فراز11-8
فراز8-11
«فَكُلّ الْبَرِيّةِ مُعْتَرِفَةٌ بِأَنّكَ غَيْرُ ظَالِمٍ لِمَنْ عَاقَبْتَ، وَ شَاهِدَةٌ بِأَنّكَ مُتَفَضّلٌ عَلَى مَنْ عَافَيْتَ، وَ كُلٌّ مُقِرٌّ عَلَى نَفْسِهِ بِالتّقْصِيرِ عَمّا اسْتَوْجَبْت»(۸)
«خداوندا، همه آفريدگان معترفند كه هر كه را عقوبت كنى بر او ستم نكردهاى و همگان بر اين گواهند كه هر كه را از عذاب رهايى بخشى در حق او احسان كردهاى و همه اقرار مىكنند كه حق عبادت و شكر تو را آن چنان كه در خور آن هستى به جاى نياوردهاند.»
«فَكُلّ الْبَرِيّةِ مُعْتَرِفَةٌ بِأَنّكَ غَيْرُ ظَالِمٍ لِمَنْ عَاقَبْتَ»همهی مخلوقات خدا، حتی اگر در حال حاضر هم اعتراف نكنند، وقتی حقیقت برایشان آشكار شد، اعتراف خواهند كرد كه خدای متعال در حق آنها نه تنها ظلم نكرده، بلكه نهایت رحمت، شفقت و مهربانی را داشته است. «وَ شَاهِدَةٌ بِأَنّكَ مُتَفَضّلٌ عَلَى مَنْ عَافَيْتَ» خداوند متعال از روی فضل خود به ما عافیت داده است، نه از روی استحقاق ما. «وَ كُلٌّ مُقِرٌّ عَلَى نَفْسِهِ بِالتّقْصِيرِ عَمّا اسْتَوْجَبْت» همه خواهند گفت: «ما مقصریم» چرا که در آنچه باید انجام میدادیم كوتاهی كردیم.
انسان برای اینکه از پروردگار خود راضی باشد، ابتدا باید از خودش راضی باشد، راضی شدن به معنای آرام گرفتن و اطمینان داشتن به اینکه حق همین است؛ این مطلب، مطلب بسیار مهمی است. یعنی فرد به آنچه که الان هست، ایراد و اشکال نگیرد؛ جایگاه خود را زیر سوال نبرد.
چهقدر به ما تخفیف داده شده و چهقدر از اشتباهات ما گذشت شده که در حال حاضر انسانی با این خصوصیات هستیم؟ وگرنه اگر خداوند متعال به یکی از اعمال ما اشکال میگرفت، همان کافی بود که ما در بدترین جایگاه قرار بگیریم. مگر شیطان پس از سالها عبادت رجیم نشد؟
باید یاد بگیریم در وجود خود نسبت به وضع موجود رضایتمندی داشته باشیم و اشکال نگیریم.
ما قیمت ایمان را نمیدانیم، قیمت محبت امام حسین-علیهالسلام- را نمیدانیم، قیمت یک زیارتمان را نمیدانیم، قیمت دو رکعت نماز با پذیرش ولایت اهلبیت-علیهمالسلام- را نمیدانیم؛ پس قضاوت ما هم غلط است. این نعمتهای بزرگی است که ما ارزش آنها را نمیدانیم. مگر میتوان بر نعمت ایمان قیمت گذاشت؟
اگر مومن باشیم ولی در ظاهر هیچ چیز نداشته باشیم، در واقع همه چیز داریم، اما کافر اگر همه چیز داشته باشد، باز هیچ ندارد.
گاهی مشکلات ما قیمت آن چیزی است که داریم. نگذارید شیطان شما را مایوس کند. قیمت مؤمن نزد خداوند معلوم است.
«فَلَوْ لَا أَنّ الشّيْطَانَ يَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِكَ مَا عَصَاكَ عَاصٍ، وَ لَوْ لَا أَنّهُ صَوّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقّ مَا ضَلّ عَنْ طَرِيقِكَ ضَالّ»(۹)
«خداوندا، اگر آدميان را شيطان نفريفته و از طاعت تو باز نداشته بود، هيچ گنهكارى جامه جان به گناه نمىآلود و اگر باطل را در چهره حق جلوه نمىداد، هيچ گمگشتهاى راه تو گم نمىكرد.»
