qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

پخش زنده

اهمیت و ویژگی زمان غیبت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ»
«الحَمْدُ لله رَبِّ العالَمین الصَّلوةُ وَالسَّلامُ علیٰ سَیِّدِنا وَنَبِیِّنا وحَبیبِ قُلوبِنا وَطَبیبِ نُفوسِنَا وَشَفِیعِ ذَنوبِنا اباالقاسِمِ المُصْطَفیٰ مُحَمَّد و آلِهِ الطّاهَرین الْمِعْصومینَ المُکَرَّمین؛
اللّهُمَّ الْعَنْ أبَاالشُّرُورِ وَ أتْباعَهُ فِی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک؛
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
صلواتی برای امام عصر-علیه‌السلام- مرحمت کنید.

جریان غیبت امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- اتفاقی نبوده و از علم خداوند گذشته است

ما می‌خواهیم بدانیم که جریان تشیّع و امامت چیست و چه اتفاقاتی افتاد که کار به زمان غیبت کشید و امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- غایب شد؟
ببینید در دستگاه پروردگار برنامه‌ی خیلی دقیقی وجود دارد و این زمانی که الان در آن هستیم را اتفاقی و تصادفی ندانید. شما می‌گویید امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- به صورت اتفاقی غایب شد، و یا می‌گویید ما باعث غیبت طولانی حضرت شده‌ایم، اما اصلا این‌طور نیست و زمان غیبت از علم خداوند گذشته است.

در زمان غیبت، خدا کار را به دست فقها سپرده است

خدا زمانی را در نظر گرفته که پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله- نباشد، امام-علیه‌السلام- نباشد، حجت خدا-عجل‌الله‌تعالی- نباشد و کار دست فقها باشد. حتی زمانی هم که موسی-علیه‌السلام- هست کار دست هارون است!
امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- هست ولی کار دست نایب ایشان حسین‌بن‌روح‌نوبختی است!

امام-علیه‌السلام- به همه‌ی عوالم تصرف دارد

امام-علیه‌السلام- که بود و نبود ندارد، امام-علیه‌السلام- از پس پرده دخالت می‌کند و همه چیز را تغییر می‌دهد و به همه‌ی عوالم تصرف دارد.

خواسته‌های خداوند به واسطه‌ی جبرئیل به انبیاء-علیهم‌السلام- منتقل می‌شود

ببینید خداوند متعال، پروردگار تمام عالم هستی است و اگر قرار باشد وجود خدا در زمین اثر کند، باید یک وجودی باشد که لیاقت داشته باشد از خدا آن چیزی که لازم است را دریافت کند. به عنوان مثال شما الان مخابرات را ببینید، تمام سیستم‌هایی که برای ارتباط لازم هست را دارد و یک گوشی همراه این استعداد را دارد آن‌چه که در مخابرات و دکل‌ها هست را دریافت کند و این خیلی مهم است که اگر گوشی همراه نبود تمام امکانات مخابرات همان‌جا می‌ماند. الان گوشی همراه در جیب شماست و همه‌ی آن فرایند ارتباطاتی که در سیستم مخابرات هست در جیب شما هم قرار دارد. بلا تشبیه خدا هم آن چیزی را که از خدایی‌اش سهم بنده‌ها بوده و باید دریافت می‌کردند را دارد منتقل می‌کند، حالا از چه طریقی؟ از طریق فرشته‌ای به نام جبرئیل که استعداد دارد امر و خواسته‌های خدا را در وجودش دریافت و منتقل کند. لذا دریافت جبرئیل مهم است و فقط این دریافت برای جبرئیل است و انبیاء این دریافت را ندارند.

پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله- بواسطه‌ی جبرئیل، اوامر خدا را دریافت می‌کند

وقتی جبرئیل خواسته‌های خدا را دریافت می‌کند، باید کسی باشد که بتواند این اوامر را از او بگیرد و اگر این فرد هم نباشد، جبرئیل معطل می‌ماند! حالا این فرد کیست؟ پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- است

بعد از رحلت پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم-، امام-علیه‌السلام- خواسته‌های خداوند را به مردم منتقل می‌کند-
خب دوران پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- محدود است و بعد از مدتی از دنیا می‌رود، پس باید فرد دیگری باشد که بتواند هر چه پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم-، دریافت می‌کرده است را دریافت کند و آن فرد امام-علیه‌السلام- هست، کسی که جانشین و وصی پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- است.

فقط علما و فقها می‌توانند امامت را بین مردم بیاورند، نه عرفا و فلاسفه!

