معنای واقعی فرج و اهمیت درخواست آن در زندگی شخصی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الْرَّجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُصْطَفیٰ مُحَمَّد وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين ألمَعصومین المکرمین وَ لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعينِ مِنَ الان إلی قيامِ يَومِ الدّين»
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ»
صلواتی برای امام رضا-علیهالسلام- مرحمت بفرمایید.
اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الاِْسْلامَ وَاَهْلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ»
صلواتی برای امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- مرحمت بفرمایید.
ببینید ما سرپرست و متولی داریم، ما مثل انسانهای دیگه رها نیستیم و همهی صفر تا صد ما به سرپرست ما، به امام معصوم و به حجت خدا سپرده شده. اونه که داره امر ما رو جلو میبره، استعداد ایجاد میکنه و به ما رشد میده و برای اینکه ما انحراف پیدا نکنیم مانع ایجاد میکنه تا ما متوجه بشیم.
خلقت ما از زیادی گل ائمه-علیهمالسلام- درست شده و این رو ما نمیتونیم انکار کنیم؛ باید جزء عقایدمون باشه. حضرت فرمود جنس روح شما، از جنس جسم ما اهلبیت-علیهمالسلام- هست، این خیلی عجیبه! ببینید اهلبیت-علیهمالسلام- که به معنای ما جسم ندارند، اونها در کمال مطلق هستند. امام همه جا حاضر هست، مانع نداره، دیوار جلوش نیست که نخواد عبور کنه. امام در یک آن، همه جا حاضره. نمیشه امام اینجا باشه، اونجا نباشه. نمیشه امام از من بیاطلاع باشه، نمیشه همچین چیزی! اما من این سرپرستی رو در درجهی نابش قبول ندارم و به همین دلیله که گرفتارم، به همین دلیل دارم دست و پا میزنم و خودم میخوام خودم رو بالا بکشم. مایحتاج خودمون رو ببینید، مثلا شما الان به یه فکر احتیاج داری، یا منِ منبری که اینجا اومدم، محتاجم که برای شما یه مطلبی بگم، همهی اینها رو برای ما فراهم کردند. وقتی که هشام رفت با اون آقا احتجاج کرد، حضرت فرمود هشام! فهمیدی این حرفها رو از کجا گفتی؟ همهی این حرفها رو من بهت تلقین کردم. پس من باید به این معنا برسم و بفهمم که ولیِّ خدا داره سرپرستی داره میکنه. حضرت فرمودند خدا سفارش شما رو به ما کرده، ما دلسوز شما هستیم، در قبال شما مسئولیت داریم و باید شما رو سرپرستی کنیم و اگر این مسائل نبود یقین بدونید از شما رو برمیگردوندیم، اما چهکار کنیم که ما رو دلسوز شما قرار داده و دلمون برای شما میسوزه. این معنا رو من باید بفهمم.
مثلا من به یه آقایی بگم پدرت دلش برای تو میسوزه، نه این رفیقِ شارلاتان و حقهباز که تو رو قلیونیات کرده و تو باهاش کیف میکنی، ولی با پدر و مادرت کیف نمیکنی؛ من میخوام این رو بهت حالی کنم، اما نمیتونم. میگه نه این رفیق من باصفاست، بابای من کجا باصفاست؟ خب برای همینه که زندگیات اینه! در تحیر داری زندگی میکنی. من بهترین مکتب رو دارم، بهترین خدا رو دارم، بهترین مرام رو دارم، بهترین ایمان رو دارم، بهترین روح رو دارم، ولی در بدترین وضع دارم زندگی میکنم، چرا؟ چون نمیپذیرم. شما الآن نظام جمهوری اسلامی رو ببینید، حکومت ولیّفقیه، یه نفر به عنوان ولیّفقیه بالا سر ماست. زمان پهلوی، شاه مملکت شراب میخوره، قماربازه، هوسرانه. یه موقع هم نه، حاکم اسلامی نماز شبخونه، باز من برگردم بگم نه، زمان شاه خوب بوده! خب دیگه خدا باید چهکار کنه؟ علی-علیهالسلام- بالا سرمون هست، میگه نه معاویه-لعنهالله- خوبه، خب خدا هم مییاد علی-علیهالسلام- رو برمیداره میبره، میگه با همون معاویه-لعنهالله- زندگی کنید. شما الآن اوضاع عراق رو ببینید، عراق محل و مأمن اهلبیت-علیهمالسلام- هست، ولی هفت تا معصوم رو رد کرد گفت نمیخوایم. زینب-سلاماللهعلیها- رو رد کرد گفت نمیخوایم. کوفه اهلبیت-علیهمالسلام- رو نپذیرفت و گفت نمیخوایم، خب حالا سامان میگیره؟ اصلا سامان نمیگیره، هزار سال دارند چوب میخورند. الان فلسطینیها هفتاد ساله دارند تشییع جنازه میکنند. در جمهوری اسلامی مردم توی ده روز به این نکته رسیدند که باید حاکمشون ولیّفقیه باشه، مجتهد باشه، دههی فجر! همه چیز توی این ده روز حل شد. اینها جلوی چشمه دیگه، اینها رو که شما نمیتونی انکار کنی. جرج جرداقِ مسیحی، راجع به علی-علیهالسلام- مینویسه، ولی هیچی از علی-علیهالسلام- نمیفهمه، اما خصوصیات حضرت رو میتونه بنویسه. خب اگه تو راست میگی که علی-علیهالسلام- اینقدر خوبه و کتاب براش مینویسی، چرا به امیرالمومنین-علیهالسلام- معتقد نمیشی؟ دوتا مسیره، دوتا راهه.
