباس مشکی پوشیدهاند. همه پای کار هستند. ایستگاه صلواتی، علمها، کتلها، غذاها، نوحهها، حسین حسینها.
مردم سرگرم زندگی بودند که با شروع محرم یکدفعه همه چیز تغییر میکند تا روز تاسوعا و ظهر عاشورا برسد، حال مردم سر جایش میآید. مصیبتزدهی خلیفه و ولیخدا میشوند. حجت خدا به مسلخ رفته در قتلگاه بوده. مردم مصیبتزدهی حسین و بچههای حسین میشوند.
اگر نگاه ما به دین دقیق باشد به همان مقدار دین داری ما هم دقیق میشود
من حواسم را جمع میکنم نماز صبحم از دست نرود. حواسم را جمع میکنم نماز را فلهای نخوانم؛ به اصطلاح نوک نزنم. حواسم را جمع کنم که وقتی به سجده میروم آرام بگیرم و هفت عضوم روی زمین باشد.
یک انگشتر در دین نشانه است؛ نشانهی مؤمن است. مؤمن نمیتواند بدون انگشتر باشد. همانطور که مؤمن خالی از گناه نیست خالی از ثواب هم نیست. کنتور ثواب با انگشتر است. شما یک ساعاتی اصلا ذکر نمیگویید چون حال ندارید، ولی انگشتر ذکر حساب میشود. این ارتباط بین زمین و آسمان است. چون شما به خاطر ولایت ولیّخدا انگشتر را به دستت کردی، این انگشتر کنتور ذکر شد.
ببینید همه چیز روی حساب و کتاب است.
در خانه را باز میکنی بسمالله بگو؛ غذا میپزی بسمالله بگو؛ لباس میپوشی بسمالله بگو. این برنامه در همه چیز دخالت دارد. دین برای حمام رفتن شما پنجاه تا دستور دارد.
این دستورات را واجب نکردند؛ بلکه گفتند: هر کس علم پیدا کرد، ایمان پیدا کرد.
مثلا در روایت آمده که هنگام بیرون آمدن از حمام و لباس پوشیدن، اول لباس بالا تنه را بپوشید.
مستحبات تمرین اطاعت
مستحب است؛ یعنی عمل به این دستورات ترجیح دارد؛ چون انسان را به اطاعت عادت میدهد؛ تا من در همه حال حواسم باشد حتی در لباس پوشیدن.
برای ورود به مسجد اول پای راست را بگذار.
کجا چنین اطاعتی هست؟! در ارتش هم ده تا دستور است که نشاندهندهی اطاعت است ولی اینجا نه! اطاعت در همه چیز دقیق است.
دنبال کردن این برنامهی دقیق یک عقل کارآمد میخواهد
خب پس این برنامهی دقیق، میطلبد که یک عقل کارآمد این دین را دنبال کند نه یک عقل ساده! مثلا کسی که دقت میکند که در سجده هفت عضوش را روی زمین بگذارد و بعد «سبحان ربی الاعلی و بحمده» بگوید؛ قبله را هم تنظیم کرده؛ یک وضوی خوب هم گرفته؛ معلوم است که این فرد مدیریت بالایی دارد که همهی این موارد را مواظبت کرده، حواسش را جمع کرده، خشوع و خضوع هم داشته، بعد چیزی به نام نماز از این بین در میآید که خروجیاش «أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» (عنکبوت/۴۵) میشود.
دقت در دینداری عقل را ارتقا میدهد
به همین دلیل است که وقتی در دینداری، دقیق بالا میآیی عقل مناسب آن دینداری را به تو میدهند. یعنی عقل شما تغییر میکند. یعنی عقلتان بروز پیدا میکند. البته عقل ثابت است و کم و زیاد نمیشود. ولی بعضی مواقع عقل، مخفی است! بعد، از مخفی بودن درمیآید. مثلا دونمکار میشود، خوشفهم میشود، لذا یک راننده ممکن است عاقل باشد ولی عقلش در رانندگی و در جاده معلوم میشود. پس اگر شما آن تکلیف را درست انجام دادید آن قاعده را همانطور که گفته شد آوردی و وضو را همانطور گرفتی، آب را همانطور ریختی، حواست جمع بود، نیتت درست بود، متناسب با این، یک روحیهی معنوی به تو میدهند. روحیهی معنویت را عوض میکنند.
