qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

ولایت معیار ارزش‌گذاری

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا و شفیع ذنوبنا ابی‌القاسم المصطفی محمد و آله الطاهرین المعصومین المکرمین والعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین
اللهم إنا نرغب إليك في دولة كريمة تعز بها الاسلام وأهله وتذل بها النفاق و أهله و تجعلنا فيها من الدعاة إلى طاعتك و القادة الی سبيلك و ترزقنا بها كرامة الدنيا والآخرة 
صلواتی برای امام زمان_علیه‌السلام- بفرستید. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمه المعصومین و البرائه من اعدائهم

ارزش‌گذاری ما، قیمت ما همینه که ما بر اساس ولایت علی هستیم. یه یادگاری به شما بگم هر موقع پیچ و خم روزگار شما رو اذیت کرد با یا علی حل کنید. زیاد بگید علی، علی، علی… همون موقع می‌فهمید گره باز شد. این خیلی مهمه، پیغمبر اکرم-صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌- فرمود شب‌ها موقعی که می‌خواهی بخوابی بگو «اَشَهدُ اَنّ علیاً وَلِّیُ الله» به خاطر این عهدنامه‌ای که اقرار کردی، دیگه گناهی تو صحیفه‌ی عمل تو ثبت نیست و پاک شده. علی اینه، پاک کننده است. وقتی می‌‌گی علی شرک می‌ره، کفر می‌ره. امیرالمومنین-علیه‌السلام- یه رفیق یهودی داشت به قول شما رفیق فابریک، این یهودی مُرد، خیلی امیرالمومنین به خاطر مردن او اذیت شد، علی خیلی اذیت شد. پیغمبر اکرم-صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- وقتی منزل علی اومد و این پریشانی علی را دید پرسید علی جان چرا این همه ناراحتی؟ حضرت فرمود به خاطر مردن رفیق یهودی‌ام، حضرت فرمود علی جان به برکت دوستی با تو الان در آسمان چهارم خدا داره بهش روزی می‌ده. چون اون هم تو رو خیلی دوست داشت. یعنی یهودی بودن براش نمونده بود، ذوب شده بود آب شده بود، ولایت علی براش مونده بود، لذا ولایت علی برای کافر هم فایده داره، دوستی علی برای همه فایده داره.
«….وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ»
«…و [از نشانه های دیگر قدرت ما این‌که] زمین را [در زمستان] خشک و افسرده می‌بینی، پس چون آب [باران] را بر آن نازل می‌کنیم، می‌جنبد و برمی‌آید و از هر نوع گیاه تر و تازه و بهجت انگیزی می‌رویاند.»
(سوره‌ی حج/ آیه‌ی ۵)

ببینید تو زمستان زمین و همه‌ی گیاهان مردند، خاکستر مرگ رو همه چیزه تا این‌که یه باران بهاری می‌یاد و اول بهار می‌شه. بارانی می‌یاد که وقتی به درخت‌ها می‌رسه، سیراب می‌کنه،
«اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ» دیگه رویش شروع می‌شه، شکوفه‌ها درمی‌یاد.
«مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ» وقتی نگاه می‌کنی بهجت بهت دست می‌ده، کیف می‌کنی، می‌بینی که گل‌های رنگارنگ و شکوفه‌ها در اومده.
«ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَأَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
«همه] این [امور] برای این است که [بدانید] خدا همان حق است، و این‌که او مردگان را زنده می‌کند، و این‌که او بر هر کاری تواناست.»
(سوره‌ی حج/ آیه‌ی۶)
این کار خداست و «وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَىٰ» اونی که مرده بود زنده کرد «وَأَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» خدا هم بر هر چیزی قادره.
وقتی می‌گیم نوروز، نوروز ما یه خورده با این نوروز فرق داره، نوروز ما همین تغییره، همین روزی که نو می‌شه، چه‌طور بچه متولد می‌شه همه می‌خندند و همه شادند، بچه رو می‌دیم بغل مادرش، نوروز هم همینه.
