qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

روایت: و باسناد مقدّم متكرّر از أبى يعقوب و أبى الحسن مروی است كه ما هر دو به نزد حضرت حسن بن علىّ، أبى القائم -صلوات اللَّه عليهم- حاضر شديم. در آن أثناء بعض از أصحاب آن سرور به خدمت او حاضر شدند و گفتند كه: يا ابن رسول اللَّه-صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم-! مردى از برادران ما شيعه به نزد ما آمد و مي‌گويد كه: مرا جهّال عامّه امتحان به مذهب و تفتيش آن در امامت أئمّه البريّه مى‏نمايند و مرا قسم مي‌دهند كه تو شيعه نباشى. من در آن أمر متحيّرم كه چه كنم و چگونه از دست آن مستخلص گردم.من گفتم: آن طايفه به تو چه می‌گويند؟گفت: می‌گويند كه بگوئى فلان بعد از رسول آخر الزّمان امام خلقان و پيشواى تمامى امّتان است و مرا لا بدّ و ناچار است كه در جواب آن‌ها گويم كه نعم و اگر تصديق به نعم ننمايم مرا چندان زنند كه از جان بفرسايم و چون گويم نعم آن جماعت گويند كه: بگو و اللَّه، من گفتم: نعم و اللَّه، اراده نعم از أنعام شتر و گاو و گوسفند نمودم.من به او گفتم: كه هر گاه آن طايفه گويند كه بگو و اللَّه، تو بگو، ولى يعنى مراست كه اختيار أمر چنين و چنين كنم، زيرا كه نواصب را تميزى چندان نيست و هر گاه كه چنين گوئى از ضرر و ايذاء سالم مانى و به دست آن طايفه گرفتار نمانى.يا ابن رسول اللَّه -صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- !آن مرد گفت: كه اگر نواصب گويند كه هاء اللَّه را محقّق و مبيّن گردان و بگوى و اللَّه در آن حال مرا چه بايد كرد؟گفتم: بگوئى و اللَّه و ها را مرفوع گردان، زيرا كه چون ها را مكسور نگردانى آن قسم نيست، بايد كه خاطر خود جمع گردانى.آن مرد رفت و بعد از مدّتى كه رجعت به نزد ما نمود گفت: كه مرا كرّة بعد اخرى با آن جماعت گفتگوى بسيار واقع شد و من به همان نهج از تو تعليم گرفته بودم، معمول گردانيدم، از من قبول كردند و اعزاز و احترام من بسيار فرمودند.حضرت حسن العسكرى عليه السّلام فرمود كه: تو داخل در سلسله جماعتى كه حضرت رسول-صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- در حقّ ايشان فرمود كه: الدّالّ على الخير كفاعله.و صاحبت كه تقيّه كرده است خداى تعالى به عدد هر شيعه از مواليان و محبّان ما كه تقيّه كردند و به عدد شيعه كه ترك تقيه نمودند يك حسنه در ديوان عمل آن بنده مكتوب و مسجّل گرداند كه أدنى حسنه قطع گناه صد ساله كند و تو را نيز به واسطه ارشاد و هدايت او باين عمل حضرت عزّ و جلّ مثل اين ثواب احسان و عنايت كند.(الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ترجمه و شرح غفارى/ ج‏4/ ص257)توضیح حاج آقا:راجع به توحید مطلبی می‌گویم، توجه کنید، شما الله را قبول دارید، دو خدای دیگر هم قبول می‌کنید، خدای ماه، خدای خورشید، یا لات و عزی را هم قبول می‌کنید، این‌جا چه‌قدر واضح است که شرک است و موحد نیستید! راجع به امامت هم همین‌طور است! نمی‌شود هم امیرالمومنین-علیه‌السلام- را قبول داشته باشید، هم دو نفر دیگر را