qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

پخش زنده

ایجاد زمینه‌های رشد در راه خدا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ مُصْطَفیٰ مُحَمَّد وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين ألمَعصومین المکرمین»


ما جریانی رو دنبال می‌کنیم و برای این‌که خودمون رو آماده‌ی طی کردن این جریان کنیم، باید زمینه‌ایی فراهم بشه تا رفتارها، اخلاق‌ و خلقیاتمون سمت و سوی خداپسندانه پیدا بکنه.
این‌که در فرد زمینه‌ای فراهم می‌شه و این زمینه بهش کمک می‌کنه تا راه خدا رو بره خیلی مهمه، این استعداد خیلی مهمه؛ یکی‌ از این زمینه‌ها اینه که من یادآور بشم که «لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا» من هیچی به حساب نمی‌اومدم، حالا من رو به حساب آوردند.
پزشکی که فوق تخصص داشت، بالای سرش توی مطب، عکس یه چوپان با لباس‌های قدیمی و تعدادی گوسفند رو زده بود.
از این آقای پزشک می‌پرسند این قاب عکس مناسبتش با مطب شما چیه؟
ایشون می‌گه این عکس بابای منه، من می‌خوام یادم نره کجا بودم، چی بودم، حالا کجام.
این‌که گفته می‌شه شما شاکر باشید و «اَلْحَمْدُالِلّهْ» بگید، فقط یه ذکر نیست، نه! یه نیروی قوی، یه روح بالنده است که بیرون از شما داره زندگی می‌کنه و باید تو وجودت بیاری، معنای شکر اینه، یعنی چی؟
یعنی من بدونم از من مواظبت کردند، امکانات به من دادند، رشدم دادند، چشم و ابروی من مشکی نبوده که تفضل به من شده، من رو آدم حساب کردند، گفتند تو بیا مسلمان شو، کافر نباش، مؤمن باش، مسلمانی هم نه، بلکه مؤمن خاص باش.
تو دایره‌ی کفران نعمت که در وجود آدم‌هاست، همه چیز از دست رفته، تو دایره‌ی شکر همه چیز نقده.
من بفهمم چه‌قدر برای من سرمایه‌گذاری شده.
شما این‌جوری فرض کنید که مثلا خورشید فقط برای شما خلق شده؛ فقط برای شما! این بهره‌ایی که از این خورشید می‌برم، برای منه، چون من دائرمدار تکلیفم. این آسمان و زمین برای منه «وَ سَخَّرَ لَكُم»، اصلا امام زمان-عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف- فقط برا منه، من چه‌کار دارم دیگران بی‌اعتنا هستند؟ من چه‌کار دارم دیگران نسبت به امام زمانشون بی‌تفاوتند؟ من همه‌ی دعاهای مفاتیح که راجع به امام زمانه هر روز بخونم، «سلام علی ال یاسین» رو من بگم، دعای عهد رو من بخونم، صلوات به امام زمان رو من بخونم، نماز امام زمان رو من بخونم، امام زمان مال منه، قران مال منه، این شکره. ببینید این یک تواناییه.
فرق ما با دیگران اینه، ما به برکت امیرالمومنین-علیه‌السلام- و فاطمه زهرا-سلام‌الله‌علیها- یه روح اضافه داریم، دیگران این روح رو ندارند، اون روح کجاست؟ چه کاره است؟
اون همون روحیِ که ما رو می‌یاره جلسه امام حسین-علیه‌السلام-، ما رو می‌بره حرم امام رضا-علیه‌السلام-، یعنی یک نگاه عمیقی ما به اهل بیت-علیهم‌السلام- داریم که دیگران نمی‌تونند داشته باشند. شما به یه بچه‌ی پنج ساله می‌خوای دروس دانشگاهی رو یاد بدی نمی‌فهمه. با یه که چینی، چه‌طور می‌خوای فارسی صحبت کنی‌، در حالی‌که فارسی رو نمی‌فهمه؟
ما رو انتخاب کردند، حالا ما کجاییم؟ ما می‌گیم خدا به ما چیزی نداده چون مرغ نداده، خدا به ما چیزی نداده چون فلان خونه رو نداده، خدا به ما چیزی نداده چون فلان وسیله رو نداده، این‌ درسته؟!