یه سری امور در نوروز دست‌کاری شده، مثل چهارشنبه سوزی یا سبزه‌ایی که الان سر سفره هفت‌سین می‌ذارند، این برای ما نیست، اون یه چیز دیگه بوده، این سبزه اون سبزه نیست که تو نوروز بود. قدیم کشاورزها می‌خواستند بفهمند اون سال چی بکارند که محصولش خوب باشه، مثلاً یه بشقاب ماش می‌ریختند، یه ظرف عدس می‌ریختند، جو می‌ریختند، گندم می‌ریختند، نخود می‌ریختند، ببینند کدوم خوب بار می‌ده؛ ولی الان چی شده!؟ چه‌قدر نخود هدر می‌ره. چه‌قدر عدس، چه‌قدر ماش. اون موقع کشاورز می‌خواسته ببینه چی بکاره، الان که نمی‌خواد چیزی بکاره، اگر هر کس بخواد تو خونه‌اش یه بشقاب سبزه درست کنه، ببین چه‌قدر غلات و حبوبات هدر می‌ره. پس این یه تفاوت تو این قصه هست، تفاوت دیگه‌ اینه که درسته تغییری در طبیعت بوجود می‌یاد و شکوفه‌ها درمی‌یان ولی نوروز خیلی روز مهمیه! روز ولایت امیرالمومنین-علیه‌السلام- در غدیر روز نوروز بوده، لذا بچه شیعه‌ها وقتی تبریک می‌گن، در واقع اون رو تبریک می‌گن؛ یعنی ولایت علی رو تبریک می‌گم. کشتی حضرت نوح بعد از اون طوفان روز نوروز آرام شد. در همین روز جبرائیل بعثت پیغمبر رو بهش اعلام کرد و گفت یا رسول الله پیغمبر شدی. ابراهیم همین روز بت‌ها رو شکوند. پیغمبر همین روز از همه خواست که با علی بیعت کنند و روز غدیر شد. روزی که عثمان به درک رفت و دوباره امیرالمومنین خلیفه شد هم نوروز بود. روز ظهور امام زمان روز نوروزه، اول نوروز جمعه است که حضرت ظهور می‌کنه، ربط نوروز را ببین! قصه اینه! بحث نوروز اون‌قدر مسئله‌ی مهمی بوده که حضرت فرمود عجم‌ها این روز نوروز رو حفظ کردند، ولی عرب‌ها این رو پوشوندند. علامه مجلسی تو زادالمعاد می‌گه که موقع تحویل سال دعای معروف «بسم الله الرحمن الرحیم یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ» رو بخونید.
من خدمت آقای حق‌شناس بودم، ایشون ۳۶۵ بار این ذکر رو می‌خوند، به ما هم می‌گفت بخونید. امام صادق-علیه‌السلام- می‌فرماید در روز نوروز غسل کن، لباس تمیز بپوش، عطر بزن، روزه باش، چهار رکعت هم نماز بخون. دو تا نماز دو رکعتی مثل نماز صبح بخون. تمام مسائلش در مفاتیح هست، حضرت فرمود در رکعت اول حمد و ۱۰ تا قدر، در رکعت دوم بعد از حمد ۱۰ تا کافرون، بعد سلام بده.در نماز دوم رکعت اول حمد و ۱۰ مرتبه توحید، رکعت آخر هم سوره فلق و ناس. دوتا دو رکعت، بعد هم سجده برو خدا را شکر کن به خاطر نعماتی که بهت داده.

همون یه روز که تحول رخ می‌ده، نوروزِ اهل‌بیته. منتها این نوروز باستان که الان ما داریم نه! تو روایات برعکسه. اون ملعون به حضرت گفت شما بشینید ایرانیا نوروز برای پادشاهان هدایا می‌یارند، شما هدایا رو به‌جای من تحویل بگیرید. حضرت فرمود تو کتابی که خدا نوشته و اعمالی که به ما سفارش شده، همچین چیزی نیست که اینا برا خودشون دارند، مثل چهارشنبه سوری، قاشق زنی، مثل سیزده به در.
حضرت می‌‌فرماید این آدابی که شما می‌گید تو برنامه‌ی ما اهل‌بیت نیست، می‌گه آقا بالاخره این رسم ایرانی‌هاست می‌یان توقع دارند شما بشینید، حضرت رو وادار می‌کنه، اجبار می‌کنه که بشینه هدایا رو قبول کنه. حضرت هم می‌شینه چون چاره‌ای نداشت. حضرت یه نفر هم می‌ذاره که هر هدیه‌ای که می‌یارند بنویسه. هدایا رو جمع می‌کنند، بعد حضرت می‌فرماید لیست رو به خلیفه بده، وقتی این لیست هدایا رو می‌بینه، می‌گه اینا رو به حضرت بخشیدم. همون‌جا یه آقای مداحی وارد می‌شه، می‌گه آقا اجازه می‌دید من در رسای حسین یه چیزی بخونم می‌فرماید بخون. وقتی می‌خونه حضرت همه‌ی هدایا رو به اون می‌ده.
