qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

۱۳۹۴ / ۱۰/ ۲۴شاگرد: روایتی از امام صادق-علیه‌السلام- در اصول کافی هست که آداب دعا رو بیان می‌کنه.«عـَنْ أَبـِي عـَبـْدِ اللَّه-علیه‌السلام- قـَالَ إِنَّمـَا هـِيَ الْمـِدْحـَةُ ثـُمَّ الثَّنـَاءُ ثـُمَّ الْإِقْرَارُ بِالذَّنْبِ ثُمَّ الْمَسْأَلَةُ إِنَّهُ وَ اللَّهِ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا بِالْإِقْرَارِ»«حضرت صادق-علیه‌السلام- فرمودند: جز اين نيست كه (آداب دعا) همان مدح است و سپس ستايش و بـعـد اقـرار به گناه ، آنگاه درخواست. همانا به خدا سوگند! هيچ بنده‌اى از گناه بيرون نشده جز با اقرار به آن».(اصول كافى/ جلد ۴/صفحه‌ی۲۳۷)ظاهرا آداب دعا این باشه که اول ستایش خدا بشه، بعد اقرار به گناهان انجام بشه، بعد از خدا درخواست بشه.حاج آقا: شاید یه معنی این روایت، همین باشه که انسان ناطقه، خدا انسان رو ناطق قرار داده، این نطق دخالت داره، یعنی با همون نفسی که گناه کرده، همون نفس بیاد بگه که گناه کردم. زبان نفس، نطقه، لذا وقتی که آدم حرف می‌زنه، راحتیِ روحه. سکوت، راحتیِ عقله. حضرت فرمودند که حرف زدن راحتیِ روحه، خوابیدن راحتیِ جسمه؛«اَلنَّـوْمُ راحَةٌ لِلْجَـسَدِ وَ النُّـطْقُ راحَةٌ لِلرُّوحِ وَ السُّكُوتُ راحةٌ لِلْعَقْلِ»«امام صادق-علیه‌السلام- فرمودند: خواب، آرام بخش جسم است، سخن گفتن آسايش روح است و سكوت، سبب راحتى عقل است.»(من لا يحضره الفقيه/ ج ۴/ ص ۴۰۲)وقتی که انسان اقرار می‌کنه، در واقع همون چیزی که در وجودش، او رو با خدا درگیر کرده، حل می‌شه. لذا می‌بینی امیرالمومنین-علیه‌السلام- تو چاه صحبت می‌کردند. امروزه هم، روانشناس‌ها از این موضوع به عنوان “تخلیه” استفاده می‌کنند، می‌گن برو یه‌جا و حرفت رو بزن، برو داد بزن. «لَّا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ ۚ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا»«خداوند، آشكار كردن گفتار بد را دوست نمی‌دارد، مگر از كسى كه به او ستم شده باشد و خداوند، شنواى داناست.»(سوره‌ی نساء/ آیه‌ی ۱۴۸)«لا یحب‌ الله‌ الجهر..»؛ صدات رو بلند نکن، «الا من ظلم»؛ مگر این که به‌ تو ظلم شده باشه. اصل صحبت کردن، نزد پروردگار که حاضر و ناظره، این فرد رو راحت می‌کنه. عقده‌های روانی از وجودش بیرون می‌ره. پس اول باید ستایش پروردگارش رو بکنه، بعدش اقرار به گناه بکنه، بعدش حاجت بخواد.شاگرد: حضرت فرمودند که چطور وقتی پیش یه پادشاهی می‌روید، با کلام خوب با اون صحبت می‌کنید، اون رو تمجید می‌کنید. پیش خدای متعال هم همین‌جوری حاجت بخواهیم.حاج آقا: بله! چون تصورات ما نسبت به خدا غلطه، این‌طوری پیش خدا نمی‌رویم. ائمه-علیهم‌السلام- این‌جوری نیستند. ائمه-علیهم‌السلام- خدا رو مثل یک پادشاه فرض می‌کنند و خودشون رو یک عبد، قشنگ مقابل خدا، مثل عبد در بربر پادشاه رفتار می‌کنند، صحبت می‌کنند و…اما نوبت به ما که می‌رسه، می‌گیم خدا خودش می‌دونه، گفتن ما چیه؟! خدا که به همه چیز احاطه داره، ما چرا باید بگیم!؟ بعد هم که می‌خواهیم حاجتمون رو بگیم، فکر می‌کنیم شاید خدا مصلحت نمی‌دونه به ما چیزی بده! خلاصه این‌که ده تا مطلب رو کنار هم می‌ذاریم، آخر سر هم دعا نمی‌کنیم.