انسان دائم در حال تغییر
ظرفیت انسان این است که دائم در حال تغییر است؛ سیرورت دارد.
شما حر را ببینید! چقدر طول کشید تا از جهنم به بهشت آمد؟! این سِیْر آدم است.
زهیر را ببینید! زبیر را هم ببینید. زبیر از کنار امیرالمؤمنین-علیهالسلام- برگشت و زهیر عثمانی هم برگشت؛ این آمد پیش امام حسین-علیهالسلام- وآن پیش معاویه-لعنةاللهعلیه- رفت.
انسان دائم در حال سیر است.
فضیل عیاض را یک آیه عوض میکند؛
«أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ» «آیا برای اهل ایمان وقت آن نرسیده که دل هایشان برای یاد خدا و قرآنی که نازل شده نرم و فروتن شود؟» (حدید/۱۶)
یک آیه!
برای دزدی سحرگاه از نردبان بالا میرفت، آقایی قرآن میخواند و به این آیه رسید؛ فضیل برمیگردد و دیگر دزدی نمیکند و فضیل عیاض میشود.
یک نماز آدم را عوض میکند.
یک زیارت امام رضا-علیهالسلام- آدم را عوض میکند.
یک صدقه زندگی را از این رو به آن رو میکند. امیرالمومنین-علیهالسلام- در رکوع انگشتر داد. فکر نکنید انگشتر قیمتی بوده نه یک انگشتر معمولی بود. این یک نشانه است و آیهای هم برای آن نازل شد. در دستگاه خدا اینجوری است. بیرون از این دستگاه برای کسی تره هم خورد نمیکنند.
«ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین» «ارزش این فداكارى بالاتر از عبادت تمام جنّ و انس است» (بحارالانوار/ج۲۰/ص ۲۱۶)
ثواب یک نفس علی-علیهالسلام-
کسی از دنیا رفت؛ حالت برزخی و قیامتی او را اینطور بیان میکنند که خیلی وزر و وبال بر گردنش هست و خیلی بدهکار است؛ خیلی ظلم کرده؛ ولی امیرالمومنین-علیهالسلام- را دوست داشته؛ اهل بیت-علیهمالسلام- را دوست داشته. در روایت آمده که وقتی حکمش میآید جهنمی است و باید به جهنم برود؛ چون گناه و معصیت زیاد داشته؛ حکم میشود که به جهنم برود. ولی حواسش هست که یک راه نجاتی هم باید باشد. ندایی میرسد در این بیابان قیامت برو و صدا بزن بگو: کسی هست که بار من را بکشد؟ کسی هست که من را نجات بدهد؟ ناجی برای من هست؟ وقتی صدا میزند، امیرالمؤمنین-علیهالسلام- جوابش را میدهد. حضرت-علیهالسلام- لبیک میگوید، یعنی من هستم. جبران همهی کارهایت به عهدهی من. حضرت به امر خدا در قیامت تمام طلبکارها و همهی کسانی که مورد ظلم این فرد واقع شدهاند را جمع میکند. جمعیت زیادی هستند. حضرت-علیهالسلام- میفرمایند: هر چه از من میخواهید بگویید ولی او را آزاد کنید. من شما را راضی میکنم.
در روایت آمده که اهل قیامت میبینند خدا به هر نفس علی-علیهالسلام- که به جای پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- خوابیده، ثوابهای عجیبی داده. همهی اینها میگویند که یاعلی! ما راضی میشویم به شرط اینکه ثواب یکی از نفسهای تو را به ما بدهند؛ حضرت-علیهالسلام- هم میپذیرند.
این اهل قیامت میگویند: اینقدر از بهشت به ما خیر رسید که گفتیم مگر در بهشت باز هم چیزی ماند؟
یک نفس علی!
عالم حساب و کتاب دارد. برای شما هم همینطور است.
نتیجهی اعمال در دنیا
آقایی میگفت در اتوبوس زمانی از شهرستان برمیگشتم شخصی کنار من نشست؛
از من پرسید: آقا منزل شما کجاست؟
گفتم: فلان جا. گفت: چند نفر هستید؟
گفتم: این تعداد هستیم.
