qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

پخش زنده

اگر قرآن، مفاتیح و رساله نخوانیم، نمی‌توانیم با امام حسین-علیه‌السلام- باشیم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُصْطَفیٰ مُحَمَّد وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين ألمَعصومین المکرمین»
«اللّهُمَّ الْعَنْ أبَاالشُّرُورِ وَ أتْباعَهُ فِی کُلِّ لَحْظَهٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ، بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلمُک»

«اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
صلواتی برای امام زمان-عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف- مرحمت بفرمائید.

از این‌که ما انتخاب شدیم تا مصیبت‌زده و عزادار ابا‌عبدالله-علیه‌السلام- باشیم، خدا رو شاکریم و این برای ما بالاترین کمال و نعمته. امام صادق-علیه‌السلام- فرمود:
«مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ-علیه‌السلام- وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ الله بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ-علیه‌السلام- وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ»
«کسی که خداوند خیر او را بخواهد، در قلب او محبّت به امام حسین-علیه‌السلام- و علاقه به زیارت ایشان را در قلب او قرار می‌دهد و اگر خداوند بدیِ بنده خود را بخواهد، بغض و کینه امام حسین-علیه‌السلام- و زیارت ایشان را در دل او قرار می‌دهد.» (کامل‌الزیارات/ ص۱۴۲)
اگه دیدی محبت امام حسین-علیه‌السلام- در قلبت هست، دیگه خیالت راحت باشه، نمازت رو بخون، قرآنت رو بخون، شک نکن. ببینید پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- مثل انبیاء-علیهم‌السلام- یه چارچوب درست کرد، ما اون چارچوب رو باید پیدا کنیم و توی اون زندگی کنیم. کتاب، سنت و مکتب چارچوب ماست. ببینید همه‌ی برنامه‌ها طراحی شده و من باید با این برنامه‌ها جلو برم. من نمی‌تونم بی‌خودی عصبانی بشم یا حتی بی‌خودی بخندم. باید حرف‌هام روی حساب باشه. باید معلوم باشه حلال می‌خورم. الان راهنمایی رانندگی قوانین داره، برای دریافت گواهی‌نامه به شما یه دفترچه می‌ده که باید طبق اون رانندگی کنی، بین لاین باشی، فاصله‌ت با ماشین جلویی باید معلوم باشه، سرعتت باید تنظیم باشه، شما حق نداری وقتی توی اتوبان هستی با هر سرعتی بری، نباید روی خط‌کشی‌ها بری، در دین هم همینه، دین هم قانونه. در رانندگی کردن خط‌کشیه، در دین هم خط‌کشیه. خط‌کشی دین چیه؟ راست‌گویی، حرص نزدن، کینه و حسد نداشتن، غیبت نکردن، سوءظن نداشتن، دوستی و محبت کردن، صله‌رحم، زیارت مومن، سفره‌داری، پس ما در مکتب هستیم و دشمن این مکتب رو چندین بار شخم زده، روزی که پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- مکتب رو برای ما آورد، این مکتب درست بود، ولی این‌ها اون رو شخم زدند و هیچی از مکتب پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- باقی نذاشتند و همه رو تغییر دادند.
امیرالمؤمنین-علیه‌السلام- چهار سال و خورده‌ای دوباره مکتب رو راست و ریست کرد، باز اومدند به هم زدند. امام حسن-علیه‌السلام- فرصت نکرد که دوباره مکتب رو درست کنه، لذا سیدالشهدا-علیه‌السلام- دوباره اومد مکتب رو چید، مکتب رو بر اساس ظلم‌ ستیزی تعریف کرد؛ یعنی در عالم ظلم نباید باشه، باطل نباید باشه. پس امام حسین-علیه‌السلام- یه مکتب حیات‌‌بخشی رو ایجاد و همه رو دعوت کرد. الان با صدای امام حسین-علیه‌السلام- دنیا داره به طرف دين می‌ره. مکتب حسین-علیه‌السلام- همون مکتب پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- هست. نمی‌تونم به نام امام حسین-علیه‌السلام- بیام یه مکتب درست کنم. خب مکتب داره تثبیت می‌شه، مکتب پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- به هم نخورده، نمازش سر جاشه، حجاب سر جاشه، همه‌ی اون اعتقادات و دستورات جزو برنامه‌ست. امام حسین-علیه‌السلام- چه‌کار کرد؟ حضرت اومد با خونش این مکتب رو آبیاری و محکم کرد. حالا من به عنوان یه بچه هیئتی، مکتب رو ضعیف نکنم؛ نیام فحش بدم، دروغ بگم، کلاهبرداری کنم، عصبانی بشم، توی خونه داد و بیداد کنم. وقتی شما مکتب پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- رو ضعیف کردید، دیگه اون مکتب نمی‌مونه. مکتب رو دارند از شما یاد می‌گیرند، نه از کس دیگه! مکتب به وسیله‌ی شما داره محکم می‌شه. خب حالا نمی‌شه من توی نمازم سستی کنم، بعد بیام بگم که من با امام حسین-علیه‌السلام- اومدم، حضرت کارش چی بوده؟ کارش این بوده که پیچ و مهره‌های مکتب رو سفت کنه، حالا من چه‌کار کردم؟ با سستی در نمازم پیچ‌ و مهره‌ها رو شُل کردم.