خب دوران امام هم محدود است، مزاحم امام می‌شوند و ایشان را می‌کشند، پس باید یک شخصی باشد که ظرف وجودی‌اش به حدی باشد تا بتواند در نبود امام آن‌چه که امام دریافت می‌کرده است را به اندازه‌ی خودش دریافت کند و امامت را بین مردم بیاورد، که این‌ افراد فقها و علما هستند، نه مفسرین، نه فلاسفه، نه عرفا، فقط فقها!
لذا امام حسن‌عسکری-علیه‌السلام- می‌فرماید: «فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم»
«اما هر فقيهى كه خويشتن‌دار و نگاهبان دين خود باشد و با هواى نفْسش بستيزد و مطيع فرمان مولايش باشد، بر عوام است كه از او تقليد كنند و البته اين ويژگی‌ها را تنها برخى فقهاى شيعه دارا هستند ، نه همه آنها» (الاحتجاج/ ۲/۵۱۰/۳۳۷)

حالا اگر این شخص تفسیر و چیزهای دیگری هم بلد بود که بهتر، ولی باید فقیه باشد.

اهمیت حضور فقها و علما در دین

فقیه در وجودش گیرنده‌ای دارد که می‌تواند از امام هر چه لازم هست را بگیرد، البته همه‌ی فقها نه، همه‌ی مراجع نه؛

امام عسکری-علیه‌السلام- فرمودند:
«فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ…….» پنجاه خصوصیت دیگر هم گفتند.
فقها در نبود امام می‌توانند امامت را همان‌طور که نظر امام است، بین مردم پخش کنند. لذا حضرت فرمود اگر علما نبودند از دین هیچ چیزی نمی‌ماند، پس علما و فقها ظرفیتی دارند.

مهم‌ترین اصل؛ درک و فهم مردم از حرف معصوم-علیه‌السلام-

از این مهم‌تر مردمی هستند که ظرفیت این را دارند حرف امام‌شان را بفهمند. اگر این آخری نباشد همه‌ی این مراحل پادر هواست؛ ببینید خدا باشد، جبرئیل باشد، پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- و امام-علیه‌السلام- باشند، فقها باشند، ولی اگر مردمی که باید این حرف‌ها را درک کنند، بپذیرند، بفهمند و در زندگی‌شان به کار ببرند، نباشند انگار هیچ چیزی انجام نشده است. پس این مهم‌تر از همه است.
شما ببینید پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- هست ولی مردم درک فهم حرف پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- را ندارند؛ مثل حضرت نوح-علیه‌السلام- که ۹۵۰ یا ۱۰۰۰ سال اوامر خدا را به مردم گفت ولی کسی چیزی نفهمید، انگار برای دیوار این حرف‌ها را گفته است، لذا کار نوح-علیه‌السلام- ابتر ماند!
حضرت موسی-علیه‌السلام- هم هر چه به مردم گفت، فایده نداشت و آخر رفتند گوساله پرست شدند و حرف موسی-علیه‌السلام- هم روی زمین ماند.
پس مهم نیست که موسی-علیه‌السلام باشد، مهم این است باید افرادی باشند که حرف موسی-علیه‌السلام- را بفهمند و دریافت کنند.
حضرت عیسی-علیه‌السلام- مرده‌ها را زنده می‌کرد، اما مسیحیان روی سینه صلیب می‌کشند و می‌گویند اَب، اِبن، روح القدس! این یعنی سه تا بُت، و برای همین الان آن‌ها مشرک هستند، عیسی-علیه‌السلام- نیامد که اینها بگویند اب، ابن، روح القدس، یا بگویند عیسی-علیه‌السلام- پسر خداست! پس کار عیسی-علیه‌السلام- هم ابتر ماند.
پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- هم حرفش را به مردم زد ولی آن‌ها حرف ایشان را قبول نکردند و دوباره گوساله‌پرست شدند.

اگر قدر‌دان نعمات الهی نباشیم، خداوند آن‌‌ها را پس می‌گیرد و امور را به خودمان واگذار می‌کند

درِ خانه‌ی حضرت زهرا-سلام‌الله‌علیها- را آتش زدند و گفتند دخترش را نمی‌خواهیم، وصی او را هم نمی‌خواهیم و خدا هم همه چیز را جمع کرد و گفت همه‌ی امور را خودتان اداره کنید و معاویه حاکم شد!
ببینید خدا همان‌طور که نعمت می‌‌دهد، همان‌طور هم آن را پس می‌گیرد و جمع می‌کند؛ می‌گوید حضرت نوح-علیه‌السلام- را دادم، نخواستید و من او را بردم، موسی و عیسی-علیهم‌السلام- را نخواستید، پس من آن‌ها را بردم، پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- را برای شما فرستادم، نخواستید و من او را برگرداندم. مردم پشیمان شدند و خدا دوباره علی-علیه‌السلام- را داد ولی باز آن‌ها به حرف او گوش ندادند و گفتند او را نمی‌خواهیم، خدا هم علی-علیه‌السلام- را برد، علی را نمی‌خواهیم یعنی چه؟! علی-علیه‌السلام- امام است و باید یک عده باشند که امیرالمومنین-علیه‌السلام- حرفش را به آن‌ها بزند، ولی کسی نبود.

