qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

پخش زنده

نهج البلاغه خطبه 90 خطبه اشباح فراز خطبه اشباء بزنگاهش یکی این است که افراد خیلی سعی دارند یک سری مسائل را بفهمند امام زمان (علیه السلام) کی می‌آید؟ کجاست؟ چه جوری داره زندگی می‌کنه؟ خدا چطور عالم رو اداره می‌کنه؟ نحوه مرگ چیه؟ الان کتابهایی که داره نوشته می‌شود می‌خواهند بکشند به علم غیب. از کجا به کجاست! کاری ندارند تسلیم به خدای حکیم‌اندو اون خدای حکیم داره امورشان را اداره می‌کند و مطمئن هستند که او دارد درست اداره می‌کند. خود این حالت که طرف دنبال این است که بفهمد چه خبر است او را می اندازدتوی دامن شیطان ،چرا؟ چون یک سری خبرهایی از ناحیه شیطان به او می‌رسد که خوشش می‌آید ه دنبال علم هایی برود که الان آمده باطن خوانی، غیب گویی، رمالی، کهانت، اینها برای چیست؟ چون می‌خواهداز آن ورسر در بیاورند کسی که نمی‌خواهد سر در بیاورد تسلیم است! الان خانمی که مانده توی خونه و شوهر نکرده می‌رود پیش این رمالهاودعا نویسها ، معتقد می‌شود می‌رود و می‌رود میشود یک آدم. ولی اونی که تسلیم است میگوید امر خداست! مثل اینکه فعلا یک نفر بچه‌‎‌ دارنمی شود،یاشخصی فقط پسراشته باشد یکی دختر این نه اصلاً به خودش فشار می‌آورد نه فکر می‌کندتسلیم است خدا هم از خزینه غیبش به او می‌دهد پس اینها راسخ فی العلمند اشاره ای که حضرت دارند سوره آل عمران آیه هفتم است. الله اکبر راسخون فرمودند “آمنا “هر چه هست پیش خداست! می‌خواهند خودشان را محک بزنند. چقدر می‌خواهند دنبال چرائی مسائل بروند ؟!چقدربروند دنبال اینکه بفهمند امور در عالم چیه؟ می‌خواهند سر در بیاورند! اینها گیرند، همین مقدار گیرند! مثل همان فراز بالاتر که صفات خدا اسماء خدا همان مقداری که در قرآن است به بیشتر از اون کاری ندارند قانع‌اند. به قل هو الله امر قانع‌اند. آقایان فلاسفه قانع نیستند هی می‌بافند هی مطلب می‌آورند فایل برای خودشان باز می‌کنند. “اعلم ان الراسخون فی العلم فسماهم الذین اغناهم عن الاقتحام السدد المضروبه دون الغیوب، فلزموالاقرار بجملۀ ما جهلوا تفسیره من الغیب المحجوب، فمدح الله اعترافهم بالعجز عن تناول مالم یحیطواا به علما وسمی ترکهم التعمق فیما لم یکلفهم البحث عنه منه رسوخا فاقتصر علی ذلک، و لا تقدر عظمۀ الله سبحانه علی قدر عقلک وتکون من الهالکین ، الحمدالله این خیلی خوب بوده بالاخره امیر کلامه دیگه، باید این ابواب را خودش برای ما باز کنه . خدا رحمت کند آقای خوشوقت رااون اوایل 2 تا کتاب رو همیشه توی این جلسات با خودش می‌آورد یکی نهج البلاغه و یکی هم صحیفه. بعد توی این نهج البلاغه هم همینطوری وسط هاش ورق ورق بود یک روز من گفتم حاج آقا بالاخره این همه ورق هایی که گذاشته‌ای توی این نهج البلاغه، این ورق‌ها چیه؟ گفت هر کدوم این ورقه‌ها یک نشونه است برای من،می‌دونم این کدوم خطبه است.