گفت: منزل از خودت است یا اجارهای؟
گفتم: اجارهنشین هستم. گفت:چند سالت است؟
گفت: فردا قرار بگذاریم بریم محضر من میخواهم منزلی را به نام شما بکنم.
در اتوبوس!
ما منزل این آقا رفته بودیم؛ گفت: این منزل از این طریق به ما رسید.
گفت: به نظر خودم کار خیلی کوچکی انجام دادم و نتیجهاش این شد.
از این دست بده و از آن دست بگیر.
«إرحَمْ تُرحَمْ» «رحم کن، تا به تو رحم شود.» (میزانالحکمه/ج۴/ص۳۸۲)
چرا کارها به هم پیچیده است؟ عالم اینجوری است. چرا ما نیاز به یک یارانه پیدا کردیم؟! نیاز پیدا کردیم اینقدر میلیارد به ما پول بدهند و نفت مارا بخرند؟!
این ذلت برای چیست؟
چون یکجا کم گذاشتیم!
از خواهرم خبر ندارم! یخچال و فریزر خودم پر باشد؛ همه چیز سر جایش باشد؛ به من چه که خواهرم….!
بچهی من مدرسهی غیر انتفاعی برود، بچهی برادرم هر چه شد!
او دارد جهیزیه درست میکند به من چه! چشمش کور باید بیشتر تلاش میکرد.
از صد جا پول میرود ولی به ما نمیرسد. نه! اینکه پول نیست، هست ولی دزدها میبرند. چرا؟ چون رحم نیست! عدم مواظبت.
دستگاه آفرینش حساب و کتاب دارد. ما سفرهدار باشیم. چرا درِ خانهها بسته است؟
همان سفرهی ساده؛ سالی یکبار دوبار، ماهی یکبار.
از پدر و مادرتان بپرسید سابق در خانهها همیشه روضه بوده ولی حالا کجاست روضههای خانگی؟
خب برکت هم از آن خانه میرود. به جایش چی آمده؟ به جای روضه، خانه مهبط شیطان شده؛ همه چیز هست جز خدا.
مذهبیها طوری زندگی میکنند که فقط پوستهای از مذهب باقی مانده؛ در زندگی طلبهها هم پوستهای از طلبگی باقی مانده.
مساجد ما روح ندارد؛ حجرالأسود، همان سنگی که مردم به استلام آن میروند سفید بود، بلوری بود؛ براثر اینکه گنهکاران به آن دست زدند سیاه شد.
شما از حرم امام رضا-علیهالسلام-بیرون برو؛ به فاصلهی هزار متر از حرم، همه چیز زمین تا آسمان عوض میشود؛ اصلا یکطور دیگری است. شما فکر نمیکنی اینجا مشهد است بلکه به نظر میرسد که اینجا اروپاست. فقط اطراف حرم خوب است.
خب همین میشود! من هر چقدر پول بدهم آش میخورم.
نماز را چطور خواندی؟ همان مقدار، مورد توجه هستی.
چطور دعا کردی؟ سرسری دستم را بالا آوردم «اللهم کل ولیک …»، به یک دستم موبایل بود؛ حواسم این طرف و آن طرف بود.
شما دیدید در ورودی حرم امام رضا-علیهالسلام- موبایلها بالاست و همه سرگرم فیلم گرفتن هستند. در واقع این تلفن همراه اذن دخول میخواند. یعنی با بیادبی کامل وارد حرم میشویم. با اینکه اذن دخول دارد، ادب دارد، آداب دارد، بسمالله دارد، سر به زیری دارد، خشوع دارد؛ باید حواست باشد پیش امام رضا -علیه السلام-میروی.
آمارها نشان میدهد که با بودن طرقبه و شاندیز و بقیهی اماکن تفریحی، این جمعیتی که به مشهد میروند فقط یک ربع در حرم هستند. آن یک ربع را هم معلوم نیست چه کار میکنند. خب سودش را شاندیز میبرد دیگر! بعد چیزی به نام پدیده درست میشود که میخواهد بنایی درست کند تا گنبد و بارگاه امام رضا-علیه السلام- را تحتالشعاع قرار دهد. تا هر موقع که مردم به مشهد میروند مشتاق باشند تا ببینند که پدیده چیست؟! خب معلوم است که هر چقدر پول بدهی آش میخوری.
