qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیمشاگرد:ذیل همین آیه‌ی «وَ اِنَّهُم عِنْدَنٰا لَمِنَ المُصْتَفینَ الَاخْیارْ»«و آنان در نزد ما جدا از برگزیدگان نیکانند.»(سوره‌ی ص/آیه‌ی۴۷) این روایت وارد شده.«يَابْنَ رَسُولِ‌ اَللَّهِ إِنِّي عَاجِزٌ بِبَدَنِي عَنْ نُصْرَتِكُمْ وَ لَسْتُ أَمْلِكُ إِلاَّ اَلْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ اَللَّعْنَ لَهُمْ فَكَيْفَ حَالِي فَقَالَ لَهُ الَصَّادِقُ-عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ- حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ-عَلَيْهِمُ‌السَّلاَمُ- عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ -صَلَّى‌الله‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ- أَنَّهُ قَالَ مَنْ ضَعُفَ عَنْ نُصْرَتِنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ فَلَعَنَ فِي خَلَوَاتِهِ أَعْدَاءَنَا بَلَّغَ اَللَّهُ صَوْتَهُ جَمِيعَ اَلْأَمْلاَكِ مِنَ اَلثَّرَى إِلَى اَلْعَرْشِ فَكُلَّمَا لَعَنَ هَذَا اَلرَّجُلُ أَعْدَاءَنَا لَعْناً سَاعَدُوهُ وَ لَعَنُوا مَنْ يَلْعَنُهُ ثُمَّ ثَنَّوْا فَقَالُوا اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَبْدِكَ هَذَا اَلَّذِي قَدْ بَذَلَ مَا فِي وُسْعِهِ وَ لَوْ قَدَرَ عَلَى أَكْثَرَ مِنْهُ لَفَعَلَ فَإِذَا اَلنِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اَللَّهِ عَزَّوَجَلَّ قَدْ أَجَبْتُ دُعَاءَكُمْ وَ سَمِعْتُ نِدَاءَكُمْ وَ صَلَّيْتُ عَلَى رُوحِهِ فِي اَلْأَرْوَاحِ وَ جَعَلْتُهُ عِنْدِي مِنَ اَلْمُصْطَفَيْنَ اَلْأَخْيَارِ.»«من عاجزم از این که با بدن خود شما را یاری کنم و جز بی‌زاری از دشمنان شما و لعنت بر آن‌ها کاری از دستم نمی آید. حال من چه‌گونه است؟حضرت صادق-علیه‌السّلام- در جواب او فرمود: پدرم از پدرش، از جدش پیامبر اکرم-صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- نقل کرد که فرمود: هر کس ناتوان باشد از یاری ما اهل‌‌بیت، ولی در خلوتش دشمنان ما را لعنت کند، خداوند صدای او را به تمام ملائکه‌ی جهان از زمین تا عرش می‌رساند و هر وقت او لعنت کند، با او هم زبان می‌شوند و کسی را که او لعنت می‌کند، آن‌ها نیز لعنت می‌کنند، بعد او را می‌ستایند و می‌گویند: خدایا از جانب خود درود فرست بر این شخصی که به اندازه قدرت خود خدمت کرد و اگر بیشتر می‌توانست، انجام می‌داد ندایی از جانب پروردگار بلند می‌شود که دعای شما را پذیرفتم و صدایتان را شنیدم! درود بر روح او فرستادم در نزد ارواح او را از برگزیدگان نیک سیرت قرار دادم.»