فراز132-130
فراز 130-132
«وَ اجْعَلْ قَلْبِي وَاثِقاً بِمَا عِنْدَكَ، وَ هَمّي مُسْتَفْرَغاً لِمَا هُوَ لَكَ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْتَعْمِلُ بِهِ خَالِصَتَكَ، وَ أَشْرِبْ قَلْبِي عِنْدَ ذُهُولِ الْعُقُولِ طَاعَتَكَ، وَ اجْمَعْ لِيَ الْغِنَى وَ الْعَفَافَ وَ الدّعَةَ وَ الْمُعَافَاةَ وَ الصّحّةَ وَ السّعَةَ وَ الطّمَأْنِينَةَ وَ الْعَافِيَةَ» (130)
«و قلب مرا نسبت به آنچه نزد توست مطمئن گردان و عزمم را فقط نسبت به آنچه از آن توست متوجه كن و مرا به كارهائى وادار كن كه خواص را به آنها وادار مىكنى و آن هنگام كه عقل از بندگى تو غفلت مىكند، قلبم را از يادت پر كن و در من و براى من بىنيازى، عفت، آرامش، عافيت، صحت، گشايش، اطمينان و سلامتى را جمع گردان.»
در کتاب حقالیقین به نقل از معصوم-علیهالسلام- آمده که صحیفه، انجیل مسلمانان است، همانطور که زبور آل محمد -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- است. صحیفه را به صورت دعا بخوانید، گرچه ما آن را به صورت درس میگوییم. علامه مجلسی-رحمهاللهعلیه- فرمودهاند در هر دعایی که ضمیر متکلم وحده آمده باشد، میتوان به جای آن ضمیر متلکلم معالغیر به کار برد.
«وَ اجْعَلْ قَلْبِي وَاثِقاً بِمَا عِنْدَكَ» قلب مرا به آنچه نزد توست مطمئن قرار بده که بقیهی چیزها بیارزش است. «وَ هَمّي مُستَفرَغاً لِمَا هُوَ لَكَ» برای آنچه كه برای توست فارغالبال باشم. زندگیام، عملم، خوابم، خوراکم طبق اوامر تو باشد. مشغول ذكر و یاد تو باشم.
«وَ استَعمِلنِي بِمَا تَستَعمِلُ بِهِ خَالِصَتَكَ» به چیزی مشغول باشم که خالص برای تو باشد. مثلا اگر گوینده یا شنونده بحثی را خالصانه بگوید یا بشنود، بهره و لذتش را برده، نتیجه دیگر برای او مهم نیست. اگر همهی امور ما خالصانه باشد، در همهی آنها رشد میکنیم، حتی اگر رو به قبله نشستن باشد. نیت خالصانه، نوعی معامله با خداست. فرد در خانه است ولی دلش مالامال از عشق زیارت مکه یا کربلاست، این فرد سودش را میبرد، اما فردی هم در کربلاست ولی هیچ سودی نمیبرد. نیت مومن از عملش بهتر است.
وَ أَشْرِبْ قَلْبِي عِنْدَ ذُهُولِ الْعُقُولِ طَاعَتَكَ» مگر عقل هم غافل میشود؟! حواسها پرت میشود. یعنی قوهی درکی که مؤمن دارد مهمتر است. گاهی عقل با حساب و کتاب خود به این نتیجه میرسد که دیدن این برنامهی تلویزیونی خوب است ولی قلب میگوید که در حال حاضر باید نماز خواند. یعنی عقل در این هنگام در غفلت است ولی قلب به عقل میگوید که چه باید کرد.
«وَ اجْمَعْ لِيَ الْغِنَى وَ الْعَفَافَ وَ الدّعَةَ وَ الْمُعَافَاةَ وَ الصّحّةَ وَ السّعَةَ وَ الطّمَأْنِينَةَ وَ الْعَافِيَةَ» الله اکبر! چه کسی میتواند چنین درخواستی از خدا داشته باشد؟ اگر عافیت باشد، اما دست خالی باشد؛ اگر دست هم پر باشد، اما انسان مضطرب باشد، اینها کامل نیست. امام سجاد-علیهالسلام- میفرمایند همهی اینها را برای من جمع کن. این تعریف معنای اسلام است. این همان سخن کسی است که میگوید مؤمن باید دنیا و آخرت را داشته باشد، حضرت –علیهالسلام- این سخن را جزء به جزء بیان كرده است.
«وَ اجمَع لِيَ الغِنَى» دستم پر باشد «وَ العَفَافَ» حلال هم باشد و این رزق حلال را در جای درست هم مصرف كنم «وَ الدّعَةَ» نگران نباشم «وَ المُعَافَاةَ» بی دغدغه باشم. خود را در این دو حالت بسنجید: 1ـ حال مطالعه، زمانی که كاملترین حالت روحی و روانی را دارید و همه چیز سر جایش است. 2ـ حال عبادت، زمانی که آرامش كامل دارید و میتوانید با آرامش کامل قرآن و نماز بخوانید. در زندگی خود چه قدر از این اوقات دارید؟ به میزان چنین اوقاتی شما بهرهمندید و گرنه باید دائماً از خدا بخواهید که حالتان به گونهای باشد که در حال انجام هر کاری که هستید، اگر به شما مهر یا کتاب بدهند، مشغول نماز یا مطالعه شوید و لذت هم ببرید. «وَ الصّحّةَ» خیلی نعمت عجیبی است، هر كس سلامتی دارد باید تشكر ویژه كند «وَ السّعَةَ» سعه با غنی متفاوت است. مثل خانهی تنگ و وسیع. عیش وسیع را در نظر بگیرید «وَ الطّمَأنِينَةَ» بتوان حتی از غذا خوردن، مطالعه، حمام یا … لذت کامل برد «وَ العَافِيَةَ».