فردی اومد پیش امام باقر-علیه‌السلام- گفت یابن رسول‌الله ما مستاجریم، بچه‌هامون هم مریضند، وضع مالیمون هم اینه، هشت مورد از بدبختی‌هاش رو شمرد. دو سه تا گلایه هم به حضرت کرد. حضرت فرمود عیب نداره، شما شیعه بودنت رو همین‌جا به ما تحویل بده ما همه‌ی این‌ها رو به شما برمی‌گردونیم!
هر چیزی تو عالم قیمتی داره، قیمت گذاری‌اش با منه، شکر یعنی این. من بفهمم الان تو مملکت جمهوری اسلامی زندگی می‌کنم با همه‌ی فسادهاش. ببینید من خودم اهل تهرانم، تهران زندگی کردم، از قبل از انقلاب با مسائل آشنا هستم، الان جمهوری اسلامی با همه‌ی فسادهاش نسبت به تمام کشورهای دنیا یه مسجده، یه امام جماعت داره به نام آقای خامنه‌ای که همه دارند پشت سرش نماز می‌خونند، یعنی همون خانوم بدحجاب هم داره نماز می‌خونه، آدم اینو بفهمه. من یه مادر خوب دارم مثل خورشید می‌درخشه، باید این رو بفهمم، مرغ همسایه غازه!
من یه بابای خوب دارم که تو خونه داره بهش بی‌‌مهری می‌شه، ولی بابای خوبیه، من نمی‌فهمم، متاسفانه تقصیر منه، امام زمانی دارم که رفته، غایبه، تقصیر منه. یه قرآنی دارم که اصلا نمی‌خونم، همه‌ی کتاب‌های رمان و شعر رو می‌خونم الّا قرآن!
چون قرآن هم در کنار کتاب‌های دیگه مطرح می‌شه، صد تا کتاب مطرح می‌شه که این کتاب‌ها خوبه، یکی‌اش هم قرآنه، خب قرآن گم می‌شه.
نه! فقط قرآن برای منه، کتاب‌های دیگه رو دیگران بخونند‌، همون‌ها که فکر می‌کنند توش یه چیزیه، من نمی‌خونم. مفاتیح مال منه، آبگوشت مال منه، فست فود مال اون‌هاست، من کوکو سبزی دوست دارم، من می‌گم کتلت خوبه، من می‌گم آدم یه نون و سبزی بخوره، ولی فست فود نخوره. خب این تشخیصه، این همون حمده، من می‌گم آدم محاسن داشته باشه‌، این یه حمده. انگشتر داشته باشه، این یه حمده. طلبه باشه، این یه حمده. سرش به سجده باشه، یه حمده. مگه آدم چه‌قدر ظرفیت کیف داره؟ خب من کیفِش رو می‌برم.
وقتی من تو قنوت نماز انگشترم رو برمی‌گردونم و دعا می‌کنم، حال می‌یام، ولی یه نفر دیگه می‌ره ترکیه حال می‌کنه. من دارم برنامه‌ی خودم‌ رو می‌رم، برنامه‌ی من معلومه چیه، این رو به من حالی کردند. قم رو به من معرفی کردند. قم رو من رها نمی‌کنم، من کاری با بقیه ندارم، من از عمامه خوشم می‌یاد، ما با اون عده‌ای که عمامه رو سرشون هست، ولی راه علما رو نمی‌رند کاری نداریم، همه جا دزد هست این‌جا هم هست. امام می‌فرمود عالمِ فاسق.
