qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز8-4

فراز 8-4
«اللَّهُمَّ وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِالْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ، وَ زِيَارَةِ قَبْرِ رَسُولِكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ رَحْمَتُكَ وَ بَرَكَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ، وَ آلِ رَسُولِكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ أَبَدا مَا أَبْقَيْتَنِى فِى عَامِى هَذَا وَ فِى كُلِّ عَامٍ، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ مَقْبُولا مَشْكُورا، مَذْكُورا لَدَيْكَ، مَذْخُورا عِنْدَكَ.» ( ۴ )
«بارخدایا، با توفیق برحج و عمره و زیارت قبر رسولت -که درود تو و رحمت و برکاتت بر او و بر آل او باد- و بر زیارت آل رسولت- که سلام تو نثارشان باد، به طور دائم تا وقتی که زنده‌ام، در امسال و در هر سال بر من منت بنه و آن را عبادتی مقبول و مورد پاداش و منظور نظرت و ذخیره‌ای برایم نزد خودت قرار ده.»

اگر فردی هنر صحبت کردن با یک فرد بزرگ که در مقام مخاصمه با اوست، یا نزد او چیزی (گرو) دارد، را داشته باشد؛ خیلی مهم است. مثلا من برای حل شدن یک کاری به فردی پیام دادم و در انتها چون می‌دانستم او علاقه به شهادت دارد, نوشتم خدا شما را به برکت این کار جزء شهدا قرار دهد. با همین یک جمله دعا, او کار ما را انجام داد.
محمد حنفیه در مقام جنگ با روم‌ به پادشاهش پیام داد که خدا هر روز 360 بار نگاه می‌کند … .
امام از خدا با این بیان حج را می‌خواهد که حج را بر من منت بگذار؛ نه این‌که مستقیما بگوید خدایا به من حج را بده! (این هنر صحبت کردن با خدا خیلی مهم است). در ادامه از خدا زیارت مدینه را هم می‌خواهد. افرادی هستند که حج رفته‌اند اما بخاطر بیماری و … به مدینه مشرف نشده‌اند.
( وَ اجْعَلْ ذَلِكَ مَقْبُولا مَشْكُورا؛):
از خدا حجی را می‌خواهد که مقبول باشد؛
( مَذْكُورا لَدَيْكَ ؛):
این مذکور بودن را خود معصوم می‌داند که چیست. ممکن است حج مقبول شود اما نزد خدا یاد نشود. یاد شدن نزد خدا, مقام بالایی است. از خدا می‌خواهد که این حج, برای او ذخیره شود و آفت نخورد.

«وَ أَنْطِقْ بِحَمْدِكَ وَ شُكْرِكَ وَ ذِكْرِكَ وَ حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْكَ لِسَانِى، وَ اشْرَحْ لِمَرَاشِدِ دِينِكَ قَلْبِى.»( ۵ )
«زبانم را به ستایش و شکر و ذکر و ثنای نیکویت گویا ساز و دلم را برای پذیرش هدایت‌های دین خود گشایش بخش.»

خدایا زبانم را به حمد خودت باز کن؛ بگویم الحمدلله. اگر این اذکار از زبان صادر نشود, بهتر است بسته باشد. اگر آب، رفع عطش نکند, آب نیست. زبانی خوب است که وقتی باز می‌شود, ذکر گوید نه لاطائلات وحرف‌های بیهوده. این معجزه زبان است, که با اینکه یک تکه گوشت است، این کلمات را صادر می‌کند, و زبان باید به ذکر عظمت خدا باز شود.
( وَ حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْكَ لِسَانِى ؛ ):
دائم از خدا تعریف کنم؛ این‌که چقدر خدا مواظب ماست, نعمت به ما داده است و … . این تعریفی است که واقعیت دارد و بلکه هر قدر هم زیاد شود, باز هم حقیقت را ادا نکرده است.

«وَ أَعِذْنِى وَ ذُرِّيَّتِى مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، وَ مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ و الْعَامَّةِ وَ اللَّامَّةِ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ سُلْطَانٍ عَنِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مُتْرَفٍ حَفِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ شَدِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَرِيفٍ وَ وَضِيعٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ قَرِيبٍ وَ بَعِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لِرَسُولِكَ وَ لِأَهْلِ بَيْتِهِ حَرْبا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا، إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ.»( ۶ )
«و مرا و فرزندانم از شیطان رانده شده و از شر حیوانات زهرناک و دارای زهر کشنده و دیگر حیوانات و چشم زخم، و از شر هر شیطان طاغی، و از شر هر حاکم ستم پیشه و از گزند هر خوشگذران سرکش، و از هر آسیب ناتوان و توانا، و از شر هر صاحب مقام و فرومایه، و از شر هر کوچک و بزرگ، و از شر هر نزدیک و دور، و از شر هر جن و انس که جنگ با پیامبرت و اهل بیتش را برافراشته، و از شر هر جنبنده‌ای که زمام امرش به دست توست، در پناه خود بدار، به راستی که تو بر راهی مستقیم حُکم می‌رانی.»