«وَ لَا تُحْبِطْ حَسَنَاتِي بِمَا يَشُوبُهَا مِنْ مَعْصِيَتِكَ، وَ لَا خَلَوَاتِي بِمَا يَعْرِضُ لِي مِنْ نَزَغَاتِ فِتْنَتِكَ، وَ صُنْ وَجْهِي عَنِ الطّلَبِ إِلَى أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ، وَ ذُبّنِي عَنِ الْتِمَاسِ مَا عِنْدَ الْفَاسِقِينَ»(131)
«و كارهاى پسنديده مرا با گناهانى كه در آنها مخلوط است نابود مكن و خلوتهاى راز آلود مرا بخاطر خطاهائى كه در آزمايشهايت بدان مبتلا مىشوم از من مگير و آبروى مرا از اينكه دست طلب به سوى فردى از بندگانت دراز كنم مصون بدار و از التماس كردن براى آنچه نزد فاسقان است، حفظم كن.»
«وَ لَا تُحبِط حَسَنَاتِي بِمَا يَشُوبُهَا مِن مَعصِيَتِكَ» خدایا! حسنات من با ریا و عُجب و … همراه نشود. حتی مطالعه یا درس دادن برای خدا باشد. اگر چنین شد فرد در مدت چهار، پنج سال علامه حلّی-رحمهاللهعلیه- میشود. جوهر عمل مقدس اردبیلی-رحمهاللهعلیه- اخلاص بالا بود و خدا نیز آن را گسترش داد والّا مگر ایشان چهقدر برای مطالعه وقت داشته است!
«وَ لَا خَلَوَاتِي بِمَا يَعرِضُ لِي مِن نَزَغَاتِ فِتنَتِكَ» گاهی خلوتها شک و تردید میآورد و انسان دچار فتنه شده و تصمیم نابهجا میگیرد. من معتقدم اصلاً چیزی به نام خلوت فكری وجود ندارد، چون با توهم همراه است. بله، خوب است که فرد زمانی بگذارد و در مورد انجام یک سری کارها فکر کند. گاهی شیطان در خلوت، انسان را ناامید میکند؛ میگوید دیدی چهطور از تو جلو زدند! تو به هیچ دردی نخوردی! به این وسوسهها توجه نکنید. اگر با اخلاص تلاش کنید، آنچه که باید به شما میرسد.
«وَ صُن وَجهِي عَنِ الطّلَبِ إِلَى أَحَدٍ مِنَ العَالَمِينَ» از امام سجاد-علیهالسلام- بخواهید که این حاجت را برایمان از خدا بخواهد.
«وَ ذُبّنِي عَنِ التِمَاسِ مَا عِندَ الفَاسِقِينَ» مرا از درخواست کردن از فاسقان نگه دار، خواستن از مؤمن ایرادی ندارد، اما از فاسق نه.
«وَ لَا تَجْعَلْنِي لِلظّالِمِينَ ظَهِيراً، وَ لَا لَهُمْ عَلَى مَحْوِ كِتَابِكَ يَداً وَ نَصِيراً، وَ حُطْنِي مِنْ حَيْثُ لَا أَعْلَمُ حِيَاطَةً تَقِينِي بِهَا، وَ افْتَحْ لِي أَبْوَابَ تَوْبَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ رَأْفَتِكَ وَ رِزْقِكَ الْوَاسِعِ، إِنّي إِلَيْكَ مِنَ الرّاغِبِينَ، وَ أَتْمِمْ لِي إِنْعَامَكَ، إِنّكَ خَيْرُ الْمُنْعِمِينَ»( 132)
«و مرا پشتيبان ستمكاران و دستيار و ياور آنان در از بين بردن قرآنت قرار مده و از جائى كه من نمىدانم مرا در حيطه عنايت خود قرار ده، آنسان كه مرا از خطاها حفظ كنى و بر من درهاى توبه و رحمت و رأفت و روزى فراوانت را بگشاى، كه من از علاقهمندان آستان توأم و بر من بخششت را تمام كن كه تو بهترين نعمت دهندگانى.»
«وَ لَا تَجعَلنِي لِلظّالِمِينَ ظَهِيراً» مرا پشتیبان ظالم قرار نده.
«وَ لَا لَهُم عَلَى مَحوِ كِتَابِكَ يَداً وَ نَصِيراً» طوری نشود که در از بین بردن دین همراه و یاور ظالم باشم.
«وَ حُطنِي مِن حَيثُ لَا أَعلَمُ حِيَاطَةً تَقِينِي بِهَا» مرا آنطور که خود میدانی حفظ كن.
«وَ افْتَح لِي أَبوَابَ تَوبَتِكَ وَ رَحمَتِكَ وَ رَأفَتِكَ وَ رِزقِكَ الوَاسِعِ» بعد از توبه رزق است. در آیات قرآن هم همینطور است.
«إِنّي إِلَيكَ مِنَ الرّاغِبِينَ، وَ أَتمِم لِي إِنعَامَكَ، إِنّكَ خَيرُ المُنعِمِينَ»