qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

پخش زنده

مصادیق شادی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم.
ببینید قلب محل خوشحالیه، جای دیگه نیست؛ دهان محل خوشحالی نیست، گوش نیست، قَلبه! باید قلب رو شاد نگه داشت. وقتی شما در مسیری گام بر‌می‌داری که این مسیر همون امریه که عقل و شرع داره بر‌ای تو تعیین می‌کنه، در این مسیر خوش‌حالی داری.
در گناه ناراحتی و غصه‌ست، اضطرابه‌. اگه یه گنه‌کار از جانب شما تشویق شد؛ یعنی شما به یه کار معصیت خندیدی، در اون کار شریکی. در مورد کارِ خوب یه مومن هم همین‌طوره؛ اگه شما با خنده‌ات کار خوب یه مومن رو تائید کنی، در اون کار باهاش شریک و همراهی.
من گاهی با خنده‌ام می‌یام یه حرکتی رو تائيد می‌کنم و رضایت خودم رو اعلام می‌کنم. گاهی به یه کار بد اخم می‌کنم، ببینید ما باید به اندازه‌ی یه اخم نهی از منکر داشته باشیم.
در جامعه‌‌ی ما باید جای شادی و خنده معلوم باشه، حزن هم جای خودش باشه. شما قرآن رو باید با حزن بخونی، شب قدر باید شب گریه باشه، آخرِ اون گریه خنده‌‌ست.
مگه نمی‌گن گریه‌ی شوق، چرا همراه این اشک اومد؟ چیه این قصه؟ یعنی این شخص خیلی خوشحال بود، وقتی خیلی خوشحال بشی اشکه، دهنت هم باز نمی‌شه، برای همین پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- تبسم داشت یعنی اون‌هایی که برای خنده دهنشون باز می‌شه، اون‌ها از حالت عادی خارج می‌شن، لذا ما قهقهه نداریم. باید این تعریف‌ها رو درست کنیم. ببینید ما شادمانی می‌خوایم، ما الان می‌خوایم این بچه شاد باشه، حالا بچه طبیعتش اینه که زود تعجب می‌کنه، خب قهقهه هم داره، عیبی نداره مناسب سنشه، ولی یه پیر‌مرد این‌طوری نیست، پیرمرد همین که یه لبخند زد، یعنی داره خیلی شادی از خودش نشون می‌ده!
خدا به داوود-علیه‌السلام- وحی کرد من یه بنده‌ای دارم که یه حسنه‌ برام آورده، می‌خوام بهشت رو بهش بدم!
داوود-علیه‌السلام- پرسید خدایا مگه چی‌کار کرده که می‌خوای اون رو بهشت ببری؟! “قَالَ يُدْخِلُ عَلَی عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ سُرُوراً وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ قَالَ دَاوُدُ يَا رَبِّ حَقٌّ لِمَنْ عَرَفَكَ أَنْ لَا يَقْطَعَ رَجَاءَهُ مِنْكَ”
فرمود: بر بنده‌ی مؤمن من سرور و خوشحالی وارد سازد اگر چه به یک دانه خرما باشد، داوود-علیه‌السلام- گفت خداوندا سزاوار است کسی را که تو را شناسد اميد خود از تو بر می‌گيرد.(اصول کافی/ ح ۲۱۲۴)
ببینید عجب خدایی داریم!
در یه روایت دیگه داریم که رسول خدا-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- فرمودند:
“أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ بَعْدَ الصَّلَاةِ إِدْخَالُ السُّرُورِ فِی قَلْبِ الْمُؤْمِنِ بِمَا لَا إِثْمَ فِیه”
“برترین کارها بعد از نماز، شاد کردن قلب مؤمن با اموری است که گناهی در آن‌ها نباشد” (مناقب/ ج ۴/ ص۷۱)
افضل اعمال در امر پروردگار چیه؟ نمازه. ما دیگه از این بالاتر نداریم؛ افضل اعمال نمازه،
الله‌اکبر! یعنی شما یه نفر رو خوشحال کنی، همتراز نمازه. ببینید اسباب خوشحالی فقط جک گفتن نیست، پول قبض آبش هم بده، یه جفت کفش براش بخر، هزینه‌ی ثبت‌نام بچه‌اش رو بده، الان جهیزیه باید بخره کمکش کن، پنجاه تا کاره که من می‌تونم به حسب یه نفر رو خوشحال کنم. بعضی وقت‌ها یه کاسه آشه، یه دعوته، یه تلفنه، یه شنیدن درد و دله. خب اگه من افضل اعمال رو می‌خوام انجام بدم که همون شاد کردن قلب مومنه، نباید همراه با گناه باشه. خانوم شما گلدوزی بلدی به پنج نفر از این خانواده‌های ضعیف گلدوزی یاد بده، اگه آشپزی بلدی، بخیل نباش و این هنرت رو در اختیار دیگران هم قرار بده، هنرت‌ رو قایم‌ نکن! وقتی شما علم‌ و هنرت رو در اختیار دیگران گذاشتی، خدا هم یه باب دیگری رو به رو‌ی شما باز می‌کنه، خیلی ساده.