به نیروی خودتون تکیه نکنید، به نیروی امامتون تکیه کنید! برای همین وقتی امام عسکری-علیهالسلام- رفت، خدا امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- رو قرار داد، امام زنده! با اینکه ائمه-علیهمالسلام- زنده و مردهشون یکیه. خدا حضرت رو هزار و خوردهای سال زنده نگه داشته و باز هم برای تو زنده نگه میداره که تو باهاش همراهی کنی، مایحتاج خودت رو ازش بگیری. ما «سَلامٌ عَلَىٰ آلِ ياسین» رو برای چی میخوایم؟ برای اینه که تو بفهمی سرپرست داری. من باید دنبال اون باشم و بهش توجه کنم. اومد از حضرت پرسید وظیفهی ما در زمان غیبت چیه؟ حضرت فرمود: «اِجْعَلُوا قَصْدَکُمْ اِلَیْنا بِالْمَوَدَّةِ» الان همین کاری که شما کردی، اسمش “بِالْمَوَدَّةِ” هست؛ همین که سیاه پوشیدی، گریه کردی، مراسم عزا به پا کردی.
ما باید همه چیزمون شبیه اهلبیت-علیهمالسلام- باشه، اونها چی دوست دارند ما بخوریم؟ چی بخوریم اونها ناراحت میشند؟ آیا خوابیدنمون اهلبیتیه؟ حضرت فرمود شیعیان ما دمر نخوابند! ببینید حتی با نوع خوابیدن ما کار دارند، چون حضرت میدونه توی این دمر خوابیدن، ما چی رو از دست میدیم. حضرت فرمود با دست راست آب و غذا بخورید، با دست راست مصافحه کنید. امام میدونه ما اگه با دست چپ غذا بخوریم چی میشه. من میگم آقا چه فرقی میکنه دست چپ و راست؟ دسته دیگه! خب حالا یه نفره چپ دسته، دو نفره، سه نفره، ده نفره که چپ دست هستند، اما اونهایی که راست دست هستند چرا لیوان رو دست چپ میگیرند؟! حضرت فرمود دارید نماز میخونید یه خرده به سمت چپ متمایل باشید و فشار بیارید، گفت آقا چرا اینطوری؟ حضرت فرمود پای چپ رو باطل فرض کنید، وقتی فشار مییاری رو پای چپ، یعنی باطل رو داری میکوبی. داری اون کسی که در مقابل ما ایستاد رو میکوبی، اهل سقیفه رو میکوبی، ببین چهقدر دقیق! حضرت فرمود داری نماز میخونی وقتی «اَلسَّلامُ عَلَیکمْ وَ رَحْمَةُ اللَّه وَ بَرَکاتُهُ» رو میگی و دستت رو حرکت میدی، دفعهی اول به صورت اونهایی که سمت راستت نشستند نگاه کن. دوباره دستت رو برای بار دوم بردی، از سمت چپیهات بیاعتنا رد شو! گفت آقا این برای چیه؟ حضرت فرمود دست راست رو حق فرض کن و با سلامِت حق رو تایید کن و دست چپت رو باطل فرض کن، این یه تمرینی باشه که هر روز در وجودت حق رو تایید کنی و باطل رو بکوبی. چرا ما پرچم آمریکا رو آتیش میزنیم؟ چرا پرچم جمهوری اسلامی رو بالا میبریم؟ چرا پرچم امام حسین-علیهالسلام- رو بالا میبریم، همه چیز دقیق هست. حق رو پیدا کنم. رفقا! شما امام دارید، امام از همهی امور شما اطلاع داره. شخصی از مدینه اومد خدمت امام رضا-علیهالسلام- و گفت یابن رسولالله تا شما مدینه بودید، خدمت شما سلام عرض میکردیم. حالا که در طوس هستید، ما از مدینه به شما سلام میدادیم، آیا شما سلامهای ما رو متوجه میشدید؟ حضرت فرمود چهقدر شما به ما کم معرفت هستید، چرا به ما معرفت پیدا نمیکنید؟ حضرت قسم خورد و فرمود ما تا قیامت تعداد بچههاتون و اسامی اونها رو میدونیم، آدرس خونههاشون هم میدونیم. ببینید حالا من یه همچین امامی رو رها کردم!