اگر در راهِ ایمان قرار گرفتی، لذتش را ببر، دیگر چه میخواهی؟ وقتی فرد در راه مشهد است و به سمت زیارت میرود، میتواند از این، در راه بودن لذت ببرد.
«وَ لَوْ لَا أَنّهُ صَوّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِی مِثَالِ الْحَقّ مَا ضَلّ عَنْ طَرِيقِكَ ضَالٌّ» حضرت-علیهالسلام- هشدار میدهند که تزویر، کار شیطان است. در روایت است که خداوند متعال راضی نیست مؤمن حتی با دیدن یک خواب یا شنیدن یک اشاره ناراحت شود، این کار شیطان است.
وقتی روی منبر هستید، پنجاه نفر، صد نفر شما را نگاه میکنند، دیگر هیچ چیز از خدا نخواهید. مگر چه خصوصیتی داشتید که شما را به حساب آوردند و در این جایگاه قرار دادند و گفتند برو آن بالا، زبان خدا و ائمه-علیهمالسلام- شو و حرف بزن؟ انسان باید قدر جایگاهی را که به او دادهاند بفهمد، نکند نگاه حقیرانهای به این جایگاه داشته باشید.
در زمان ما، مسئولیت سنگین است. بیرون از این فضا شما را آیتاللهالعظمی میدانند، مگر اینکه شما خود را ضایع کنید.
«فَسُبْحَانَكَ مَا أَبْيَنَ كَرَمَكَ فِی مُعَامَلَةِ مَنْ أَطَاعَكَ أَوْ عَصَاكَ تَشْكُرُ لِلْمُطِيعِ مَا أَنْتَ تَوَلّيْتَهُ لَهُ، وَ تُمْلِي لِلْعَاصِی فِيمَا تَمْلِكُ مُعَاجَلَتَهُ فِيهِ»(۱۰)
«خداوندا، منزهى تو. وه كه چه آشكار است نشان كرم تو در معامله با آن كه اطاعتت كند يا معصيت ورزد. فرمانبردار را پاداش نيكو مىدهى و حال آنكه تو خود توان فرمانبردارىاش دادهاى و كيفر گناهكار را با آنكه در موآخذتش قدرت دارى به تأخير مىافكنى.»
چهقدر عجیب است که خداوند متعال از کسی که کار خوبی انجام داده است تشکر میکند، با اینکه آن فرد هیچکدام از آن اعمال را انجام نداده است! اگر فهم است، خداوند داده است، اگر اراده است، خداوند داده است، اگر لیاقت است خداوند داده است، زمینهی هر کار خوب را خداوند فراهم کرده است. هیچ چیز مال فرد نیست، ولی باز هم خداوند متعال از او تشکر میکند. حق این نیست که انسان در مقابل چنین خدایی تواضع کند و به جلالت، عظمت و بزرگی او اعتراف کند؟
«أَعْطَيْتَ كُلّا مِنْهُمَا مَا لَمْ يَجِبْ لَهُ، وَ تَفَضّلْتَ عَلَى كُلٍّ مِنْهُمَا بِمَا يَقْصُرُ عَمَلُهُ عَنْهُ»(۱۱)
«هر دو را چيزى عنايت مىكنى كه نه سزاوار آن بودهاند و اعمالشان از احسانى كه در حقشان روا مىدارى قاصر است.»
«أَعْطَيْتَ كُلّا مِنْهُمَا مَا لَمْ يَجِبْ لَهُ» یک چیزی به هر دو(مطیع و عاصی) میدهی، که بر اساس لیاقت آنها نیست. «وَ تَفَضّلْتَ عَلَى كُلٍّ مِنْهُمَا بِمَا يَقْصُرُ عَمَلُهُ عَنْهُ» فقط باید گفت سبحان الله.