ما یه جایی بودیم یه آقایی مریض شده بود، بهش گفتم شنیدم سنجد برای این مریضی خوبه، گفت خیلی عجیبه من شنیدم این هم برای این مریضی خوبه، بعد من رفتم با همین نسخه‌ای که اون گفت خوب شدم. ببین من تا اون سنجد رو نگفتم، این آقا چیزی نمی‌گفت، ولی با گفتن سنجد اون هم حرفش رو زد. پس بخل نورز!
ببینید حضرت چه‌قدر زیبا بیان کردند. من به نظرم باید به زیرساخت‌های سرور اهمیت بدیم، بیایم این‌ها رو لیست کنیم؛ مثلا با چه چیزهایی ما می‌تونیم اطرافیان‌مون رو خوشحال کنیم. پیغمبر اکرم-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- می‌فرمایند هر کس من بشنوم یه مؤمنی رو خوشحال کرده، من رو خوشحال کرده و اگه کسی من رو خوشحال کنه، شک نکنید خدا رو خوشحال کرده. جان عالمی فدای این پیغمبر، چه‌قدر مواظب ما بوده!
ببینید یه ذره غصه زیاد می‌شه، عقل هم خوب کار نمی‌کنه. یه ذره خنده می‌ره در مستی، دیگه عقل خوب کار نمی‌کنه، این می‌شه مستی، تموم شد.
خب پس ما چرا باید بخندیم، چرا باید گریه کنیم؟ به خاطر عقله‌! اگر من این‌قدر گریه کردم، عقل احتیاج داره در کنارش خنده‌ هم باشه.
نه فقط خنده‌، بلکه هر چیزی که اون پاسخگوی اون حزن‌ باشه. ببینید شکر در حالت خوشحالی سخت‌تره تا شکر در ناراحتی! مثلا من وقتی در عافیت و رفاه هستم، شکر ندارم، اصلا یادم نمی‌یاد و این خطر‌ناکه.
الان بحث، خنده و گریه نیست، اصلا بحث یه چیز دیگه است، ما الان داریم به عنوان خنده و گریه می‌بینیم، ولی بحث در مورد یه فرد عاقله که به موقع می‌خنده، به موقع اشک داره. منتها ما به عنوان تابعین ائمه-علیهم‌السلام- کار‌کردمون در این غصه ضعیفه؛ بعضی‌ها فکر نکنند گریه‌ها‌ی ما برای اهل‌بیت-علیهم‌السلام- زیاده، نه‌خیر این‌طوری نیست! ما اهل گریه هم نیستیم، گریه‌ی ما تباکیه‌، چون اصلا ما عمق حادثه‌ی کربلا رو نمی‌فهمیم، عمق حادثه‌ی کربلا رو امام زمان-علیه‌السلام- می‌فهمه که صبح و شام داره گریه می‌کنه و گریه‌ی امام زمان-علیه‌السلام- گریه‌ی حقیقیه‌، مال ما تباکی است؛ ادا داریم در می‌یاریم. عیب نداره همین رو هم از ما قبول کردند. پس من زمینه دارم که در وجود خودم یه تعادلی ایجاد کنم که اون تعادلِ کمک می‌کنه به عقلانیت من، کمک می‌کنه به فهم من، کمک می‌کنه به این‌که من در مسیر زندگی‌ام راهم رو پیدا کنم.
کسی که همه‌اش داره می‌خنده، مستی می‌کنه، کِی درکی از حزن و غصه‌ی مردم داره که بخواد به اون‌ها کمک کنه؟!
ما الان در دین یه چیزی داریم به نام غفلت! ما باید مواظب باشیم، متذکر باشیم، ذاکر باشیم، اما غافل نه، این‌طوری نیست. یه راننده باید شش دنگ حواسش به جلو باشه، به رانندگی باشه، هر چیزی که حواس این راننده رو در رانندگی پرت کنه غلطه.
