پخش زنده
راههای دستیابی به اخلاق
راههای دست یابی به اخلاق
اخلاق، دغدغه همیشگی مؤمنان
دغدغه اصلی مؤمن برای اینکه مرضی رضای اهلبیت-علیهمالسلام- قرار بگیرد، اخلاق خدایی داشته باشد، از صفات کریمه برخودار شود و از رذایل دوری گزیند، پیدا کردن اخلاق خوب و نیکو است. در طول تاریخ دینورزی، به صورت فراوان دیده میشود که هر کدام از نحلهها و جریانات، به نحوی دستورالعملهایی را برای شکلگیری اخلاق ارائه داده و مباحثی را نیز در این باب مطرح کردهاند. شما میبیند که جریانی به نام عرفان و عارف به عنوان یک مسلک در سالهای اخیر شیوع یافته است که از صوفیه نشأت گرفتهاند. قبل از آن نیز، علمایی از شیعیان بودهاند که به نحوی به این مسائل پرداخته و خواستهاند که برنامه اخلاقی مدونی را ارائه نمایند.
اهلبیت-علیهمالسلام-، مطمئنترین راه برای دستیابی به اخلاق
اگر شما برای پیدا کردن یک اخلاق خوب به متون روایی اهلبیت-علیهمالسلام- و معارفی که خاندان رسالت به آن پرداختهاند برگردید متوجه میشوید که اخلاق این خاندان ممتاز است. آن بزرگواران در این وادی، هم طرح مسأله کردهاند و هم یک راه مطمئن در پیش روی دوستداران خود قرار دادهاند. چرا که شما در خیلی از مواقع میگویید اخلاق، ولی اخلاقی است که مخرب است. مثلاً در اخلاقی مثل اخلاق مسیحیت که میبینید یک شخص، در ظاهر، آرام و مؤدب است و کاری به کار کسی ندارد؛ در ذهن ما این جای میگیرد که او متخلّق است و به جنبههای دیگرش کاری نداریم. یا مثلا به صورت تمجید از کسی میگویند که آقا بیست سال سکوت داشته است. آن وقت این بیست سالی که این آقا ساکت بوده، چه موقع امر به معروف میکرده است؟ چه کسی وظیفه این آقا را در نهی از منکر، با اینکه وظیفه روزانهاش بوده، بر عهده گرفته است؟ یا میگویند که آقا عزلت اختیار کرده است. این شخص چه موقع احکام مردم را به آنان گفته است؟ چگونه به فقرا رسیدگی کرده است؟ چه موقع حال مؤمنان را پرسیده است؟ و یا میگویند که فلان آقا هر وقت، نامهای برایش میآمده، چون میخواسته درس بخواند، آن را بدون اینکه بخواند زیر پتو میگذاشته است، تا جایی که پدرش میمیرد و متوجه نمیشود.
پس آن دستوراتی که از اهلبیت-علیهمالسلام- برای ارتباط داشتن با مؤمنان به دست ما رسیده است چه میشود؟حضرت حتی مسافتی را معلوم میکنند که اگر تشییع جنازهای از مؤمن در آن فاصله اتفاق افتاد، باید بروید. همچنین آداب دیگری نیز در اینباره نظیر چرخیدن دور تابوت و شروع از سمت راست و… نیز از آن بزرگواران به دست ما رسیده است.
اخلاق صحیح، منعکس کننده همه دستورات اهلبیت-علیهمالسلام-
انسان وقتی نتیجه و خروجی تربیت و اخلاق آن گروههای مختلف را نگاه میکند، میبیند که یک نوع اخلاق شخصی که معیار صحت آن، فقط پسند خودشان بوده است را در اختیار دیگران گذاشتهاند. تشخیص دادهاند که فلان قسمت خوب است، آن وقت رفته و آن را در خود پدید آورده است. اخلاقی، اخلاق است که همه دستوراتی که اهلبیت-علیهمالسلام- دادهاند در آن باشد.
خوردن و آشامیدن از منظر اخلاق اهلبیت-علیهمالسلام-
مثلاً خوردن و آشامیدن، موضوعات مهمی در مکتب اخلاقی اهلبیت-علیهمالسلام- است. از نظر آنان، مؤمن باید مواظب خوردنش باشد. مؤمن باید خوشخوراک باشد، خوب بخورد و ضعیف نماند. حضرت فرمودند: «المؤمن أکول» شخصی به امام باقر-علیهالسلام- گفت: آقا! این شخص در سر سفره خیلی میخورد. ایشان فرمودند: مؤمن است دیگر! بلکه باید خوشحال باشی که او میل دارد و میخورد. حال شما ببینید که همین خوردن، در عرفان، چه دریچههایی را باز کرده است و چه دستوراتی در باب منع آن دادهاند.
