تربیت فرزند
با سلام و احترام.
طلبه هستم و پسری 14ساله دارم که یک سال است به بلوغ رسیده است. متاسفانه از روی ناآگاهی در کودکی ـ چون تک فرزند بود ـ هر چه میخواست برایش
تهیه می کردیم به طوری که در واقع می خواستیم تمام کمبودهای زمان کودکی خودمان نسبت به او تبدیل به رفاه شود.
الان ویژگی های او چنین است : به شدت پرتوقع، بههیچ وجه انتقاد را بر نمی تابد، در نماز و درس بسیار سهل انگار، گاهی توهین به والدین(نگاه اخم آلود،
بسیار حاضر جواب بودن، گاهی تعابیر توهین آمیز)، بسیار عاطفی و وابسته، به هر چیز که علاقه شدید داشته باشد بسیار در آن کار موفق است، عقده شدید
نسبت به مدح شدن و دیده شدن، توجیه گری بسیار قوی نسبت به اشتباهات واضح (بسیاری از اوقات، توجیه خود را با دروغ مخلوط می کند)،بسیار آرمان طلب
و تمامیت خواه، خودخواه در منافع مشترک، بسیار راحت طلب و فراری از سختی و زحمت، در هنگام سپردن کارها معمولا بهانه گیر و از زیر کار در رو، با هوش
و خلاق.
نسبت به اشتباهات او مدتی سرزنش و ملامت می کردیم، بعد فهمیدیم کار غلطی است. البته هنوز هم در اشتباهاتش گاهی ملامت می کنیم و نمیتوانیم به او
چیزی نگوییم .گاهی تنبیه مختصر بدنی کرده و می کنیم. بارها با او نشسته ایم و با محبت تذکر داده ایم و قبول کرده و حتی گریه کرده است ولی دو روز بعد،
باز همان فرد قبلی شده است. مدتی با وعده تشویق پیش رفتیم متوجه شدیم در حال شرطی شدن است. الان بین ما و او فاصله وجود دارد حرف و تذکر ما
نسبت به او تاثیر خود را از دست داده و به ندرت با تهدید یا تشویق می توانیم او را به کاری وادار یا از انجام کاری برحذر بداریم. قلبا از او دلگیر و دل چرکین
هستیم در عین حال او را بسیار دوست داریم. نگران آینده دینی و دنیایی او هستیم اما حقیقتا دیگر نمیدانیم باید چه کار کنیم. هر وقت از او انتقاد می کنیم
جواب می دهد هر چه بگوییم باز جواب می دهد، به سختی از کاری که قصد انجامش را دارد منصرف می شود. بزرگواری کنید راهنمایی بفرمائید.(الان دو پسر
دیگر هم دارم یکی 6 ساله و دیگری 4 ساله است نگرانم که این دو پسرم هم مثل او بشوند)
مسئول سایت: سلام سوال شما طولانی است. شما می توانید سوالتان را از طریق سامانه تلفنی مطرح فرمایید و یا بصورت خلاصه در ۲-۳ خط همین جا بیان کنید.