ما نباید امری رو که توی دین نیست به عنوان یه سنت قرار بدیم، یه موقع آداب و رسومه، ما الان تو شهرها می‌ریم، می‌بینیم یه رسوماتی دارند که خلاف شرع نیست، خلاف عقلم نیست، به اینا کاری نداریم، مثلاً خونه‌تکانی، کاری نداریم مگه چیز بدیه؟ لباس‌های نو می‌پوشند، مگه بده؟ نه! خوبه، می‌رند دید و بازدید، مگه بده؟ نه! خیلی خوبه، ولی اگه بخوای همه رو قبول کنی باید چهارشنبه‌سوری رو هم قبول کنی، خیلی چیز هست. حدود بیست تا عمل تو نوروزه، خیلی از اونا رو هم مردم نمی‌دونند، مثل قاشق‌زنی، می‌رفتند در خونه‌ها قاشق می‌زدند، آداب و رسوم‌هایی بود که کم شد. الان نکته‌ی من چیه؟ نکته من اینه که ما از نوروز بیایم تو امر خودمون استفاده کنیم، ما هم یه روز غدیر داریم، ببینید با این‌که جمهوری اسلامی هستیم، تنها حکومت شیعه تو دنیا هستیم که آن‌قدر جمعیت شیعه داریم، تعطیلی غدیر ما چند روزه؟ همه‌مون هم شیعه‌ایم، نماینده‌هامونم شیعه‌اند، مردم هم شیعه هستند ولی ما حق نداریم غدیر رو دو سه روز بکنیم، نمی‌تونیم، ولی تعطیلات نوروز چقدره؟ یه ماهه، یعنی از آخرای اسفند شروع می‌شه، الان شما برو بیمارستان‌ها مثلاً فوق تخصص می‌خوای بری، کار اورژانسی داری یه ماه تق و لقه. ما هم بخیل نیستیم دو ماه تعطیل باشه، ولی غدیر چی؟ غدیر نمی‌ارزه پنج روز تعطیل باشه؟! پس ما الان با این‌که جمهوری اسلامی هستیم، نمی‌تونیم همه‌ی اون چیزهایی که باورمون هست پیاده کنیم، ما تعزیرات داریم، حدود داریم، دست دزد رو باید این‌جوری بزنیم، شلاق باید بزنیم، اگه عربستان بزنه عیبی نداره ما بزنیم اشکال داره!! خیلی مهمه.
تو دنیا با شیعه این‌جور مخالفت می‌شه، حالا من به لحاظ حکومتی نمی‌تونم این کار رو بکنم، خودم که می‌تونم، الان بچه شیعه‌ها روز غدیر لباس نو بپوشند، چه اشکالی داره؟ این تقویت ولایت امیرالمومنینه، به هم تبریک بگند. غدیر من می‌تونم عیدی بدم، شکلات تو جیبم باشه، اگه مهمون اومد، آجیل تو خونه‌ام باشه، آقا این چیه؟! می‌گم عیده. چه عیدی؟ عید غدیر. بچه شیعه با عطر و ادکلن و لباس نو به این و اون تبریک بگه، ببینید این‌جوری ما قالب پیدا می‌کنیم والا اگه این‌جوری نشه ما قالب نگیریم یه جریانی می‌یاد ما رو می‌بره. ببینید الان به نام نوروز چه‌قدر ترافیکه. می‌گه تو بیست روز نوروز ۱۱۲۷ نفر ما کشته دادیم. چه‌قدر خانواده‌ها عزادار شدند؟ این تازه کشته‌هاست، چه‌قدر قطع دست بوده؟ چه‌قدر زخمی شدن؟ تو چهارشنبه سوری ما چه‌قدر تلفات دادیم؟ برای ترقه‌ها چه‌قدر هزینه شد؟ چه‌قدر حامله‌ها سقط کردند؟ چه‌قدر ترسیدند؟ چه‌قدر مشکل روانی درست شد؟ اینا همه رو حساب کتابه دیگه، نمی‌شه گفت نیست، هست! یعنی یه امری رو شما باور کردید و اون امر به شما حاکمه، الان سگ‌بازی رو ببین، چرا سگ دستش می‌گیره؟ یعنی این مغز از اعتقادات و باورها خالیه، عیبی نداره اصلاً شما سگ داشته باش

چه اشکالی داره، شما جلوی خونه سگ داشته باشی، مواظب خونه‌ات باشه؟ اصلاً تو حیاط هم یه سگ باشه، ولی این‌که شما سگ گردانی می‌کنی، چی رو داری در وجود خودت حل می‌کنی؟! خلاء داری دیگه. الان موسیقی با وجود آدما چی‌کار می‌کنه؟ یه تاپ و توپ، سر و صدا، یه آهنگ چی‌کار می‌کنه؟ آرامش می‌ده؟ نه حواس پرتیه، تو ماشین‌ها این همه سر و صداست، جنون می‌یاره، و این‌ مال خلاء روحیه.