چگونه حرف خدا و معصوم-علیه‌السلام- به مردم منتقل می‌شود؟

پس رسید به این‌جا که خدا حرفش را به پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- زد، پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- به علی-علیه‌السلام- گفت و حضرت-علیه‌السلام- آن را دریافت کرد و همین‌جور به ترتیب به بقیه‌ی ائمه-علیهم‌السلام- منتقل شد و بعد امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- حرفش را به فقها که همان چهار نفر بودند زد و آن‌ها هم دریافت کردند، بعد از آن به علمایی مثل بحر‌العلوم، علامه حلی، کاشف الغطاء، سید‌بن‌طاوس، آقای بروجردی، آقای گلپایگانی گفت و این‌ها هم دریافت کردند، باز هم این‌ها مهم نیست!

خواست خداوند این است که امام-رحمة‌الله‌علیه- حرف امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- را به مردم بگوید

شما زمان مشروطه را ببینید، سی مجتهد در بین مردم حرف‌هایشان را زدند ولی هیچ کس قبول نکرد، حتی شیخ فضل‌الله‌نوری را اعدام کردند! زمان گذشت و حضرت امام-رحمة‌الله‌علیه- آمد و حرف امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- را بین مردم برد و مردم قبول کردند، خدا این را می‌خواست.

خدای متعال زمان غیبت را طولانی کرد. شما فکر می‌کنید زمان ظهور امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- خیلی مهم است ولی برای خدا، هم زمان ظهور مهم است و هم الان.
در روایت دارد که اگر کسی در زمانی که حضرت حجت-عجل‌الله‌تعالی- نیست، دو رکعت نماز بخواند ثوابش بیشتر از زمانی هست که حضرت تشریف بیاورند و پشت سر ایشان نماز بخواند. چرا نماز خواندن‌ در این زمان مهم است؟ چون این‌ها مردمی هستند که بدون این‌که امام بین آنها باشد، خواسته‌ی او را دریافت کرده‌اند، لذا حرف امام را گوش می‌کنند، روزه می‌گیرند، نماز می‌خوانند و حجاب دارند.

زمان غیبت، راضی‌ترین زمان برای خدا

در روایت دارد، «ارضی ما یکون» یعنی خداوند متعال از هیچ امتی به اندازه‌ی الان که امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- نیست، راضی نبوده است.

امام صادق-علیه‌السلام- فرمودند:
«أَقْرَبُ مَا يَكُونُ اَلْعِبَادُ مِنَ اَللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ أَرْضَى مَا يَكُونُ عَنْهُمْ إِذَا اِفْتَقَدُوا حُجَّةَ اَللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ وَ لَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَ لَمْ يَعْلَمُوا مَكَانَهُ»
«زمانی كه بندگان بخدای-جل ذكره-نزديك‌ترند و خدا از ايشان بيشتر راضی است، زمانيست كه حجت خدا از ميان آنها مفقود شود و آشكار نگردد.» (اصول‌کافی/ج۱/ص۳۳۳)

چرا این زمان برای خدا راضی‌ترین زمان است؟ چون مردم حرف خدا را در نبود امام، دریافت کردند و فهمیدند. وقتی امام بالای سر امت باشد، معجزه نشان می‌دهد و پیروز است و این مخصوص امام است؛ موسی-علیه‌السلام- هم به بنی‌اسرائیل معجزه نشان داد ولی آن‌ها در نهایت گوساله‌پرست شدند و خدا دست‌شان را رو کرد. هزارو‌چهارصدو‌خورده‌ای سال هست که موسیِ ما رفته ولی ما گوساله‌پرست نشدیم، بلکه یک نفر را پیدا کردیم که حرف امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- را به ما زد و ما او را بالا نشاندیم و گفتیم تو بر ما حکومت کن.

