شاگرد:ما تو بحث طینت، اینکه طینت مومن و کافر از ائمهی حق و کفره، این رو شنیده بودیم.اما توی روایتی حضرت فرمودن که عبد و مالک هم طینتشون از همدیگه هست.از امام صادق-علیهالسلام- سوال کرد:«وَ قِيلَ لِلصَّادِقِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لِمَ قُلْتُمْ مَوْلَى اَلرَّجُلِ مِنْهُ قَالَ «لِأَنَّهُ خُلِقَ مِنْ طِينِهِ ثُمَّ فُرِّقَ بَيْنَهُمَا فَرَدَّهُ اَلسَّبْيُ إِلَيْهِ فَعَطَفَ عَلَيْهِ مَا كَانَ فِيهِ مِنْهُ فَأَعْتَقَهُ فَلِذَلِكَ هُوَ مِنْهُ»(بحار الانوار/جلد۱٠۱/صفحهی۲٠۳)ترجمه روایت پیدا نشد. برای چی شما میفرمایید که مولای کسی، عبد کسی از همون شخصه؟آقا فرمودند:«لِأَنَّهُ خُلِقَ مِنْ طِينِهِ ثُمَّ فُرِّقَ بَيْنَهُمَا فَرَدَّهُ اَلسَّبْيُ إِلَيْهِ»اینکه اسیر شد، او را به سمت مولایش برگردان.«فَعَطَفَ عَلَيْهِ مَا كَانَ فِيهِ مِنْهُ» اون تشابه توی این طینت باعث شد که مولا یه عطوفتی به این بکنه،«فَأَعْتَقَهُ» و آزادش کنه.«فَلِذلک هوَ مِنهُ» چون طینت عبد از مولاست پس این هم از او هست.استاد:یعنی چی؟ عبد تو این تعبیر کجاست؟ نه پسرش یا بچهاش! از یه زنی که همدیگه رو گم کردند، از طین همونه.استاد:بعد حضرت فرمودند که بین اینها فاصله افتاده و اسارت باعث میشه که این برگرده پیش مولاش. همینه! تموم شد. میتونه این باشه؛ چه نسبتی هست بین عبد و مولا؟ یعنی یک نفر پنجاه تا گرفته، یکیاش از طین اینه ولی بقیهشون نه! خیلی از اینها که با این هستند اصلا میمونن و آزاد نمیشن. بعضیشون کافر هستند.شاگرد:صحبت نامفهوم است.استاد:«پيامبر گرامی-صلیاللهعليهوآله- ميفرمايند:«الارواح جنود مجنده فما تعارف منها ائتلف و ما تناکر منها اختلف.»«ارواح انسانها همچون لشکريانی آماده وصف آرائی شده میباشند. آن دسته از آنها که ميانشان معارفه و آشنایی بوده، ائتلاف و دوستی دارند و آنهایی که يکديگر را نمیشناختند، جدا و دور از يکديگرند.» (المحجه البيضاء/جلد ۸/صفحهی۱۵)وقتی میگی ارواح یعنی داری از طینت صحبت میکنی. وصلیاللهعلیمحمدواله