پس دریافت من از جریان امام حسین-علیه‌السلام- عوض شد؛ یعنی یه آقایی در یه مقطعی، بر اساس یه وظیفه‌ای که خدا اون وظیفه رو براش معلوم کرد، زن و بچه‌ش رو برد تا پیچ و مهره‌ی دينِ پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- رو سفت کنه و این کار رو انجام داد. حالا مردم که کربلا رو ندیدند، الان من رو به عنوان طرفدار امام حسین-علیه‌السلام- دارند می‌بینند، من پرچم حضرت رو بالا بردم، نمی‌شه که توی مکتب سست باشم. تمام اون چیزی رو که امام حسین-علیه‌السلام- آورد، در یه بچه هیئتی باید پیدا بشه، حالا به اندازه‌ی خودش. اگه یه بچه هیئتی بتونه حسین-علیه‌السلام، رو نشون بده، مکتب رو نشون بده، دین رو به مردم نشون بده، کار تموم می‌شه، ولی اگه خدایی نکرده خلاف این شد، رفتیم یه هیئتی فحش یاد گرفتیم، رفتیم توی یه مکتب قلیون کشیدیم، رفیق‌باز شدیم، زن و بچه‌مون یادمون رفت، دیگه نمی‌تونیم این مسیر رو بریم. پس ما یا نباید توی این وادی بیایم یا اگه اومدیم باید پیچ و مهره‌های این وادی رو سفت کنیم و این به عهده‌ی ماست، نه کس دیگه‌ای. لذا به من به عنوان دین دارند نگاه می‌کنند، این عمامه‌ای که روی سر منه، یعنی من دارم دین رو معرفی می‌کنم. اگه من دین رو معرفی کردم درسته، ولی اگه دین رو معرفی نمی‌کنم راه به جایی نبردم و مسیر رو نشون ندادم. خب حالا اون چارچوبی که برای من به عنوان یه بچه هیئتی گفته شده چیه؟ اینه که من باید رساله بخونم، من باید قرآن بخونم، من باید مفاتیح بخونم، من باید مقید باشم، من باید مسئله‌دون باشم. ببینید در یه جریانی اباعبدالله-علیه‌السلام- به حضرت زینب و چند نفر دیگه سفارش می‌کنه که حتی اگه آب باز شد، شما چند نفر آب نخورید، بعد حضرت علت رو می‌فرماید به خاطر این‌که اون شفاعتی رو که من می‌خوام در قیامت داشته باشم، نباید لطمه بخوره.
شب عاشورا حضرت خیمه رو تاریک می‌کنه و می‌فرماید هر کسی می‌خواد می‌تونه بره، هر کسی هم بدهکاره بره، چرا حضرت این رو می‌فرماید؟ چون داره پیچ و مهره‌های دین رو سفت می‌کنه. امام حسین-علیه‌السلام- با خودش پنحاه تا شتر آب آورده بود، به اسب‌هاشون آب داد، به حُر و کاروانش آب داد، حضرت نذاشت در کربلا یه حرکتی غیر از مکتب پیغمبر-صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم- اتفاق بیفته، نذاشت یه ظلم اتفاق بیفته، دشمن رو تحریک نکرد. اسرا هم همین‌طور، در مسیری که بودند متشرع رفتند، متشرع هم برگشتند. از سه هزار نفر، چرا ۷۲ نفر شدند؟ حضرت همه رو دَک کرد. فرمانده‌ دنبال سربازه، اما امام حسین-علیه‌السلام- فرمانده‌ای بود که همه‌ی نیروهاش رو فرستاد که برن، گفت نمی‌خوام، چرا؟ چون می‌خواست این‌ها بر اساس دین بمونند، بر اساس مکتب بمونند. خب این‌ها در قرآن و رساله هست، شما اگه این‌ها رو نخونی، نمی‌تونی با امام حسین-علیه‌السلام- باشی. این‌ها در مفاتیحه، اگه مفاتیح نخونی قلبت حسینی نمی‌شه. باید زیارت عاشورا بخونی، باید آل یاسین بخونی، باید قرآن بخونی، باید رساله بخونی! چارچوب مکتب همین‌طوری اتفاق نمی‌افته، چارچوب مکتب همین‌طوری سفت نمی‌شه، شما با عمل به دستورات دین این چارچوب رو سفت می‌کنی. پس ما چارچوب مکتب رو تعریف کردیم، گفتیم باید توی این چارچوب کار انجام بشه، چارچوب هم همین سه تا کتابه؛ یعنی رساله، قرآن و مفاتیح.
بچه هیئتی! اگه می‌خوای حال خوبی داشته باشی قرآن بخون، نمازت رو اول وقت بخون، اهل دعا باش، پشت سر کسی حرف نزن، توی کارت دروغ نگو، پول هر کسی رو قبول نکن، از راهش برو، چرا؟ چون ما باید این مکتب رو تقویت کنیم.
والسلام‌علیکم‌و‌رحمة‌الله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دهه‌ی اول محرم؛ روز اول؛ سال ۱۴۰۰