اون وقت ما چی داریم؟! «علی بذکر الله تطمئن القلوب».
بچه هیئتی‌ها رو ببینید یه دونه‌شون قرص افسردگی نمی‌خورند با این‌که این همه گریه می‌کنند، دو ماه لباس سیاه می‌پوشند، آستانه تحملشون هم از همه بیشتره. حالا اونی که تو اون وادیه، سگ بازی می‌کنه، موسیقی گوش می‌ده، شراب می‌خوره، قمار بازی می‌کنه، آستانه تحملش چه‌قدره؟!
اگه دشمن حمله کنه اولین گروهی که فرار کنه یا تسلیم بشه یا بگه آقا بیا همه چیز مال تو، اینا هستند. اونی که سینه سپر می‌کنه اونا هستند. سیل بیاد هستند. زلزله بیاد هستند. کرونا بیاد هستند. تو بیمارستان کرونایی هستند. این آستانه‌ی تحمله! یه موقع یه بدعت رو بزرگش می‌کنم، یه دفعه یه سنت رو تحویل می‌گیرم. شما وقتی تو یه خونه‌ ولایت علی-علیه‌السلام- رو تبریک گفتی بنیه‌ی جریان رو تقویت کردی، ولی یه امر زمانی رو تبریک می‌گی، یه چیزی مثل شب یلدا، میزگن شب یلدا طولانی‌ترین شبه، مگه چه‌قدر طولانی‌تر از شبای دیگه است؟! یه دقیقه هم نیست، چند ثانیه کمتر.
وقتی یه خلاء فکری یا خلاء اعتقادی وجود داره باید یه چیزی درست بشه، مثلاً یه شمع این‌جا می‌ذاره، چه اتفاقی افتاد؟! وقتی رو به قبله رو به محراب هستی حقیقت داره، شما وقتی غذا رو هم رو به قبله بخوری تاثیر داره، تو روایت داره وقتی آب می‌خورید بگید-صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله- مثل اینه که در مقابل رسول خدا داری با دشمن می‌جنگی و جوری کشته شدی که در خون خودت می‌غلطی. مگه من چی‌کار کردم؟! گفتم-صلی‌الله‌علیک‌یا‌اباعبدالله-
تسبیح حضرت زهرا رو بگی، مثل هزار رکعت نمازه! الله اکبر!
ما الان داشتیم می‌اومدیم چند تا از این بی روسری‌ها جلوی ما در اومدند، ما هم همین‌طور راه می‌رفتیم، من شروع کردم بلند صلوات فرستادن، نمی‌دونم چی شد، ولی با یه صلوات وحشت اینا رو فهمیدم.

یکبار هم عید فطر تو فرودگاه مشهد، با اینا مواجه شدیم اتفاقاً توی دالونی بودیم که صدا می‌پیچید، من اون‌جا شروع کردم بلند اذان گفتم، خودشون رو جمع و جور کردند، بعد دیدم هر کدوم یه لچک سرشونه، خدا می‌دونه از کجا گیر آوردند. یه الله‌اکبر! چهار تا بچه مذهبی هیچی هم نگند نه دوربین در بیارن نه چیزی، فقط بلند بر محمد و آل محمد صلوات بفرستند.