شخصی با امیرالمؤمنین-علیهالسلام- جایی میرفت، میخواست حضرت رو یه مقدار بکوبه و کوچیک کنه. گفت شما که میگید علم اولین و آخرین رو دارید، الان میدونید تعداد این مورچهها چند تاست؟ حضرت فرمود نه تنها میدونم که چند تا هستند، بلکه تعداد نرها مادههاشون هم میدونم! معرفت پیدا کنیم، بدونیم امامِ ما از حالات ما مطلعه، از مشکلات ما مطلعه، من رو داره هدایت میکنه، داره تربیت میکنه، میگه چهکار کن، میگه چهطوری با خدا حرف بزن، به من یاد میده، میگه غصه نخور، بگو «أَسْتَغْفِرُ ٱللَّٰهَ» راهت باز میشه، خدا منتظره. شما گناهات زیاده، ولی استغفارت کمه. مدام بگو «أَسْتَغْفِرُ ٱللَّٰهَ». صلوات زیاد بفرست. «لا إله إلّا اللّه» بگو. بشین برای مصیبت امام حسین-علیهالسلام- گریه کن، همینهاست که زندگیات رو رونق میده. شما ببینید در زمان بنیامیه و بنیعباس-علیهمالعنه-، اونها تموم نیروشون رو گذاشتند که اسمی از اهلبیت-علیهمالسلام- نباشه. شما میدونید چرا امام حسین-علیهالسلام- رو در کربلا نگه داشتند و نذاشتند حضرت حرکت کنه؟ چون اونجا یه منطقهی پرتی بود، اینها میخواستند یهجوری عملیات رو انجام بدند که هیچی از جریان امام حسین-علیهالسلام- و اهلبیت-علیهمالسلام- در عالم باقی نمونه، آتیش بزنند و بعد خاکسترش رو بدند باد ببره. چی شد؟ تونستند جلوی این جریان رو بگیرند؟ بنیعباس تونست صدای امام رو خاموش کنه؟ مجبور شد امام رضا-علیهالسلام- رو در کاخش ببره. امام حسن عسکری-علیهالسلام- رو مگه توی پادگان در سامرا نبردند؟ مگه از زنها جاسوس نذاشتند که ببینه نرجس خاتون بارداره یا نه؟ مگه امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- به دنیا نیومد و جلوی چشمهاشون نماز نخوند؟ این قدرت اهلبیت-علیهمالسلام- هست و اسمشون رو همهی عالم گرفته و تازه هنوز اولشه. الان افرادی هستند که در همین اوضاع اقتصادی و کرونا دارند با آرامش زندگی میکنند، چون دارند با تقوا زندگی میکنند، چون دارند خدایی و اهلبیتی زندگی میکنند. اگه زندگی ما داره متلاطم میشه، به خاطر بیتقوایی ماست!