ما تقریبا با اکثر رفقا مشهد بودیم و دیدیم چطور به زیارت میروند. آقای مروارید را دیدم، آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- را، مولوی قندهاری را دیدم. اینها چهطور ورود پیدا میکنند، قدم به قدم با یک آدابی وارد میشوند.
خب به همان مقدار با دست پر بیرون میآیند.
در نماز هم همین طور است؛ الان نماز نه اذان دارد نه اقامه دارد، نماز مثل نوک زدن شده؛شما توقع داری از چنین نمازی چی در بیاید.
شما اگر وقت غذا خوردن تندتند لقمهها را بالا بیاندازی و قورت بدهی، خب سوءهاضمه میگیری. باید غذا را بجوی. عبادت هم همینطور است؛ عبادت باید هضم بشود. برای همین، نماز ۱۷ رکعت است نه ۱۷۰رکعت. تازه این هفده رکعت با فاصله هم خوانده میشود.
صبح دورکعت: اگر سر و ته دو رکعت را بزنی، دو دقیقه است. حالا شما بگو سه دقیقه. سه دقیقه چه کار می شود کرد؟ سه دقیقه دندان روی جیگر بگذار نماز را درست بخوان. پس طراحی دین به خودی خود دقیق بوده و خروجی آن هم معلوم است.
امام زینالعابدین-علیه السلام- نماز میخواند فردی به نام یونس که نود ساله است نزد امام بود. این فرد شصت سال از عمرش را با امام بوده و در خانهی حضرت رفت و آمد داشته. حضرت-علیه السلام- فرمود: یونس! بلند شو و دو رکعت نماز پیش امامت بخوان ببینم چهطور نماز میخوانی. وقتی بلند میشود که نماز بخواند حضرت با عتاب و تند میفرماید: یونس خجالت نمیکشی؟! این چه نمازی است؟ تو شصت سال است که در خانهی ما رفت و آمد داشتی!
شما فکر میکنید یونس اشتباه نماز خونده؟ نه! ولی نمازی که از یونس میخواهند نیست .
حضرت فرمود: حالا من دو رکعت نماز میخوانم، نماز امامت را ببین. نه اینکه زیاد طول کشیده باشد نه! ایشان با آداب خواند.
یونس میگوید: من دیدم حضرت بلند شد کف دستها را رو به قبله گرفت و تا محاضی گوشها بالا آورد؛ اللهاکبر دستش را پایین آورد و بغل ران گذاشت، مؤدب. بعد دیدم وقتی به رکوع رفت حضرت گردنش را میکشید. زمانیکه حضرت دست روی زانو گذاشت بین انگشتانش باز بود. در سجده انگشتان را بهم چسبانده مگر انگشت شصت که باز است. موقع تشهد همهی انگشتان را بهم چسباند.
از من که این را نمیخواهند از من میخواهند که نوک نزنم بلکه کمی آرام بگیرم.
اینطور نیستم بعد میگویم: نه این فایده نداشت. ما چیزی ندیدیم.
اگر نیت درست شود نتیجه میگیریم
خدا روی حساب و کتاب دین را آورده و میخواهد که ما از آن نتیجه بگیریم.
اگر این دستورات دینی با یک نیت خوب انجام شود در تمام قسمتها جواب میدهد به خصوص در زیادشدن روزی.
یعنی ما وقتی حساب و کتاب میکنیم میبینیم دویست و خوردهای برنامهی ساده و کمی هم بزرگتر فقط برای این آمده که روزی شما زیاد شود.
فردی پیش حضرت آمد.
حضرت فرمود: ناخنت را کی میگیری؟
گفت: من همینجوری میگیرم. حضرت فرمود: که همینجوری نگیر؛ ۹ تا ناخن را پنجشنبه بگیر؛ از انگشت کوچک دست چپ شروع کن تا به انگشت کوچک دست راست برسید. این یک انگشت کوچک سمت راست را برای جمعه بگذار.
موقع گرفتن ناخن، اول «بسم الله الرحمن الرحیم» بگو.