دریافتی که مومن از حرف معصوم-علیه‌السلام- دارد، مهم است

ببینید حرف خدا نزد جبرئیل است و این مهم نیست، چون جبرئیل می‌فهمد، پیش پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- و امام-علیه‌السلام-است، باز مهم نیست چون آن‌ها معصوم هستند ولی اگر شما امر خدا را قبول کردید مهم است. امیرالمومنین-علیه،السلام- امام است ولی حرفش را قبول نکردند و حضرت-علیه‌السلام- گوشه‌ی خانه نشست! پس مهم این هست که شما پیرو علی-علیه‌السلام- باشید و باید دریافت کنید و بفهمید علی-علیه‌السلام- چه می‌گوید.

زمان غیبت بهترین زمان است

گوشی همراه شما باید امواج مخابراتی را درک کند و الا این گوشی به درد نمی‌خورد، سیم کارت شما باید وصل باشد تا ارتباط برقرار شود. پس شما در زمانی که امام حضور ندارد دریافت‌تان درست است لذا شما در بهترین زمان زندگی می‌کنید.

ثواب اعمالی که مردم در زمان غیبت انجام می‌دهند چندین برابر هست

پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- فرمود: زمانی می‌آید که من نیستم، ائمه-علیهم‌السلام-نیستند و مردم دسترسی به هیچ چیزی ندارند و فقط یک سیاهی روی سفیدی هست،(منظور قرآن است) که با همین سیاهی رو سفیدی، مردم همه چیز را می‌فهمند لذا ثواب اعمال این‌ها پنجاه برابر اصحاب من هست، چرا؟ چون اصحاب، من را می‌بینند و کار مهمی نکردند!

مهم مردمی هستند که در نبود امام-علیه‌السلام- به ایشان معتقد باشند

سلمان کار مهمی نکرده که امیرالمومنین-علیه‌السلام- را قبول دارد، کسی که علی-علیه‌السلام- را ندیده ولی باز علی می‌گوید و معتقد است که امام زمان وجود دارد، کار مهمی انجام داده است

نور امامت در وجود مومن

مهم شما هستید که در وجودتان نور امامت قرار دارد. حضرت-علیه‌السلام- فرمود: «والله لنور الامام فی قلوب المومنین انور من ضیاء الشمس فی وسط السما»؛ «به خدا قسم نور ما ائمه-علیهم‌السلام- در دل شما، از نور خورشید نورانی‌تر هست.» (اصول‌کافی/ج۱/ص۱۹۵)

رمز موفقیت؛ قبول اهل‌بیت-علیهم‌السلام-

اگر فرزند شما، ائمه-علیهم‌السلام- را قبول دارد این یعنی او همه چیز دارد، پس سر به سرش نگذارید و نگویید که در بعضی کارها کاهل است. کم کم آن کاستی‌ها هم درست می‌شود، چون آن اصل مهم را قبول دارد، لذا بعدا تحول روحی پیدا می‌کند. کسی که امام حسین و امام رضا-علیهم‌السلام- را پیدا کرده، به همه چیز دست خواهد یافت و به زودی فرد خوبی می‌شود، ولی کسی که ایشان را پیدا نکرده، نه!

در زمان غیبت، فقها با کمک مردم، دین خدا را نصرت می‌دهند

پس خدا این زمان را دوست دارد که پیغمبر و امام نیستند، چون تا وقتی پیغمبر و علی-علیه‌السلام- در بین مردم هستند معلوم نمی‌شود که مردم خوب هستند یا نه، پس پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم- و علی-علیه‌السلام-باید بروند، امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- هم باید برود، نواب خاص امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- هم باید بروند، چه کسی باید بماند؟ باید ‌مردم با فقها دین خدا را نصرت بدهند.
امام صادق-علیه‌السلام- فرمودند: «اذا افتقدو حجة الله»
زمانی که امام بین شما نیست، خدا اعمال شما را در آن روز پنجاه برابر حساب می‌کند.

اهمیت قبول فقاهت و امامت در وجود مردم

چون در وجود شما قبول فقاهت و امامت و آمادگی برای دریافت فرامین بود، حضرت امام-رحمة‌الله‌علیه- توانست کاری بکند و این مربوط به امام-رحمة‌الله‌علیه- نیست. در زمان‌های قبل این قبول امامت و آمادگی فراهم نبود و پیغمبر و امام-علیه‌السلام-نتوانستند کاری انجام بدهند، پس یک طرف قضیه شما هستید و یک طرف آن‌ها. در مورد شیطان هم همین است، معاویه که کاره‌ای نیست؛ وقتی شیطنت بود مردم دنبال معاویه می‌رفتند.

کسی که راه شیطان را برود، حرف حق را نمی‌پذیرد

الان این‌هایی که عمدا روزه نمی‌گیرند، شما می‌توانید برایشان کاری انجام بدهید؟ نه، این‌ها شیطان را پیدا کردند و هر چه استدلال بیاورید، نمی‌پذیرند و راه خودشان را که همان راه شیطان هست، می‌روند.