من می‌خوام بگم که ما باید به سمت شکر بریم. حالا ببینید چه‌قدر موضوعات اطراف ما هست که شکر لازم داره. وقتی شکر نکردی خلأ ایجاد می‌شه. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِحَمْدِهِ، وَ جَعَلَنَا مِنْ أَهْلِهِ لِنَكُونَ لِإِحْسَانِهِ مِنَ الشَّاكِرِينَ، وَ لِيَجْزِيَنَا عَلَى ذَلِكَ جَزَاءَ الْمُحْسِنِينَ»
خدا را سپاس، که ما را به سپاس گزاریش هدایت فرمود، و ما را اهل سپاس قرار داد، برای این که از شکرگزاران احسانش شویم، تا در برابر این سپاس و شکر، پاداش نیکوکاران را به ما عنایت فرماید.» (صحیفه سجادیه/ دعای۴۴/ فراز۱)
همه چیز مربوط به خداست، ما کوتاهی‌های خودمون رو به حساب خدا می‌گذاریم، تنبلی‌هامون رو به حساب خدا می‌گذاریم، خدا داره امر خودش رو جلو می‌بره، خیلی جاها ما کسری داشتیم خدا جبران کرده «وَ جَعَلَنَا مِنْ أَهْلِهِ لِنَكُونَ لِإِحْسَانِهِ مِنَ الشَّاكِرِينَ».
آیه‌ی قرآن می‌گه شیطان تمام تلاشش رو بر این گذاشته که من و شما ناشکر باشیم، به این نکته خوب دل بدید، ما توی جمهوری اسلامی هستیم، الان توی جمهوری اسلامی یک اوضاعی پیش اومده، ما محاصره‌ایم، تحریم هستیم، جاسوس‌ها هستند و هزار اتفاق دیگه. این‌ها تموم می‌شه و خیلی طول نمی‌کشه، رونق خدایی می‌یاد، زمینه‌های بالنده می‌یاد، ولی الان ما داریم امتحان پس می‌دیم، الان ما باید مواظبت کنیم. ببینید ۲۰ سال پیش یک زن چادری خیلی مهم نبود، ولی الان اگه کسی چادری باشه خیلی مهمه. الان کسی با عفاف از خونه بیرون بره مهمه. یه زمانی تو بازار همه گرون فروشی می‌کنند، احتکار می‌کنند، یه نفر اَرزون بفروشه مهمه، وقتی همه ارزون می‌دن که دیگه فرقی نمی‌کنه، اینم ارزون می‌ده، مثلاً آخر شب دیگه می‌خواد جنسش تموم بشه داره ارزون می‌ده که بره. الان اگه کسی از برادرش یا از خواهرش برای تهیه‌ی جهیزیه دستگیری کرد مهمه، فردا دیگه مهم نیست، فردا گشایش می‌یاد، الان نبریدن مهمه، فردا خود به خود نمی‌بریم. وقتی همه چی سر جاش هست خوب دیگه سر جاشون هستند. ما که ادعا می‌کردیم که فلان و بهمان هستیم حالا بسم الله، بیایم خودمون رو مقایسه کنیم ببینیم به درد امام زمان می‌خوریم یا نه. این سختی‌هایی که الان ما داریم در مقایسه با سختی‌های اول کاری که امام زمان می‌یاد اصلاً قابل مقایسه نیست، روایت چیزهای عجیب و غریبی می‌گه.

شخصی پیش حضرت اومد، هی گفت ظهور کی اتفاق می‌افته، حضرت فرمودند چه‌کار به ظهور داری برو زندگی‌ات رو بکن. حضرت فرمود اگه امام زمان بیاد بهت امر می‌کنه که یک سال بالای کوه نگهبانی بدی، آب و نون هم خودت پیدا کنی، سرما و گرمای اون‌جا رو هم باید تحمل کنی. الان خوبه که تکلیفی نداری.
الان خوبه یعنی چی؟! یعنی این‌که پاشو نماز صبح رو بخون، می‌خوای بری بیرون چادرت رو سرت کن، الان راست بگو، الان خیرخواه مردم باش، این‌جوری به امام زمان تو همین محدوده‌ی کوچیک ثابت کن، بگو من الان دارم این‌قدر مراعات می‌کنم، فردا هم می‌تونم بهت کمک کنم، ولی وقتی من الان با داداشم دشمنی می‌کنم، با پدرم دشمنی می‌کنم، با مادرم دشمنی می‌کنم، با همه چیز مخالفت می‌کنم، اون موقع می‌خوام چه‌کار کنم؟! خدا به من نعمت ولی فقیه داده، ولی من دارم دنبال شاه می‌گردم!