شما هر قدر هم که مراقب باشید, باز هم باید به خدا پناه ببرید؛ خدایا مریضی, فقر, جهل, شیطان و … را از من دور کن.
( وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مُتْرَفٍ حَفِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ شَدِيدٍ ؛ ):
امام چقدر به طور وسیع به خدا پناه می‌برد؛ از شر همه حیوانات, گزندگان, درندگان, و … مرا در امان بدار.
گاه یک شپش لای موها می‌افتد و دفع نمی‌شود؛ یک پشه نیش می‌زند و مالاریا می‌شود و … .حتی در همین آپارتمان‌ها هم هست, با این‌که ارتفاع دارند.
( شَيْطَانٍ مَرِيدٍ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ سُلْطَانٍ عَنِيدٍ ؛):
مثلا یک شهردار, سلطنت دارد در شهرداری, خدایا مرا از شر شیطنت او حفظ کن. یک فرد مرفه سوار بر ماشین مدل بالا، می‌خواهد عمامه به سر را اذیت کند؛ خدایا از شر او مرا حفظ کن.
گاه یک سوزنی که در دست فرو رفته است, ممکن است به عفونت جدی تبدیل شود؛ لذا باید از آن به خدا پناه ببرید.
( وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ صَغِيرٍ و کبیر ؛):
بچه انسان شب نمی‌خوابد و بیداری‌اش شما را اذیت می‌کند. حتی یک نوزارد مانند یک انسان بزرگ شما را اذیت می‌کند و نمی‌گذارد بخوابید. ممکن است یک نفر از آن طرف عالم شما را با تلفنش اذیت کند. گاه یک همسایه شما را اذیت می‌کند.
( وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ؛)
باز هم امام ادامه می‌دهد و عرضه می‌دارد که از شر هر جنبنده‌ای به تو پناه می‌برم.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ مَنْ أَرَادَنِى بِسُوءٍ فَاصْرِفْهُ عَنِّى، وَ ادْحَرْ عَنِّى مَكْرَهُ، وَ ادْرَأْ عَنِّى شَرَّهُ، وَ رُدَّ كَيْدَهُ فِى نَحْرِهِ.»(۷)
«بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست و هر کس را که اندیشه‌ای علیه من در سر دارد از قصد خود منصرف ساز و نیرنگش را از من دور گردان و شرش را از من باز دار و حیله‌اش را به گرد گردنش بپیچان.»

( وَ مَنْ أَرَادَنِى بِسُوءٍ فَاصْرِفْهُ عَنِّى ؛):
برخی با نقشه پیش می‌آیند و بین زن و شوهر جدایی می‌اندازند.

( وَ رُدَّ كَيْدَهُ فِى نَحْرِهِ.):
خدایا چاله‌ای که برای من کنده است, خود او را در آن بینداز.

«وَ اجْعَلْ بَيْنَ يَدَيْهِ سُدّا حَتَّى تُعْمِىَ عَنِّى بَصَرَهُ، وَ تُصِمَّ عَنْ ذِكْرِى سَمْعَهُ، وَ تُقْفِلَ دُونَ إِخْطَارِى قَلْبَهُ، وَ تُخْرِسَ عَنِّى لِسَانَهُ، وَ تَقْمَعَ رَأْسَهُ، وَ تُذِلَّ عِزَّهُ، وَ تَكْسُرَ جَبَرُوتَهُ، وَ تُذِلَّ رَقَبَتَهُ، وَ تَفْسَخَ كِبْرَهُ، وَ تُؤْمِنَنِى مِنْ جَمِيعِ ضَرِّهِ وَ شَرِّهِ وَ غَمْزِهِ وَ هَمْزِهِ وَ لَمْزِهِ وَ حَسَدِهِ وَ عَدَاوَتِهِ وَ حَبَائِلِهِ وَ مَصَايِدِهِ وَ رَجِلِهِ وَ خَيْلِهِ، إِنَّكَ عَزِيزٌ قَدِيرٌ.»( ۸ )
«و سدی در برابرش به پا دار تا دیده‌اش از دیدن من کور و گوشش از شنیدن نام من کر و دلش بر یاد من قفل زده و زبانش از سخن گفتن درباره‌ی من لال گردد و سرش را در هم بکوبی و عزتش را به ذلت بدل نمایی و صولتش را بشکنی و گردنش را خوار و کبریائيش را برهم‌زنی و مرا از همه‌ی ضرر و شر و طعن و غیبت و عیب‌جویی و حسد و دشمنی و بندها و دام‌ها و پیاده‌ها و سواره‌هایش در امان بداری، به راستی که تو بر همه کس چیره و بر هر کار توانایی.»

( وَ تُخْرِسَ عَنِّى لِسَانَهُ ؛):
فامیل من را فراموش کند و مرا یاد نکند.
( وَ تُذِلَّ عِزَّهُ ؛):
ممکن است سوال شود که چرا حضرت بخاطر آزار دیدن خودش توسط یک نفر این همه او را نفرین و دعا می‌نماید؟
جوابش این است که اگر مومن را کسی بخواهد اذیت کند, خدا را اذیت کرده است؛ لذا سزاوار تمام بلاهای عالم است.
این دعا نشان می‌دهد که یک عده زیادی آزاردهنده هستند, اما ما بی‌خبریم؛ لذا باید از خدا بخواهیم که ما را حفظ کند. تاییدش همین روایت است که وقتی مومن می‌میرد به اندازه دو قبیله شیطان بیکار می‌شوند.
به نظر من مهم‌ترین چیزی که انسان را حفظ می‌کند؛ خواندن چهار قل و آیة‌الکرسی است. لذا بخاطر انجام سفارش پیامبر به خواندن همین چهارقل خواندن بوده است که آن خانواده چند نسلش سالم کنار هم زندگی می‌کرده‌اند.