نکوهش عزلت از منظر اهلبیت-علیهمالسلام-
عزلت در مکتب اخلاقی اهلبیت-علیهمالسلام- هیچ جایگاهی ندارد. حضرت فرمود: ما در اسلام و تشیع، رهبانیت نداریم. رهبانیت همان نماز شب است. حضرت فرمود: هر کسی یک وجب از مردم فاصله بگیرد خدا ولایتش را از او قطع میکند. پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- بین مردم، پیغمبر بود، اما بین مردم بود. علی-علیهالسلام- در میان مردم، وقتی روی زمین مینشست، وقتی مخالفان با او مشاجره میکردند و وقتی به او دشنام میدادند علی بود. آن حضرت وقتی بین مردم بود علی بود نه وقتی که در صومعه و غار بود.
سراب بودن اخلاق غیر اهلبیت-علیهمالسلام-
شما بر روی هر کدام از دستورات اخلاقی و تربیتیای که از منبعی غیر از اهلبیت-علیهمالسلام- صادر شده دست بگذارید میبینید که حکمی از احکام خدا یا سنتی از سنتهای پیغمبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- مورد غفلت واقع شده است. اگر مقدار مخالفت، حتی یک مورد هم باشد به آن نتیجهای که ما فکر میکنیم نخواهیم رسید.
نقش محوری تولّی و تبرّی در اخلاق اهلبیتی-علیهمالسلام-
شما وقتی برگردید در چارچوب تربیتی اهلبیت-علیهمالسلام- میبینید که آن حضرات، اخلاق را بر پایه تولّی و تبرّی قرار دادهاند. حرف آنان این است که ولایت طاغوت را نپذیر و به جای آن، ولایت خدا را بپذیر. شخصی خدمت حضرت آمد و گفت: آقا اینها که در مقابل تشیع هستند نمازهایشان خیلی منظم و اخلاقشان خیلی خوب است و همگی راستگو و امانتدار هستند؛ ولی وقتی میآییم و شیعیان را میبینیم، میبینیم که اینگونه نیستند؛ بلکه افرادی نامنظم و کمثبات هستند (او اینگونه فکر میکرد که در نزد خداوند، عمل آنان با ارزش است). حضرت به او فرمود: کسی که طاغوت را قبول کرده هر کاری که دارد انجام میدهد برای طاغوت است و برای خدا نیست؛ ولی آن کسی که خدا را قبول کرده است، پیوسته عبادت خدا را بهجای میآورد.
امیرالمؤمنین-علیهالسلام- فرمود: در راه باشید هر چند با لغزش و خارج از راه نباشید هر چند بدون لغزش. ولایت و حبّ و بغضت را درست کن. حضرت فرمود: اگر کسی محبت و بغضش به خاطر خدا باشد، اگر چیزی را که میدهد به خاطر خدا بدهد و آنچه که میگیرد و نمیدهد باز هم به خاطر خدا باشد، این فرد، کسی است که با ائمه-علیهمالسلام- همردیف است. ببینید که ائمه-علیهمالسلام- چگونه اخلاق را مطرح میکردهاند.
مهمترین مسایل در اخلاق اهلبیتی-علیهمالسلام-
1- ترک گناه
یکی از مسایلی که در اخلاق باید به آن بسیار توجه کرد و بلکه مهمترین مسأله است، گناه است. سنگینی گناه بر روی دوش ما نمیگذارد که راه خدا را برویم. گناه، وِزر است و آنچه که از خلاف و معصیت و منکَر بر روی دوش مؤمن است، سنگینی میکند و نمیگذارد که او، قدم از قدم بردارد. امام هادی-علیهالسلام- میفرماید: اگر ولایت ما را قبول کردید «کفارةً لذنوبنا طیباً لخلقنا و…؛ جبران کننده گناهان ما، نیکو گرداننده خلقت ما و…» شما دیگر چه میخواهید؟ همین ولایت که الان در وجود شما هست اصلاً نمیگذارد که در وجود شما بدی پا بگیرد. یعنی هر گناهی که میخواهد بیاید پا بگیرد، این ولایت کفارهای برای آن میشود؛ کفاره آن گناه است. حالا آن کسی که ولایت اهلبیت-علیهمالسلام- را نپذیرفته است، بیاید و سنگینی این گناهان را از روی دوش خود بردارد.