راننده باید متذکر باشه؛ یعنی بفهمه الان در جاده است. راننده‌ی اتوبوس بفهمه چهل تا، سی‌ تا مسافر داره می‌بره که گاهی هم این مسافر‌ها آدم‌های با استعدادی‌ هستند، آدم‌های خاصی‌اند، فرمانده‌اند، راننده باید این‌ها رو بفهمه، چرا؟ تا غافل نباشه. خب الان ما می‌خوایم همین رو داشته باشیم؛ می‌خوایم در زندگی غافل نباشیم، ذاکر باشیم. همه‌ی برنامه‌هایی هم که گفتند، داره این رو درست می‌کنه، اون‌جایی که به شما گفتند “کُلُواْ وَاشْرَبُواْ” یعنی خوب بخور، حتی اون‌جایی که گفتند “وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً” یعنی خوب بخواب، خوب معاشرت کن؛ به این صورت دارند یه مدیریتی رو به شما به صورت فرهنگ منتقل می‌کنند.
خب جامعه‌ای که همه‌اش خندید جا می‌مونه. ببینید الان غرب کارش همینه، سرگرمی! این یعنی غفلت، یعنی مشغولیت. مثلا شما الان باید حمام بری، هر چیزی که شما رو موقع حمام رفتن مشغول کنه تا حمام نری، این ضد شماست، ضد تربیته. هر چیزی که باعث می‌شه خانوم ظرف‌هاش رو نشوره یا الان غذا رو آماده نکنه، این غفلته. پس اگه خنده‌ ما رو غافل کرد چیز خوبی نیست. گریه‌ هم همینه، گریه هم اگه ما رو تو غفلت بُرد، یعنی غصه، غم. ببینید تهِ مصیبت‌زدگی و گریه برای امام حسین-علیه‌السلام- یه شادمانی است. الان اون چیزی که در وجود من داره ایجاد می‌شه یه فعالیته، یه نشاطه برای انجام وظیفه. در حدیث براتون گفتم این‌که دوستم دارم با جمع غذا بخورم، همین رو پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- یه شادمانی می‌دونه.
ببینید دنیا جای راحتی نیست، خواهشا در دنیا دنبال راحتی نگردید.
خب دنیا رو ببین یعنی چی، یعنی سختی‌اش با آسونیه “إنَّ مَعَ العُسرِ يُسرَا” سختی که هست، شما سعی کنید یسر رو پیدا کنید. خیلی ساده بگم، مثلا من ده تا لطیفه حفظ هستم، یه جایی می‌شینم از اون ده‌ تا لطیفه یکی‌اش رو می‌گم؛ باید مؤمن این‌طوری باشه. لذا وقتی من یه روزی دارم که روز خوشحالی منه، پس معلومه اهل‌بیت-علیهم‌السلام- خوشحالی رو قبول دارند. هر کس خوشحالی رو قبول نداره، از خودش داره حرف می‌زنه. برای همین چهارده معصوم-علیهم‌السلام- رو برای ما گذاشتند، علما رو که برای ما نگذاشتند، ما با علمایی کار داریم که تابع قرآن و سنت‌اند، اون علمایی که از خودشون حرف می‌زنند رو ما چی‌کار داریم؟! چهارده معصوم-علیهم‌السلام- به ما یاد دادند که خوشی برای مؤمن است، بقیه دروغ می‌گن ما شادیم، والله دروغ می‌گن! شادی برای مومنه، غیر مؤمن اصلا نمی‌دونه شادی چیه. شادی در حلال است، شادی در رعایت شرع است. شادی به اینه که با خدا باشی. غصه برای کسی هست که با شیطانه. غم برای کسی هست که گناه می‌کنه، شما به لبخندش نگاه نکن که تا بنا‌گوش بازه، این الکی است، وارد زندگی‌اش بشی می‌فهمی.
یه مثال بزنم، این طلا‌فروش‌ها رو دیدید داخل ویترین مغازه‌شون طلاهایی با رنگ و لعاب می‌ذارن، ولی وقتی وارد اون قسمتی می‌شی که اون کارهای طلاسازی رو انجام می‌دن حالت به هم می‌خوره، از بس که پرِ سر و صدا و به هم ریخته است! غیر مومن خودش رو مثل ویترین طلافروشی بزک می‌کنه و رنگ و لعاب می‌ده؛ این‌طوری خنده نشون می‌دن، اما عقبه‌شون خنده نیست. مؤمن نه، مؤمن عقبه‌اش نشاط عالمه که اهل بهشته.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

رادیومعارف؛ برنامه‌ی گنج سعادت؛ چهارشنبه؛ ۱۸ خرداد ۱۴۰۱