به خاطر اینه که من حق خانمم رو ادا نمیکنم، خب این بیچاره صبح تا شب توی خونه داره زحمت میکشه، مییام توی خونه یه جور باهاش برخورد میکنم، بیرون میرم یه جور پیامک میدم که همهی فامیلش رو جلوی چشمش مییارم، اونوقت قراره این خونه چی بشه؟ باغ و بستان بشه و ملائکه توی این خونه بیان و برن؟ این خونه که همهش ظلمه! زن یه جور داره ظلم میکنه، مرد هم یه جور، “اَللّهُمَّ اشْغَلِ الظّالِمينَ بِالظّالِمينَ” شده، این دیگه زندگی نمیشه. من صاحب مرامم، من امام دارم، شما روایت رو ببینید چهقدر تکان دهندهست؛ حضرت میفرماید خدا به حضرت سلیمان ملک عظیمی داد، ملک عظیم سلیمان چی بود؟
هَٰذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ”
“[و به او گفتيم]: اين عطاى ماست، به هركس مىخواهى [و صلاح مىبينى] بىحساب ببخش و از هر كس مىخواهى امساك كن. (ص/ ۳۹)
بعد سوال کردند یابن رسولالله! خدا به شما چی داد؟ حضرت فرمود خدا به ما ملک کبیر داد، ملک کبیر چیه؟ حضرت فرمود:
“ما أَفاءَ اللهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَديدُ الْعِقابِ”
“آنچه را خداوند از اهل اين آبادیها به پيامبرش بازگرداند، از آنِ خدا و پيامبر و خويشاوندان او، و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا [اين اموال عظيم] در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد. آنچه را پيامبر براى شما آورده بگيريد [و اطاعت كنيد]، و از آنچه شما را نهىكرده خوددارى نماييد؛ و از [مخالفت] خدا بپرهيزيد كه خداوند كيفرش شديد است” (حشر/ ۷)
این کار خداست، حضرت فرمود خدا ما رو با خودش یکی کرد و هر کی به ما ظلم کنه، به خدا ظلم کرده.
“خَلَطَنَا بِنَفْسِهِ فَجَعَلَ ظُلْمَنَا ظُلْمَهُ وَ وَلاَيَتَنَا وَلاَيَتَهُ”
“ما را به خود پيوسته و ستم به ما را ستم به خود انگاشته و ولايت ما را ولايت خود قرار داده” (کافی/ ج ۱/ ص۱۴۶)
در روایت داره که خدا میفرماید من همه چیز رو به علی-علیهالسلام- سپردم، هر چی علی-علیهالسلام- بگه همونه. هر چی فاطمه-سلاماللهعلیها- بگه همونه، اگه حضرت بگه همه بهشت برن، باید همه به بهشت برن. “مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ” “حق میدانم آنچه را که شما حق دانستید” (فرازی از جامعهی کبیره)
راجع به فاطمهیزهرا-سلاماللهعلیها- براتون میگم که خدا چهطوری حضرت رو محور قرار داد. لیلهی قدر، لیله یعنی فاطمه-سلاماللهعلیها-، قدر هم یعنی خدا! یعنی یه سر طناب دست فاطمه-سلاماللهعلیها- و یه سر طناب دست خداست! رفقا هیچی الآن فرق نکرده، هیچی فرق نکرده، همه چیز تحت قبضهی ولیّ خداست. یه زمانی مردم آقای بروجردی میخواستند، به دعای امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- آقای بروجردی به دنیا اومد. یه زمانی باید کارهایی انجام میشد که دیگه کار آقای بروجردی نیست، باید حضرت امام-رحمهاللهعلیه- بیاد. شبی که حضرت امام رحلت کردند، همه به هم ریخته بودند که حالا چی میشه. گفتم رفقا! اگه ما باور داریم که امام-رحمهاللهعلیه- رو خدا به ما داده، جانشین امام رو هم به ما میده. از سال ۶۸ تا الان، از همهی فتنههای داخلی و خارجی به سلامت عبور کردیم. پس یه امام زمانی هست که کارها داره اینطوری اداره میشه، و الا ظاهر قضیه غیر از اینه، ما که چشم و ابرومون مشکیتر از انگلیس نیست، الان انگلیس از لحاظ پزشکی خیلی بالاست، ولی دیدید در ایام کرونا فاتحهش خونده شد، آمریکا هم همینطور.
