بالاترین درجات معنویت
سوال نوجوانی هستند که مشتاق هستند به بالاترین درجات معنویت برسند، مثل مرحوم قاضی تا آنجا که بتوانند باطن افراد را هم ببینند؟
پاسخ: آقای قاضی باطن خودشان را هم نمیدیدند، آقای بهجت هم همینگونه بود. باطن دیدن یک امر غیبی است و باید غیب را دانست. نه باطن خودشان باطن دیگران را هم نمیدیدند. یک سری چیزها افواهی است و در دهانها چرخیده است که قاضی و قاضی و… اصلا این راه نیست. راه، همان راه فقیه است، اگر شما در خواست خود صادق هستید، از من میپرسید، راه سیر و سلوک این است که شما به رساله عمل کنید. رساله بخوانید و عمل کنید. آقای قاضی هم اگر اکنون بود و حرفی میزد بر خلاف نظر مرجع تقلید شما، گوش دادن به صحبت ایشان حرام بود. پس آقای قاضی هم اگر قاضی است، نباید خلاف مرجع تقلید شما چیزی بگوید، پس باید به صحبت مرجع تقلیدتان عمل کنید. اما ما چون نمیخواهیم به وظیفه عمل کنیم و برایمان سخت است و مسیر تعبد و بندگی خلاف هوای نفس ما است! به دنبال یک راه آسان میگردیم، و راه آسان برای ما این است که یک دفعه شبی یک نور ببینیم و صبح کربلایی کاظم شویم و بعد از آن شهرت پیدا کنیم و درب خانهمان را باز کنیم و برای دیگران نسخه بپیچیم. غافل از اینکه این افراد زحمت کشیدهاند و همین آقای قاضی که شما میگویید زحمت کشیده است و مراقبت نموده است. حرام را ترک و واجب را انجام داده است، مستحبات را انجام داده است و مکروهات را ترک نموده است، خدا هم به او لطف کرده است. نمیشود که یک دفعه و بی هیچ عملی بشویم فلانی! نه!! انجام واجب و ترک حرام وظیفهی ماست. اگر ما این را انجام دهیم خدا هم لطف میکند و مسیر را نشان میدهد، خداوند به بندگانش سراسر لطف است. دستگیری میکند. شما امروز نماز بخوانید، خداوند متعال مسیرتان را روشن تر میکند و اگر نماز شب بخوانید نور افکن میاندازد. مراقب پدر و مادرتان باشی ده نور افکن میاندازد و راه را هموارتر میکند و تا جایی که خودتان شگفتزده میشوید که چقدر حرکتتان زیبا شده است. آن وقت در وجودتان الهام میکند و کارهای خوب را انجام میدهید، در واقع کارهای خوب را به دست شما انجام میدهد! دقت کنید، چون شما راه را پیدا کردهاید، پیش میآید که اتفاقی در جایی واقع شوید و یک کار خوب بزرگ توسط شما انجام شود و راه به سوی شما باز میگردد.