(بحارالانوار/جلد۸۹/صحفه‌ی۲۵۴)این روایت در تفسیر امام حسن عسکری-علیه‌السلام- وارد شده که شخصی خدمت امام صادق-علیه‌السلام- رسید و عرضه داشت یابن‌‌رسول‌الله «اِنّی عٰاجِزٌ بِبَدَنی َعنْ نُصْرَتَکُمْ وَ لَسْتُ اَمْلِکُ اِلا البَراءَةَ مَنْ اَعٰدائَکُمْ وَ لَعْنَ عَلَیْهِمْ» من نمی‌تونم با بدنم کمکتون کنم و می‌تونم فقط لعن دشمنان شما رو بگم و نسبت به اون‌ها برائت داشته باشم «فَکَیْفَ حٰالِکْ» وضعیت من چه‌طوریه؟ «فَقٰالَ لَهُ صادق-علیه‌السلام- حَدَثَّنی اَبیِ عَنْ أَبیهِ عَنْ جَدَّهِ عَلیْهِم‌ُ السَّلامُ عَنْ رَسُولِ الله-صلی‌الله‌علیه‌وآله- اَنَّهُ قاٰلَ مَنٰ ضَعُفَ عَنْ نُصْرَتُنٰا اَهْلَ البَیْتِ فَلَعَنَ فِی خَلَوٰاتِه اَعْداءَنا بَلَغَ اللهُ صَوتُهُ اَمْلاٰکْ مِنَ الَثَّراءْ اِلیَ الَعَرشْ فَکُلَماٰ لَعْنَ هََذا اَلرَجُلْ اَعْدَاءَناٰ لَعْنًا سَاعَدُوهُ»هر زمانی که این مرد دشمنان ما را لعن کنه تمام کسانی که صداش رو از عرش تا فرش می‌شنوند کمکش می‌کنن. «فَلَعِنوا مَنْ یَلْعَنُهُ» پس اون‌ها هم همراه این مرد لعن می‌گن «فَقٰالُوا» پس اون‌ها می‌گن «اَللَّهُمَ صَلِ عَلَی عَبْدِکَ هَذَا اَلَّذی قَدْ بَذَلَ مَا فِی وُسْعِه» خدایا بر این بنده‌‌ای که اون چیزی که در وسعش بود بذل کرد و بخشید درود بفرست «وَ لَوْ قَدَرَ عَلَی اَکْثَرَ مِنْهُ لِفَعَلْ» اگر قادر بر بیشتر بود انجام می‌داد اما فقط قدرتش همینه.«فَاِذا اَلْنِداءُ مِنْ قِبَلِ تَعاٰلِی الله» در این هنگام از ناحیه‌ی خداوند ندا می‌‌رسه «قَدْ عَجَبْتُ دُعَاءَکُمْ وَ َسمِعْتُ نِداءَکُمْ وَ صَلَیْتُ روُحِی فِی الَارْواٰحْ فَجَعَلْتَهُ عَنْدِی مَنَ المُصْطَفیِنَ الَاَخْیَارِ» حاج‌آقا: خدای متعال به روحی که الان از اون نمونه‌ی روح، بین ارواح هست و متنعمِ صلوات می‌فرسته. الان روحی در ملکوتِ که ما در اتصال به اون روح داریم بهره می‌بریم و بهش می‌گیم فطرت!امروز سه تا چیز نصیب ما شد، یک دعای ذهرالغیب است که همون دعایی که پشت سر مومن می‌کنن که اگه شما دعا کنید ملائکه دعاتون رو تا آسمون هفتم بالا می‌برن.بعضی وقت‌ها می‌گیم که ما نمی‌تونیم و البته همچنین عرضه‌ای هم نداریم، ولی با این کار می‌شه، مثل این که الان شما در طبقه‌ی دهم یا بیستم یه ساختمان هستی و این ساختمان ۵۰ طبقه هست. الان خانه‌هایی‌ می‌سازن که ۱۸۰ طبقه دارن! شما می‌خوای بری بالا، مثل برج میلاد. الان چند طبقه است؟می‌گن ۱۶۲۵ تا پله داره. اون روز اون آقای جانباز تمام پله‌ها رو رفت. شما می‌خوای پله‌ها رو بری بالا، نمی‌تونی دیگه! با آسانسور می‌ری.یکی دیگه هم اینه که نمی‌تونی جور دیگه اهل‌بیت-علیهم‌السلام- رو نصرت کنی.