پخش زنده
فراز3-1
فراز 1-3
اللَّهُمَّ إِنْ تَشَأْ تَعْفُ عَنَّا فَبِفَضْلِكَ، وَ إِنْ تَشَأْ تُعَذِّبْنَا فَبِعَدْلِكَ (1)
خداوندا به خاطر فضل و احسانت اگر بخواهى ما را میبخشى، و به خاطر عدالت و دادگريت اگر بخواهى ما را عذاب مىكنى.
فَسَهِّلْ لَنَا عَفْوَكَ بِمَنِّكَ، وَ أَجِرْنَا مِنْ عَذَابِكَ بِتَجَاوُزِكَ، فَإِنَّهُ لَا طَاقَةَ لَنَا بِعَدْلِكَ، وَ لَا نَجَاةَ لِأَحَدٍ مِنَّا دُونَ عَفْوِكَ (2)
پس بر ما منت گذار و بخششت را بر ما آسان فرما، و با گذشت خود ما را از كيفرت رهايى بخش، چه اينكه، ما نمیتوانيم عدالت تو را تحمل كنيم و هيچ يك از ما بدون بخشش تو، راه نجاتى نداريم.
يَا غَنِيَّ الْأَغْنِيَاءِ، هَا، نَحْنُ عِبَادُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ، وَ أَنَا أَفْقَرُ الْفُقَرَاءِ إِلَيْكَ، فَاجْبُرْ فَاقَتَنَا بِوُسْعِكَ، وَ لَا تَقْطَعْ رَجَاءَنَا بِمَنْعِكَ، فَتَكُونَ قَدْ أَشْقَيْتَ مَنِ اسْتَسْعَدَ بِكَ، وَ حَرَمْتَ مَنِ اسْتَرْفَدَ فَضْلَكَ(3)
اى بى نياز بىنيازان، اينك ما بندگان تو، در اختيار توايم و من نيازمندترين نيازمندان به توام، پس نياز ما را با بىنيازى (و عطاى بىمنتهاى) خويش بر طرف فرما، و اميد ما را با منع (از رحمت) خود نوميد مكن. زيرا، (اگر چنين كنى) بدبخت كردهاى كسى را كه از تو نيكى خواسته، و محروم ساختهاى آن را كه از فضل تو بخشش خواسته است.
🔵در معارف شیعه، دو حوزه مطرح است: یکی حوزه توان من و تلاش من بر ترک گناه. اما چون خدا میداند که ما ضعیفیم و شیطان مسلط است، خدا خودش راه جبران قرار داده است. الان در قانون کشور ما این ضعف هست، یعنی باید به تناسب تلاش مردم، فُرجه باشد. مثلا فرد باید احساس کند که وقتی قوانین را رعایت می کند اما در موقعیت خاصی آن را رعایت نکرده است برای او فرجه قائل شوند. اگر این فرجهها باشد، فرد ترغیب می شود موقعی که میتوان قانون را رعایت کند، رعایت کند.
ما وقتی به قانون خدا میرسیم، گیر هستیم؛ اما خدا ما را ضعیف قرار داده است و …؛ لذا حکمت خدا اقتضا میکند که امری به نام فضل باشد تا ما نجات یابیم. لذا وقتی هم فضل است و هم عدل، اگر کسی در راه نباشد، شقی است.
فسَهِّلْ لَنَا عَفْوَكَ بِمَنِّكَ،
قانون را باید آسان کرد. لذا اگر خواب ماندید، باید قضا را بهجا آورید؛ اما الان عرفا نمیپذیرند نماز قضا شود، لذا باید نماز را کنار گذاشت.
و أَجِرْنَا مِنْ عَذَابِكَ بِتَجَاوُزِكَ،
ما را از عذابت به گذشتت برسان.
فإِنَّهُ لَا طَاقَةَ لَنَا بِعَدْلِكَ،
اگر دائم بخواهیم قانون و عدل را اجرا کنیم، کار سخت میشود. لذا در منزل هم همان مقدار که سختگیر و قانونی هستید، باید عفو و گذشت داشته باشید تا طرف بگوید همین الان امکان دارد که نظر فرد عوض شود.
و لَا نَجَاةَ لِأَحَدٍ مِنَّا دُونَ عَفْوِكَ
زیرا اگر عفو نکنی، راه دیگری نداریم.
يا غَنِيَّ الْأَغْنِيَاءِ، هَا، نَحْنُ عِبَادُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ
من همان بنده تو هستم.
و أَنَا أَفْقَرُ الْفُقَرَاءِ إِلَيْكَ،
خدایا تو که نمیخواهی زورت را به من برسانی، غنی تویی، فقیر هم من هستم.
فاجْبُرْ فَاقَتَنَا بِوُسْعِكَ،
اینکه گفتیم امر، دو سویه است (هم تلاش ما و هم فضل خدا) در این عبارت معلوم میشود. ما تلاشمان را داریم، اما تلاش ما مانند تلاش مورچه است؛ ما مورچهای زندگی میکنیم، اما زندگی اینطور نیست؛ لذا خدایا تو جبران کن.
و لَا تَقْطَعْ رَجَاءَنَا بِمَنْعِكَ
اگر خدا عدالتش را اجرا کند، امیدی باقی نمیماند. لذا فضل میآید تا امید باقی بماند. کسانی که فقط سختگیر هستند و یا فقط سهلگیر هستند، فایدهای ندارد؛ باید نصف وجودتان سختگیر و نصف آن، سهلگیر باشد. الان سمت راست بدن، قویتر از سمت چپ است؛ این مهم است که نصف وجود انسان قویتر باشد.
فَتَكُونَ قَدْ أَشْقَيْتَ مَنِ اسْتَسْعَدَ بِكَ،
خدا دومی را از روی فضلش، کنار پیامبر میآورد و دخترش را همسر پیامبر قرار میدهد، تا قساوت او کم شود و حجت بر او تمام شود. الان با آب، سنگهای معدنی میتراشند!
و حَرَمْتَ مَنِ اسْتَرْفَدَ فَضْلَكَ
اگر خدا کسی را از فضل خودش محروم کرد، آن فرد بیچاره شده است.
اینکه روایت دارد شیطان در مجاری خون است، اگر از بیرون نتواند کاری کند، از درون یک مانعی ایجاد میکند تا آن امر مهمی که باید گفته شود، گفته نشود.
خدا از فضلش بسیاری را در کنار حضرت امیرالمومنین-علیهالسلام- قرار داد؛ تا حضرت را ببینند، اما آنها از این فضل استفاده نکردند؛ لذا حجت بر آنها تمام شد و خبث وجودشان نمایان شد. اگر حضرت امیر نمیبود بسیاری از اینها خباثتشان معلوم نمیشد. خیلیها هم با دیدن حضرت، هدایت شدند. حر هدایت شد، عمربن عبدالعزیز خیرالظلمه شد.
الان ما نیازی نداریم که در کنار حضرت امیر-علیهالسلام- باشیم، زیرا ما چنین خبثی نداریم. الان خدا برای آنها جمهوری اسلامی را قرار داده است.