qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم*حسن ظن*در روايتي حضرت علي(ع)، مي فرمايند:« ضَعْ أَمْرَ أَخِيكَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى يَأْتِيَكَ مَا يَغْلِبُكَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلًا.»«اعمال برادر ديني ات را بر نيكوترين وجهي تفسير و توجيه كن، مگر اين كه دليلي بر خلاف آن قائم شود و هرگز نسبت به سخني كه از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر تا هنگامي كه مي تواني براي آن توجيهي مناسب و راه صحيح داشته باشيبحارالانوار ،جلد۷۲،باب ۶۲امام صادق-علیه‌السلام- :قَالَ اَلصَّادِقُ ع : حُسْنُ اَلظَّنِّ أَصْلُهُ مِنْ حُسْنِ إِيمَانِ اَلْمَرْءِ وَ سَلاَمَةِ صَدْرِهِ وَ عَلاَمَتُهُ أَنْ يَرَى كُلَّ مَا نَظَرَ إِلَيْهِ بِعَيْنِ اَلطَّهَارَةِ وَ اَلْفَضْلِ مِنْ حَيْثُ رُكِّبَ فِيهِ وَ قُذِفَ فِي قَلْبِهِ مِنَ اَلْحَيَاةِ وَ اَلْأَمَانَةِ وَ اَلصِّيَانَةِ وَ اَلصِّدْقِ قَالَ اَلنَّبِيُّ ص أَحْسِنُوا ظُنُونَكُمْ بِإِخْوَانِكُمْ تَغْتَنِمُوا بِهَا صَفَاءَ اَلْقَلْ حضرت امام صادق عليه السّلام مى فرمايد كه: حسن ظنّ و گمان نيك، ناشى مى شود از حسن ايمانک مصباح الشريعة , جلد 1 , صفحه قَالَ اَلنَّبِيُّ-صلی‌الله‌علیه‌وآله- أَحْسِنُوا ظُنُونَكُمْ بِإِخْوَانِكُمْ تَغْتَنِمُوا بِهَا صَفَاءَ اَلْقَلْبِ وَ إثاء [نَقَاءَ] اَلطَّبْعِپيغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله- فرمودند:«نيكو نمائيد گمانهاى خود را به برادران خود، كه غنيمت خواهيد يافت به[آن]،صفاى دل و پاكيزگى طبع را»مصباح الشريعة , جلد 1 , صفحه 173اگر شما خوش‌گمان باشید، برای خودتان خوب است، آرامش خاطر پیدا می‌کنید و الا شما یک باغ‌وحش در وجودت درست می‌کنی. خودت آزار می‌بینی، چون شما در ارتباط با دیگران هستی،‌ اگر بدبینی مدام در وجودت باشد، زندگیت خیلی وحشتناک می‌شود؛ همه چیز را حمل بر صحت بکن تا خلافش ثابت بشود، تازه اگر هم عملا طرفت بد رفتار کرد، برای آن هم محمل درست کن و حمل کن. من به این نقطه رسیدم که این طور نیست که خدا بخواهد من و شما اختلاف نداشته باشیم و خوب زندگی کنیم، البته شاید این نتیجه هم داشته باشد و ارتباطهای اجتماعی با اینها درست می‌شود، ولی آنچه که از حاق روایات به‌ دست می‌آید، اینست که اگر شما این کار را نکنی ایمانت می‌رود، مثل یک انسان کافر می‌شوی، یعنی یک موقع هست شما یک ضروری دین را انکار می‌کنی، آنجا چطور ایمانت می‌رود؟! یک موقع پول طرف را دزد می‌زند، می‌گویید ورشکسته شد، یک موقع نه! یک قرون یک قرون بد خرج کرد تا ورشکسته شد، هر دو ورشکسته شدند، ولی این آدم بد خرج کردن را نمی‌بیند، او را می‌بیند. مثلا آدامس می‌گیرد، این الان چیزی نیست، آدامس است!! نه این الان آدامس نیست شما بد خرج کردی، این یک پولی است که شما با این پول می‌توانی سه تا خیار بخری، آنوقت شما آدامس خریدی، اینکه شما بجای نان، آدامس گرفتی ،این نقد ورشکستگی است!أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ عَرَفَ مِنْ أَخِيهِ وَثِيقَةَ دِينٍ وَ سَدَادَ طَرِيقٍ، فَلَا يَسْمَعَنَّ فِيهِ أَقَاوِيلَ الرِّجَالِ؛ أَمَا إِنَّهُ قَدْ يَرْمِي الرَّامِي وَ تُخْطِئُ السِّهَامُ وَ يُحِيلُ الْكَلَامُ وَ بَاطِلُ ذَلِكَ يَبُورُ، وَ اللَّهُ سَمِيعٌ وَ شَهِيدٌ. أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ إِلَّا أَرْبَعُ أَصَابِعَ. فسُئل (علیه السلام) عن معنى قوله هذا، فجمع أصابِعَه و وضَعَها بَينَ أذُنِه و عَينِه ثم قال: الْبَاطِلُ أَنْ تَقُولَ سَمِعْتُ، وَ الْحَقُّ أَنْ تَقُولَ رَأَيْتُ. اى مردم، آنكه بداند كه برادرش در دين ثابت قدم و استوار است و به راه راست مى رود، نبايد به بدگوييهاى مردم در حق او گوش فرا دهد، كه تيرانداز گاه تيرهايش به خطا رود. و حال آنكه، سخن بى اثر نماند ولى، باطل آن روى در تباهى دارد و خدا شنوا و گواه است. بدانيد، كه ميان حق و باطل تنها چهار انگشت فاصله است.از او پرسيدند كه اين به چه معنى است؟ انگشتانش را كنار هم نهاد و ميان گوش و چشم قرار داد و گفت: باطل اين است كه بگويى شنيدم، و حق اين است كه بگويى ديدم. نهج البلاغه خطبه ۱۴۱خیلی از مسائل تابع این موضوع است، یعنی چی؟یعنی اگر من صرفا با شنیده‌هایم زندگی می‌کنم و این شنیده‌ها باطل هستند پس حالا که من از شنیده‌ها استفاده می‌کنم به باطل می‌روم.