ماه رمضان قرآن بخونم، نمازهام رو به موقع بخونم، یقه‌ی خودم رو بگیرم، خودم‌ رو امتحان کنم، خودم رو محک بزنم، ببینم اهلش هستم یا نه. هرجا هم که کم آوردید دعا کنید. تو سجده دعا کنید، ولی تو رکوع دعا نکنید، رکوع رو بگذارید برای تعظیم خدا «سبحان ربی العظیم و بحمده»، ولی توی سجده بعد از این‌که «سبحان ربی الاعلی و بحمده» گفتی دعا کن و بگو
«اللَّهُمَّ آتِ نَفسِي تَقواها، أنتَ وَلِيُّها و مَولاها، و زَكِّها و أنتَ خَيرُ مَن زَكّاها.»
بگو «اللّهُمّ قِني شُحَّ نَفسِي»
تو همه‌ی سجده‌هات دعا کن، نه فقط سجده‌ی آخر، تو قنوتت دعا کن که ملائکه زجه زدند، گفتند خدایا این شیطان که از همه طرف حریفه، پس یه مؤمن چه‌کار کنه تا از دست شیطان دربره؟ جواب اومد، من بالا و پایین رو برای مؤمن باز گذاشتم، به سجده بره و از من بخواد، بی برو برگرد جواب می‌دم. با حسن ظن زندگی کنید، به خدا سوء ظن نداشته باشید، سوء ظن آدم رو منافق می‌کنه، هر موقع داری دعا می‌کنی، جواب دعات رو پشت در ببین، هزار بار هم دعا کردی و دیدی جوابت پشت در نبود نگو دروغه، بازم دعا کن پشت دره، خدا قرار داده، من که قرار ندادم، اگه این عقل نبود، این ایمان نبود، این پیغمبر نبود، این مکتب نبود، امام حسین-علیه‌السلام- نبود، خب هیچی، همه جور می‌شد حیوانی زندگی کرد، ولی نه این‌جوری نیست، خدا هست. ببین اونایی که تربیت شدند، چه‌قدر خوب راه رفتند.
ببین آقای گلپایگانی، آقای بروجردی، آقای بهجت، حضرت امام، اونایی که زندگی نورانی و سعادتمندانه پیدا کردند و به یه جایی رسیدند.
زکریا بن آدم که تو قبرستان شیخان قم، کنار میرزای قمی دفنه، زمان امام رضا-علیه‌السلام- زندگی می‌کرد، حضرت براش نامه نوشت که از قم بیرون نرو. ایشون ناراحت شده بود و داشت از قم می‌رفت، تو اون نامه ‌حضرت نوشت همان‌طور که خدا بلا رو به‌ خاطر موسی بن جعفر از کاظمین بغداد دفع می‌کرد، به خاطر تو از قم و اهل قم بلا رو دفع می‌کنه.
به خودت امیدوار باش، به خدای خودت امیدوار باش، «فَاتَّقُوا اللّهَ، وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّو الاَْمْرَ إِلَیْنا، فَعَلَیْنَا الاِْصْدارُ، کَما کانَ مِنَّا الاِْیرادُ، وَ لا تَحاوَلُوا کَشْفَ ما غُطِّیَ عَنْکُمْ، وَ اجْعَلُوا قَصْدَکُمْ إِلَیْنا بِالْمَوَدَّةِ عَلَی السُّنَّةِ الْواضِحَةِ»
«از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کارها را به ما واگذارید، بر ماست که شما را از سرچشمه، سیراب برگردانیم، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پی کشف آن‌چه از شما پوشیده شده نروید. مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روشن است به طرف ما قرار دهید.» (بحارالانوار/ جلد ۵۲/ صفحه ۱۷۹)
«فَعَلَیْنَا الاِْصْدارُ، کَما کانَ مِنَّا الاِْیرادُ» امام زمان-عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف- می‌گه تا این‌جا آوردمتون، دستتون رو اگه از تو دستم در نیارید بقیه‌اش هم می‌برم. هرجا دیدی سخته به خاطر کارای خودمونه، ندونم کاری‌های خودمونه، اشتباهات خودمونه.

وصلی‌الله‌علی‌سیدنا‌محمد‌وآله‌الطاهرین

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هشتم رمضان؛ تاریخ ۱۴۰۰/۱/۳۱