2- طهارت نفس
دومین مسألهای که در مکتب اخلاقی اهلبیت-علیهمالسلام- بسیار به آن توجه شده این است که مؤمن، زمینهی دریافتی برای خودش درست کند که اگر خدا خواست رحمتش را بفرستد، او آن را جذب کند. مشکل اصلی مؤمن در اخلاق، همین است. در زیارت جامعه کبیره آمده است که «وَطهارة لأنفسنا؛ و پاکیای برای نفسهای ما» .
شما کجای این نفس را میتوانید پاک کنید؟ یک گوشهاش را بگیری یک گوشه دیگرش گیر است. طمع را حل کن، حسادت را چه میکنی؟ این دو را حل کن، کینه را چه میکنی؟ حِقد را چه میکنی؟ خساست را چه میکنی؟ گمان بد را چه میکنی؟ از میان این همه رذیله اخلاقی، ده، بیست یا پنجاه تا را حل کنی، یکی از آنها بماند برای بدبختی کافی است. در یک بشکه، یک سوراخ کافی است تا نگذارد که آبی در آن بماند. وقتی ولایت اهلبیت-علیهمالسلام- در وجودت هست نجات پیدا خواهی کرد.
ترس از خدا به برکت گریه بر سیدالشهداء-علیهالسلام-
مگر خدا نمیگوید که از من خوف داشته باش؟ بهترین خوف در گریه بر امام حسین-علیهالسلام- است. در روایتی داریم که وقتی شما بر مصائب امام حسین-علیهالسلام- گریه میکنی، آخرین حد خوف در دلت ایجاد میشود؛ و وقتی محبت آن حضرت در دلت شکل میگیرد بهترین اشتیاق و رغبت در وجودت ریشه گرفته است. چرا باید به این طرف و آن طرف برویم؟ شما یک بچه هیأتی بیاورید که افسرده باشد؛ و یک غیر هیأتی نشان بدهید که افسرده نباشد. من برای شما مقدار افسردگیاش را ثابت میکنم.
منزلت گریه بر امام حسین-علیهالسلام-
آقای خوشوقت(ره) میفرمود:«هر کس اشک ندارد راه به روی او بسته است.» آقای بهجت(ره) میفرمودند: چشمهای مخصوص در عرش پروردگار است که فقط برای این است که وقتی مؤمن دلش بر مصیبت آلالله-علیهمالسلام- رقّت گرفت و سوخت، آن آب از چشمانش جاری میشود. حاج عباس شوفر، راننده آقای بروجردی(ره)، هر وقت روضه میخواندند و گریه میکرد، اشکهایش را پاک میکرد و به گلویش میکشید. میگفت: آدم اینطوری موقع جان دادن راحت جان میدهد. این را از آقای بروجردی(ره) یاد گرفته بود.
آقای تبریزی(ره) در شهادت معصومان-علیهمالسلام-، تا روضهخوانش برای او روضه نمیخواند به درس نمیرفت. شما احوالات بزرگان را ببینید. آقای حکیم(ره) را حتما بر روی منبر دیدهاید که چه کار کرد. همه علما همینطوری هستند. کسی جرأت نمیکرد که روضه حضرت زینب-سلاماللهعلیها- را برای آقای بهجت(ره) بخواند. آن پیرمرد بلند میشد و با مشت گره کرده، طوری بر سینهاش میکوبید که ما میترسیدیم جناق سینهاش بشکند. کمی به خودمان بیاییم! راهی که برایمان باز کردهاند را بعضیها دارند میبندند.
راه،های دیگر بسته است؛ دیگر راهی نیست. خدا فقط یک راه را برای ما باز گذاشته و آن راه اشک است که آن را هیچ وقت نبسته است؛ راه اشک بر اباعبدالله-علیهالسلام- و مصائب ایشان است. حداکثر استفاده را از این راه بکنید. فکر نکنید که قضیه امام حسین-علیهالسلام- یک امر جزئی در یک موضوع خاص است، اصلاً اینطوری نیست. بلکه برعکس است. همه جریانات در دل جریان امام حسین-علیهالسلام- شکل میگیرد. اگر خواستی بفهمی که طلبگی و درس خواندن چیست فقط با گریه بر امام حسین-علیهالسلام- میتوانی بفهمی.