مباهات خدا به امتی که بدون حضور امام مسیر درست را پیدا کردند

شما هم دارید راه خودتان را می‌روید و به راه‌تان یقین و اطمینان داشته باشید. شما برگزیده‌هایی هستید که خدا روی شما حساب باز کرده است، شما امت وسط هستید و خدا شما را به پیامبران نشان می‌دهد؛ پیامبران می‌آمدند و ناله می‌کردند و می‌گفتند خدایا، کاری کن! آن وقت خدا شما را نشان می‌دهد و می‌گوید این مردم پیغمبر و امام ندارند، تا حالا معجزه و کرامت ندیده‌اند، نور ندیده‌اند، حتی یک خواب خوب هم ندیده‌اند، بیایید ببینید در محرّم چطور از امام‌شان دم می‌زنند و حسین حسین می‌کنند! بیایید نیمه‌ی شعبان‌شان را ببینید! جمکران‌شان را ببینید! نجف و کربلایشان را ببینید! موکب‌ها و مساجدشان را ببینید!

امتی که با وجود بلا و فساد، ایمانش سست نمی‌شود

برعکس منِ خدا اجازه دادم از در و دیوار روی سر این‌ها بلا بریزد و اجازه دادم تمام فساد بین‌شان باشد؛ شیطان گفت ماهواره باشد، اینترنت باشد، فساد علنی باشد، منِ خدا هم موافقت کردم، چون این‌ها امتی هستند که ایمان‌شان سست نیست.

از امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- پرسیدند آقا، چه موقع شما ظهور می‌کنید؟ حضرت-علیه‌السلام- فرمود: وقتی که مردم غربال بشوند و ما مردمی هستیم که داریم غربال و امتحان می‌شویم.

تغییر ساختار وجودی انسان با قبول فقاهت و امامت

حضرت-علیه‌السلام- فرمود: خدا می‌فرماید کسانی هستند که انگار امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- را هر روز می‌بینند؛ «کالمشاهده». این‌قدر این‌ها محکم هستند که فرزاندان‌شان را برای شهادت می‌فرستند، پول‌هایشان را برای اسلام می‌دهند و نمازهایشان را در مساجد می‌خوانند. خدا این را می‌خواست و
شما تغییر کردید و این تغییر در زمان نوح-علیه‌السلام- نبود، در زمان موسی و عیسی-علیهم‌السلام- نبود، در زمان پیغمبر و امیرالمومنین هم اتفاق نیفتاد، حتی در زمان حضرت حجت-عجل‌الله‌تعالی- هم اتفاق نیفتاد، و الا اگر در آن زمان، مردم در وجودشان قبول امامت و فقاهت بود، حضرت حجت-عجل‌الله‌تعالی- غایب نمی‌شدند.

مومن واقعی بدون چون و چرا حرف امامش را می‌پذیرد

وقتی ابو‌مسلم‌خراسانی خدمت امام صادق-علیه‌السلام- آمد و از حضرت خواست که قیام کند، حضرت از او پرسید چند نفر هستید؟ گفت جمعیت ما خیلی زیاد است. حضرت-علیه‌السلام- به او فرمود: داخل تنور روشن برو ولی ابو‌مسلم قبول نکرد و نرفت! حضرت از هارون مکی که خادمش بود خواست که داخل تنور برود و هارون رفت در تنور نشست، حضرت به ابو‌مسلم فرمود بروید و هر موقع مثل این خادم حاضر شدید به حرف من گوش بدهید، نزد من بیایید تا قیام کنم.
حضرت امام-رحمة‌الله‌علیه- به مردم اشاره می‌کرد به جبهه بروید، جبهه‌ها پر از جمعیت می‌شد، اگر می‌گفت به جهاد سازندگی بروید، مردم گوش می‌کردند و می‌رفتند.
الان هم همین‌طور هست؛ ولیّ فقیه اشاره بکند، مردم می‌دانند قصه چیست.

آمادگی دریافت اوامر الهی در زمان غیبت

امام زمان-عجل‌الله‌تعالی- توجه‌اش هست و مردم در یک قالب هدایت واقع شده‌اند. مردم دنبال نایب او رفتند، حالا اگر خودِ حضرت تشریف بیاورند مردم قدرش را می‌دانند و به حرفش گوش می‌دهند. لذا آمادگی برای دریافت اوامر الهی فراهم شد و این آمادگی قبلا در مردم وجود نداشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مسجد جامع؛ رجایی شهر(کرج)؛ روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۰؛ روز بیست و نهم ۹۸/۳/۱۴