می‌گن دومی از شب قدر وحشت عجیبی داشت، وحشت داشته که امشب نکنه شب قدر باشه، از روز غدیر می‌ترسیده! از حسین می‌ترسیده، از اسم حسین که روی شماهاست «اسمائکم». حقیقت اینه! شما الان می‌ری جلوی دستشویی صورتت‌ رو می‌شوری، خب صورتت‌ رو شستی خنک شدی، ولی وضو گرفتی چی می‌شه؟ نور حقیقته دیگه. یه خانومی تو هندوستان جادوگره، باهاش مصاحبه می‌کنند، این جادوگر می‌گه من حریف مسلمون‌ها نیستم، نمی‌تونم اینا رو جادو کنم، دلیل می‌یاره می‌گه اینا یه هاله‌ای از نور دارند اون اعتقاداتی که دارند من هر کار می‌کنم، متمرکز می‌شم، رو اینا اثر بذارم نمی‌تونم، ببین ولایت اینه، تو وجودت تاثیرگذاره، یه بسم‌الله، می‌گه آقا جن‌زده شدیم، می‌گم بسم‌الله بگو، چون بسم‌الله نمی‌گی این‌جوری فکر می‌کنی بگو بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم جن کدومه؟!
الإمامُ عليٌّ-علیه‌السلام-: «إنَّ رَسولَ اللّهِ-صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- حَدَّثَني عَنِ اللّهِ عزّ و جلّ أنَّهُ قالَ: كُلُّ أمرٍ ذي بالٍ لَم يُذكَر، «بِسمِ اللّهِ» فيهِ فَهُوَ أبتَرُ.» امام على-علیه‌السلام-: «همانا رسول خدا-صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- به نقل از خداوند عزّ و جلّ براى من نقل كرده كه چنين فرموده است: «هر كار ارزشمندى كه در آن بسم اللّه گفته نشود، نا تمام است» (التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام/ ۲۵ /۷)
هر كاری كه با نام خدا شروع نشه ابتره. شیعه‌ها اینا اسلحه است. امشب یادگاری بهتون بگم به شرطی که از من بگیرید، خواهشاً مطلبی که می‌گم از من بگیرید و یه سال با این زندگی کنید، بعد می‌بینی چه خبر می‌شه، حضرت فرمود هر کس می‌خواد رگ گردن شیطانش رو بزنه، اون روز قتل‌عامش کنه، یه بار بگه استغفرالله، وقتی بگه استغفرالله رگ گردن شیطان زده می‌شه، فردا هم بگو، فردا هم می‌یاد دیگه، امروز از بین بردیش، فردا هم فرداست. اگه روزه بگیره کمرش رو خوابونده، بچه‌ای که نماز بخونه گوشت بدن شیطان می‌ریزه، ولی اگه استغفرالله بگه رگ گردنش رو زده، صدقه بده گوشت بدنش رو ریخته، چهار تا کاره، صدقه، نماز، روزه و استغفرالله، از این استفاده کن. یه اموری بر علیه تو هستند. ائمه به ما یاد دادند، یه اموری مثل همین بسم الله به نفع تو هستند.
شخصی اومد خونه‌ی امیرالمومنین-علیه‌السلام- حضرت نشسته بود پاش گیر کرد با پیشونی خورد به تختی که حضرت نشسته بود خون اومد، امیرالمومنین-علیه‌السلام- فرمود الحمدلله، یه لبخندی هم زد. گفت آقا ما داغون شدیم شما می‌گید الحمدلله لبخندم می‌زنید، حضرت فرمود بله الحمدلله برای این بود که معلومه شما شیعه ما هستی. گفت آقا چه‌طور؟ فرمود شیعیان ما اگه خطایی بکنند خدا به قیامت نمی‌کشونه، همین جا یه بلایی به سرشون می‌یاره. الحمدلله گفتم فهمیدم شما شیعه هستی که به این زودی بلا به سرت اومد. گفت آقا خطای ما چی بوده، حضرت فرمود

خطای تو این بود که اومدی تو بسم‌الله نگفتی، امام صادق-علیه‌السلام- فرمود تو اتاق راه می‌رفتی شست پات گیر کرد به فرش، فرش بلند شد. این‌قدر هم نباید بلا به سرت بیاد فکر کن ببین چی‌کار کردی، راحت رد نشو.