آقای بروجردی(ره) آخر فهم است، آخر تقوا است، وقتی عزادارها به خانهاش میآیند و میروند، کمی از گِلی که به خاطر امام به خود مالیده بودند را به عنوان تبرک به چشمش کشید و تا آخر عمر، چشمانش ضعیف نشد. تربت امام حسین-علیهالسلام- را در اول ماه به عنوان ایمان، بخورید. کام بچه را با تربت باز کنید تا که ایمانش راسخ شود. بیایید و به دنبال این راه بروید.
همه معصومان-علیهمالسلام- به امام حسین-علیهالسلام- ارادت خاص داشتهاند. پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- میگوید: «حسين منّي و أنا من حسين، أحبّ اللّه من أحبّ حسيناً» . حضرت زهرا-سلاماللهعلیها- شب و روز برای او گریه میکند. امیرالمؤمنین-علیهالسلام- سفارش او را به دیگر برادران میکند. امام حسن-علیهالسلام- به او میگوید: «لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه» . امام سجاد-علیهالسلام- 35 سال بر امام حسین-علیهالسلام- گریه میکند. امام باقر-علیهالسلام- روضهخوانی را میآورد تا روضه بخواند؛ آن حضرت میفرمود: پردهای بیندازید تا خانمها هم بیایند و روضه را گوش بدهند. بعد میفرمود: از پشت پرده قنداقهای را به من بدهید، روضهخوان دارد روضه علیاصغر میخواند. اینها راه است که آن بزرگواران به ما نشان دادهاند دیگر.
امام خمینی-رضوان و رحمت خدا بر او- آن مرجع بزرگ، وقتی آقای کوثری در جماران، هنوز «السلام علیک یا ابا عبدالله» را نگفته بود، شانههایش تکان میخورد. شما جلساتی که الان مقام معظم رهبری برای فاطمیه و محرم میگیرند را ببینید. مرثیهسراها میآیند و مرثیه و روضه میخوانند و ایشان با اینکه رهبر است گریه میکنند. اگر از خیلیها بپرسید میگویند که رهبر نباید آنطوری بنشیند و گریه کند. اما ایشان میدانند که آن گریهها است که پشتوانه است. اصلاً پشتوانه معارف شیعه گریه بر اباعبدالله-علیهالسلام- است. وگرنه معارف برای شما نمیماند. معارف را در چه صندوقی نگاه داشتهاید؟ با گریه بر امام حسین-علیهالسلام- باید حفظش کنید. امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- میفرماید: صباحاً و مساءً. این یک نسخه و راهنما برای هدایت است.
همراهی با اهلبیت-علیهمالسلام- فقط با گریه بر امام حسین-علیهالسلام-
امام رضا-علیهالسلام- به ابنشبیب میگوید: «يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب» . سپس حضرت به این جزئیات نیز میپردازند که ای ابنشبیب! آیا شده است که به خاطر امام حسین-علیهالسلام- اشک در چشمان تو حلقه بزند؟ او میگوید: بله آقا! امام میفرماید: آیا شده است که اشک جاری شود؟ او میگوید: بله آقا! باز امام میفرماید: آیا شده است که بر روی گونهات بریزد؟ او نیز میگوید: بله آقا! امام رضا-علیهالسلام- در آخر فرمودند: آن اشکی که به خاطر امام حسین-علیهالسلام- بر روی محاسن میریزد فقط برای ما است.
در واقع، همه گریههای ما تباکی است. ما هیچ وقت نمیتوانیم همانند گریههایی که ائمه-علیهمالسلام- در رثای امام حسین-علیهالسلام- و آلالله-علیهمالسلام- از خود نشان دادهاند گریهای کنیم. حضرت میفرمایند: اگر شما اینطوری گریه کردید در رفیق اعلی با ما هستید. شما با چه عملی میتوانید با ائمه باشید؟
نقش زیارت عاشورا در اصلاح اخلاق
زیارت عاشورا از اول تا آخر یک خط سیر معارف است. این سلامها، لعنها و دعاها، همهاش روی حساب است. یعنی یک سیر است. در یک زیارت عاشورای خیلی ساده شما را یک سیر میدهند. مثل حج که شما میروی؛ ابتدا مُحرم میشوی و سپس به طواف میروی. بعد از آن، میروی و نماز میخوانی، و بعد برای سعی میروی و به دنبال آن رمی جمرات میکنی، سپس نیز به قربانگاه میروی. همه این کارها را که انجام بدهی میگویند حج انجام دادهای. در جریان زیارت عاشورا همهمینطوری است. شما را یک سیر از همان جا تا بیرون میدهند.