توی خلوت خودت نشستی، ببینید کلمه خلوت رو هم آورده، ما خلوت رو از اول یاد گرفتیم، توی تهران می‌گفتن حیاط خلوت، حیاط خلوت پشتِ دیگه هیچ کس اون‌جا راه نداره و خودتی… توی حیاط خلوت بشین لعن کن، این لعن می‌رسه تا اون‌جایی که خدا نزد ارواح تو رو از برگزیدگان نیک سیرت قرار می‌ده، این دو تا، سومی رو هم آقا سید خوند. شاگرد: نامفهوماستاد: یعنی وقتی که به شما حالت رقت دست می‌ده، یا یه چیزی رو می‌فهمی این از طرف خداست و وقتی که غفلت سراغت اومد بدون این از شیطان است. سهو و غفلت و قساوت قلب از شیطانه، چه کنیم این غفلت نباشه؟ دو دقیقه روضه‌ی امام حسین-علیه‌السلام- رو بخون. بذار رِقته سراغت بیاد، مثل فهمه؛ ما به این دوتا احتیاج داریم! ببینید یا باید بفهمیم یا باید قلبمون از قسوت قلب بیرون بیاد. قسوت قلب رقت می‌خواد، غفلت فهم می‌خواد، فهم با همین مذاکره‌ی علمِ، ما الان همش تو‌ی مذاکره علم بودیم دیگه! بعدش هم می‌خواهیم روضه بخونیم، غیر این‌ها تو جلسه هر چیز دیگه‌ای باشه غفلت است. دقیق‌ترین بحث انتخاباتی هم بکنی غفلته، امروز به رفقای مدرسه‌ی صدوقی گفتم؛ این بچه‌های مقام معظم رهبری باید برای شما ملاک باشه، سرشون تو درس و کتاب و حوزه است، اصلاً تو بحث سیاسی نیستند، اصلا توی بحث اقتصادی نیستند، توی بحث جناحی نیستند، شما وظیفه‌ات رو انجام بده، ۲۰ سال دیگه وقتی به یه نقطه‌ای رسیدی حرفت حرفه، ولی وقتی سرت تو درس نبود، خبرگان رهبری هم امتحان بدی، نمی‌پذیرند، هر کی هم می‌خوای باشی باش، بی‌سواد می‌مونی. مذاکره‌ی علم، مباحثه‌ی علم انجام بده، بحث‌ها رو ولو یه خط از لمعه، یه خط از مختلف‌الشیعه، یه خط از حدائق، یه خط از جواهر، بخون کارت نباشه. ۲۰ سال دیگه یه موقع می‌بینی همه‌ی این‌ها توی دستته.روح ما اون‌جاست، یه دفعه می‌بینی یه حالت بهجت بهت دست داد در صورتی که شما الان کاری نکردی اما چون روحت اون‌جا متنعم شد، یه چیزی بهت تحویل داده شد. علتِ این‌که شما این‌جا امیرالمؤمنین-علیه‌السلام- رو می‌شناسی چون روحت در اتصال به امیرالمومنین-علیه‌السلام- هست و خوب حضرت رو می‌شناسه حتی به قیافه! اصلا شکل چشم حضرت، همه‌ی صورت حضرت، ترسیم نقش صحیفه‌ی مؤمنه! وقتی امیرالمومنین-علیه‌السلام- رو ببینه می‌شناسه، اگه همه‌ی معصومین-علیهم‌السلام- هم باشند می‌فهمه که این امیرالمومنین-علیه‌السلام- هست، این امام حسن-علیه‌السلام- این امام حسین-علیه‌السلام- هست، با این‌که ائمه-سلام‌الله‌علیها- رو ندیده‌ اما همه رو می‌شناسه! وجود مؤمن این‌جوری هست. بنده هشت ساعت تو کوه‌های دلاوران که الان اون‌جا خونه شده، توی اون بیابون‌ها، توی اون تاریکی گریه و زاری کردم، عبادت کردم، نماز خوندم که خدا ازدواجم رو ازدواجی قرار بده که خودش راضیه، نسلم رو نسلی قرار بده که خودش راضیه و الّا این ازدواج پا نگیره! بعد از هشت ساعت گریه و زاری که چشم‌هام پر از اشک شد و اومدم، قضیه‌ی ازدواج ما فراهم شد. برای هر چیزی ارزش داره. کم خرج هم هست.