حالا ما تصادف می‌کنیم، زنمون طلاق می‌گیره، می‌ریم یه زن دیگه می‌گیریم، می‌گیم چیزی نشده! تصادف رو بیمه حل می‌کنه. بابا می‌خواستند یه چیزی حالی‌ات کنند، می‌خواستند بگن تو غُدّی، می‌خواستند بگن تو لجبازی، می‌خواستند بگن تو با بابات این‌طوری برخورد نکن، می‌خواستند بگن تو با مامانت، می‌خواستند بگن تو خمست رو بده، می‌خواستند بگن چرا تو مسجد نمی‌ری؟ می‌خواستند بگن چرا نماز صبحت قضا می‌شه؟ تو اومدی با یه چیز دیگه برای خودت حل کردی. وایسا ببین بهت چی گفتند.
یه آقایی به من می‌گفت خدا می‌خواد به من چیزی رو حالی کنه یه مگسی می‌یاد روبروی من شروع می‌کنه به ویز ویز کردن، من اول نمی‌فهمم، بعداً می‌فهمم که این مگسه می‌خواسته یه چیزی حالی کنه گفتم خیلی خوبه که آن‌قدر مواظب خودت هستی، با یه مگس می‌فهمی. یه موقع می‌بینی شما اشک نداری اشکت رو گرفتند، یعنی قساوت قلب گرفتی، یعنی معلوم می‌شه دروغ زیاد می‌گی، معلوم می‌شه غیبت می‌کنی، معلوم می‌شه بچه شیعه‌ها رو تحقیر می‌کنی، معلوم می‌شه تحویل نمی‌گیری، معلوم می‌شه برای خودت کسی شدی، اشکت رو ازت می‌گیرند. ما هر وقت می‌رفتیم پیش آقای بهجت می‌گفتیم آقا مشکل داریم می‌فرمودند استغفار کنید، استغفار کنید. بعد هم روایت می‌خوندند «وَ قَالَ-عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ-: أَ لاَ أخبرك أُخْبِرُكُمْ بِدَائِكُمْ مِنْ دَوَائِكُمْ قُلْنَا بَلَى يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ دَاؤُكُمُ اَلذُّنُوبُ وَ دَوَاؤُكُمُ اَلاِسْتِغْفَارُ .»«و فرمود آن سرور كه آيا خبر نكنم شما را بدرد شما و دواء شما، گفتيم بلى يا رسول الله خبر كن. فرمود درد شما گناهست و دواء استغفار است.» (بحارالأنوار/ ج۹۰ /ص۲۸۲)
دَاؤُكُمُ مشکلت برای بی‌عقلی خودته، برای خطاییه که کردی، دواش چیه؟ استغفار.
بچه‌ها امسال را سال استغفار قرار بدید، کلمه استغفرالله، همین کلمه به جای پیغمبره، آیه قرآن می‌گه خدا به جای پیغمبر که رحمت للعالمین بود استغفار رو گذاشت، آقای جوان خانم جوان اگه استغفار از دهنت در بیاد یعنی پیغمبر رو بین خودت و خدا واسطه قرار دادی، خدا به خاطر پیغمبر می‌بخشه، امسال رو سال استغفار قرار بده، استغفار کن. اصلاً ما با رفقایی که یه مقدار صمیمی هستیم نزدیک‌تریم، می‌گه گره‌مون زیاده، می‌گیم موسی بن جعفر هر روز پنج هزار تا استغفار می‌کردند، شما به تبعیت از موسی بن جعفر-علیه‌السلام- پنج هزار تا استغفار بگو، حالا یه روز نشد دو روز، دو روز نشد سه روز، پنج روز، یه هفته، ده روز، ختم رو نگه‌دار، ختم استغفرالله. برای بچه‌دار شدن هم همینه، نماز استغفار که تو مفاتیح اومده، مثل نماز جعفر طیاره، تو رکوع و سجده ۱۰ تا و بعد از ۱۵ تا حمد استغفرالله می‌گی، دو تا دو رکعته.