مگه موشک و فناوری و دیجیتال مال اونها نیست؟ مگه تکنولوژی مال اونها نیست؟ پس یه چیز دیگهست، امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- هست. در هر لحظه یادت باشه یه کسری از خودت پر کنی. کسری چیه؟ کسری اینه که از خدا فرج نمیخوای، از خدا فرج بخواید! این یه رمزه که دارم امشب به شما میگم، فرج نه فقط به این معنا که امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- بیاد، اون مییاد، خدا هم میدونه زمانش کی هست. با عجلهی ما که خدا عجله نمیکنه. درخواست فرج یعنی اول گشایش برای من، من کارم گیر افتاده، ولی برای حضرت طلب فرج میکنم که گشایش بشه. آقا گیر کردی، دستت لای در مونده، بگو «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»، زن میخوای بگو «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»، این که میگی خدا کار امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- رو حل کن، یعنی کار من رو حل کن. صدقه برای حضرت بده. امشب توی روضه گریه داری میکنی، وقتی سیمت وصل شد هیچی نخواه، بگو خدا کار امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- کی حل میشه؟ این یعنی کار من کی حل میشه. امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف-چه احتیاجی به من و تو داره؟ حضرت مستجابالدعوهست، ولی خدا اجازه داده در دعاهای ما دخالت داشته باشه. پس ما کسریمون رو با دعای برای حضرت پر کنیم. نماز داری میخونی، یه مدد از امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- بگیر، بگو آقا یه نماز درست و حسابی بخونم، بعد ببین چی میشه. میخوای بخوابی توی دلت یه یادی از حضرت داشته باش. رفقا به میزانی که به این سرّی که امشب بهتون گفتم نزدیک بشید، گره از کارهاتون باز میشه، خدا اینطور قرار داده که این دوتا امر با هم پیوند خورده. دعاهای حضرت رو بخونید، کارهایی که خوبه انجام بدید. سال ۶۱ که من در سپاه بودم، بعد از انجام ماموریتم، از تهران برای زیارت به حرم حضرت معصومه-سلاماللهعلیها- رفتم، دیدم یه پیرمردی نشسته، بعدا من فهمیدم ایشون همون آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- هستند. دو سه نفر دور و بر ایشون نشسته بودند. من از این پیرمرد خوشم اومد، یه پیرمرد خیلی نورانی، به دلم نشست. گفتم آقا میخواستم سوال بپرسم، همین که رفتم سوالم رو بپرسم دیدم ایشون به من بیاعتنایی کرد و رفت. خیلی به من برخورد، من یه جوون ۲۲ ساله بودم و اینطوری با من برخورد کردند. رفتم به طرف آقای بهجت-رحمةاللهعلیه- زدم به شونهی حاجآقا و گفتم من دیگه با شما کاری ندارم، فقط میخوام یه نکتهای رو به شما بگم، برگشت گفت بفرمایید، گفتم من شنیدم پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- میرفته در خونهها رو برای هدایت میزده، درسته؟ گفت بله. گفتم امیرالمؤمنین-علیهالسلام- هم همینطوری بوده، درسته؟ گفت بله. گفتم خب اگه اینطوری بوده، پس شما مقلد کی هستید؟ اگه مقلد پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- هستید، سزاواره منی که از راه دور اومدم، شما پاشی بری و به من بیاعتنایی کنی؟ من دیدم که چهرهی حاجآقا قرمز شد، اصلا رنگش پرید. گفت آقا من فکر کردم شما یه سوالی داری از مسائل اجتماعی سیاسی، این چیزهایی که من نمیدونم. گفتم آقا مگه شما غیب میدونی که همچین فکری کردی؟! من از شما نمیگذرم و شما رو نمیبخشم، شما باید جواب خدا رو بدی. حاجآقا دید من خیلی عصبانیام شروع کرد به لطایفالحیلی که واقعا دستش بود، من رو آروم کرد، یه دوتا مطلب خندهدار هم گفت. بعد گفت حالا شما کوتاه بیا، من با شما برمیگردم و همون جا که پا شدم میشینم و شما سوالت رو بپرس. گفتم شما یه راه میانبر سراغ دارید که ما زودتر به اون جایی که میخوایم برسیم؟ حاجآقا فرمود به کف دست من خوب نگاه کن، من به کف دست ایشون نگاه کردم، ایشون فرمود هر وقت خواستی کاری انجام بدی، ببین اگه امام زمانت راضیه انجام بده، اگه دیدی ناراضیه ولش کن. گفتم آقا این کار شما چهقدر روی من تأثیر گذاشت، میشه دوباره انجام بدید؟ گفت بله. من باز به کف دست ایشون نگاه کردم، ایشون فرمود: هر کاری که امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- راضی هست انجام بده و هر کاری رو که راضی نیست انجام نده. دیگه همهی فقه، همهی عرفان رو گفت. گفتم حاجآقا اینهایی رو که شما گفتید من میدونستم که باید کاری کنم که امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- راضی باشه، یه چیز دیگه به من بگو. گفت: سوالت چیه؟ گفتم دوتا کار شبیه هم هستند، من از کجا بفهمم امام زمان از کدوم راضیه؟ گفت: آفرین، جوابت اینه؛ امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- چون امامته، خواستهش رو بهت الهام میکنه، حضرت به همهی مؤمنین خواستهش رو الهام میکنه!
پس ببین ما امام داریم، حجت داریم، برو دنبالش تا امام بهت حالی کنه، توی این راه هم ادا بازی و عرفان بازی رو کنار بذار، واجباتت رو انجام بده، حرام رو هم ترک کن!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سخنرانی محرم ۱۴۴۲/هیئت لواء حیدر کرار، کرج
شب هفتم، ۱۳۹۹/۶/۵