زیارت عاشورا مکتب اخلاق است؛ شما اگر زیارت عاشورا نخوانی هر چند که ریاضت شرعی هم داشته باشی، اخلاقت فاسد میشود. ما در خدمت آقای حقشناس(ره) بودیم؛ ایشان اصلاً از علیاصغر عبور نکرد. میگفت: علیاصغر برای ما کافی است، ما اگر از عهده مصیبت علیاصغر بر بیاییم دیگر برایمان بس است.
ناتوانی غیر اهلبیت در تربیت و اخلاق
رفقا! غافل نباشید. خیلی از حرفها را اصلاً گوش ندهید. من با خیلی از اینها بودهام، ادا بازیهایشان را هم دیدهام. جلسات ذکرشان را هم شرکت کردم، من تربیتی در اینها ندیدم. ما از جبهه میآمدیم و در فاصله دو عملیات، جلسات زیارت عاشورایی با صد لعن و صد سلام داشتیم که با آنها فتح الفتوح میشد. کجاست آن جلسات؟ کجاست آن زیارت عاشوراها؟ کجاست آقای حقشناس؟ کجاست آقای بهجت؟ کجاست آقا فخر؟ باید دست به کار شوید، باید وظیفهتان را انجام دهید، مواظبت کنید.
گریه بر امام حسین-علیهالسلام- یک برنامه برای همه ایام سال
عزاداری و گریه برای امام حسین-علیهالسلام- باید در طول سال باشد، نه فقط در محرم و صفر. محرم برای عموم مردم است. در روایت دارد که امام رضا-علیهالسلام- سنت عزاداری دهه محرم را شروع کرد. آن حضرت کتیبه به دیوار زد و عزای امام حسین-علیهالسلام- را شروع کرد. خودش روضهخوان دعوت کرد. عمل ما تأسی گرفته از آن بزرگواران است. این راه، روشن است، راه واضح همین است. ببینید گریه بر امام حسین-علیهالسلام- چقدر عظمت دارد که پیامبر-صلیاللهعلیهوآلهوسلم- فرمود: «مَن بکی أو أبکی أو تباکی وجب له الجنة؛ هر کسی [برای امام حسین-علیهالسلام-] گریه کند یا بگریاند یا خودش را به گریه بیندازد، بهشت برای او واجب میگردد»
تعادل یافتن اخلاق با گریه
اخلاق انسان با گریه درست و میزان میشود. خیلی از این مسجدیها قساوت قلب دارند. شما برو جایش را بگیر، برو صف اول و وسط اینها بایست اگر اجازه دادند. اگر امام جماعت ده دقیقه دیر بیاید ببین پشت سرش چه میگویند. این نشان میدهد که هنوز تقوا درست نشده است؛ راحت پشت سر امام جماعت غیبت میکنند و ناسزا میگویند. خدا نکند که رکوعش را کمی طولانیتر کند، اینها از چیست؟ اینها از قساوت است. اما همینها، همین جوانهای کمحوصله وقتی در جلسه امام حسین-علیهالسلام- مینشینند پنج ساعت را در فشار تحمل میکنند و در آخر برنامه میخواهند سینه هم بزنند، این به دلیل خشوع است.
مسجدیِ هیأتی و هیأتیِ مسجدی
مسجدیها باید هیأتی و هیأتیها هم باید مسجدی شوند. امروزه، متأسفانه! هیأتیها مسجدی نیستند و این یک نقص است. به همین جهت، از نظر معنوی، برایشان کم گذاشته میشود. دارد برایشان استخفاف نماز پیش میآید. آنها هم در ولایت ضعیفند. باید فکری شود تا در مساجد ما روضه باشد. عدهای به اشتباه میگویند که چرا در مسجد هیأت میگیرید؟ نمیفهمند، جای روضه در مسجد است. شما وقتی روضه را در مسجد نبردی، عدهای دیگر، آهنگ میآورند و یا یک برنامه دیگری را در آنجا پیاده میکنند.