امسال با استغفار زندگی کنید، یعنی وقتی شما استغفرالله گفتی، گفتم چی شد؟ رگ گردن شیطان رو می‌زنید، چه‌قدر خوبه! بچه‌ها برای خودتان برکات رو جمع کنید، کسی رو اذیت نکن، دلگرمی بده، کسی رو ناراحت نکن، حتی سوئیچ یه نفر و پنج دقیقه هم قایم نکن که بخندند، یه زنگ بی‌خود نزن، اذیت بشند، یه شماره‌ای رو هک نکن، می‌دونم واردی، هکر خوبی هستی، ولی برای شیعیان استفاده نکن. پیامک ناراحت کننده نفرست، حالا تو هم به هم ریختی به هم ریختی، حالا یه نفر به هم ریخته دیگه چرا همه رو به هم می‌ریزی؟ چرا به مامانت می‌گی این‌جور شد، به بابات می‌گی این شد، دو سه روز تحمل کن، دکتر گفته فلان، گفته که گفته، سه روز به هیچ کس نگو، سه روز برو توی امامزاده‌ای بشین، بگو خدایا این‌ رو درست کن. درست می‌کنه، خدا کارش اینه، « يَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْكَسِير»(دعای جوشن کبیر) شکسته بندها می‌گن یعنی اگه یه گونی استخون رو ببری همه رو ردیف می‌کنه، کسی که دست و پاش شکسته می‌برند، شکسته بند همه‌ی اینا رو قشنگ درست می‌کنه، «يَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْكَسِير»، استخوان شکسته، خدا اینه، تو اصلاً نبودی، خلقت کرده حالا که خلقت کرده نمی‌تونه کارت‌ رو درست کنه؟! کار عالم‌ رو داره حل می‌کنه، تو کی هستی؟! تو اصلاً عددی نیستی، به خدا اطمینان کن، امیدواری‌ات به اون‌جایی که فکر می‌کنی خبری نیست، بیشتر باشه تا به اون‌جایی که خبریه. یه جایی که اصلاً احتمال نمی‌دی اون‌جا می‌خواند یه چیزی بهت بدند، امسال فکر کن می‌خوای خانه‌دار بشی، از کجا؟ ما نمی‌دونیم. امسال می‌خوای ماشین دار بشی از کجا؟ ما نمی‌دونیم. دری به تخته می‌خوره یه دفعه‌ای درست می‌شه، همه اینایی که خونه‌دار شدند مگه از روی لیاقت و شان بوده؟ برای تو هم می‌شه. امسال مریضی‌ات هم خوب می‌شه، به خدا امیدوار باش. حمد بخون، تربت بخور، صدقه بده اگه پول داری گوسفند ذبح کن، مرغ ذبح کن، تخم مرغ به فقرا بده، با صدقه کارت رو حل کن، خدا رو چه دیدی شاید یه دختر خوب، یه فرشته‌‌، از یه خانواده‌ی خوب می‌خواد قسمتت بشه، امیدوار باش، شک نکن، این ذهن خرابت رو تعطیل کن. فرعون هم دنبال موسی بود می‌خواست بگیره و بکشه، رفت یه جایی خوابید و «فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ» (سوره قصص/ آیه‌ی ۲۴) گفت خدا یه چیزی به من برسون، بلند شد یه دفعه دید یه جایی سر و صداست، همه هجوم آوردند، آب می‌خوان، دو تا دختر هم اون گوشه ایستادند، غیرتش گل کرد اومد همه رو کنار زد، داشت تاریک می‌شد آب کشید و به اینا داد و دوباره رفت دراز کشید، دو تا دختر رفتند، بعد دوباره اومدند، گفتند بابای ما با تو کار داره، رفت هم بهش شغل دادند، هم زن دادند، خونه هم دادند، خلاصه داماد سرخونه شد، بعد هم پیغمبر شد، از دست فرعون هم نجات پیدا کرد، بعد همه‌ی مردم رو هم نجات داد. این کافی نیست؟! کافی نیست که بفهمی که اتفاقاً همش همین‌جوریه. چند تا ساحر رفتند که برای فرعون سحر کنند، اما به دست موسی مومن شدند. این‌جوری زندگی کن، من به این‌ می‌گم زندگی، نه این‌که هی محاسبه کنی، دو دو تا چهار تا کنی، خوب از این‌جا این‌قدر پول می‌رسه، از این‌جا این‌قدر پول می‌رسه، این رو که محاسبه کردی توش چیزی نیست، نه یه چیزهایی هست که اصلاً تو نمی‌دونی، پاشو نماز شب بخون، یه نماز با حال بخون، بعد می‌بینی که عوض شد.

وصلی‌الله‌علی‌محمد‌وآله‌الطاهرین

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۲۹ اسفند ۱۴۰۲؛ شب نهم ماه مبارک رمضان