امام باقر-علیه السلام- فرمود: در این صورت من ضامن میشوم که از این هفته تا هفتهی بعد دست شما از پول خالی نباشد. من ضامن!
چه ربطی دارد!؟
ربط اولش این است که شما به حرف خدا گوش کردی به خاطر همین خدا میخواهد چنین روزیای به شما بدهد. این مطلب را من جاهای مختلف گفتم و تجربه کردند، گفتند که عین همین مطلبی که گفتم اتفاق افتاد.
روزی، این نیست که از مسیری که شما درست کردهاید بدست آید! مثل کارمندی و اداری، به قدر روزی گنجشک به دست شما برسد! این که روزی نیست! روزی را خدا میدهد. «هو الرَّزاق» «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ» نه در جیب آقای روحانی. او خودش هم الان ندارد.
«وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَ مَا تُوعَدُون» (ذاریات/۲۲) دستت را بالا ببر از خدا روزی بگیر. بعد هم این پایین روزی را درست خرج کن. بگو مادر هست سهم دارد؛ پدرم هست سهم دارد؛ همسرم هست سهم دارد.
خانوم به شوهرت ایراد نگیر که چرا مادرت را اینقدر دعوت میکنی؟ پدر و مادر برکت زندگیات هستند؛ تو هم مادرت را دعوت کن؛ بگذار بیایند و بروند. اول افسردگیات برطرف میشود. درِ خانهات بسته است؛ در عوض شما چی را نگاه میکنی!؟ همه چیز شده عالم مجاز. سریال، یک نفر یک روز دزد است؛ یک روز پلیس؛ یک روز مظلوم است یک روز ظالم. یک روز گریمش میکنند به عنوان مالکاشتر نخعی و یک روز به عنوان …
اینها همه مجازند ولی اگر پدر و مادرت آمدند آنها را میبینی و کیف میکنی. با دیدن پدرت روح میگیری. برادرت را ببین اصلا خون دیگری در رگهای تو میآید. ما با این چیزها حیات داریم نه با مجاز.
شبکه به شبکه وبگردی میکنیم؛ بعد هم اینقدر پول باید بدهیم. الان برای هوا هم پول میدهیم. شما وقتی صحبت میکنی هوا است دیگر، باید ماهیانه اینقدر پول بدهی. از هوا هم کره میگیرند
پس دین در این چارچوب اثر دارد.
آقا قرآن بخوان. امتحان کنیم روزی یک صفحه قرآن بخوان. قرآن را باز کن و آیات را نگاه کن ولو نمیخوانی. اگر خواندی که دیگر نور علی نور است.
این هفده رکعت نماز را خوب از کار دربیاور. جلسهی امام حسین-علیه السلام- که آمدی با نیت خوب بیا. در جلسهی امام حسین-علیهالسلام- روحت را تلطیف کن بعد بیرون برو. یک ماه نشده همه چیز عوض میشود. وضو را درست بگیر.
شخصی پیش پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- آمد و گفت: یا رسولالله! من نمیفهمم در نماز چی میخوانم، حواسم پرت میشود. حضرت فرمود: درست وضو بگیر! حواست را حین وضو گرفتن جمع کن. وقتی در وضو حواست راجمع کردی در نماز هم حواست جمع میشود.
میرزای شیرازی-رحمةاللهعلیه- بعد از گفتن اقامه و قبل از تکبیرةالاحرام میگفت «صلی الله علیک یا ابا عبدالله»
از ایشان پرسیدند: آقا شما قبل از تکبیرةالاحرام چه میگویید؟
ایشان فرمود: این قلب این طرف و آن طرف میرود؛ وقتی اسم حسین-علیه السلام- را میآوری قلب پیش خدا میآید و اگر نماز را با تربت امام حسین-علیهالسلام- بخوانی که نمازت هم قبول میشود.
ببینید چقدر دقیق، چقدر برای ما کار شده، چقدر دستورات قشنگی آمده ولی معطل مانده و ما استفاده نمیکنیم.
وصلیاللهعلیمحمدوآله.
ــــــــــــــــــــــــــــ
(کرج؛ هیأت متوسلین به اهلبیت-علیهمالسلام-؛ ۹۸/۶/۱۳؛ شبپنجم محرمالحرام ۱۴۴۱)