پخش زنده
فراز13-12
فراز ۱۳ و ۱۲
«اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ الْقَنِى بِمَغْفِرَتِكَ كَمَا لَقِيتُكَ بِإِقْرَارِى، وَ ارْفَعْنِى عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ كَمَا وَضَعْتُ لَكَ نَفْسِى، وَ اسْتُرْنِى بِسِتْرِكَ كَمَا تَأَنَّيْتَنِى عَنِ الانْتِقَامِ مِنِّى.»(12)
«بار خدایا پس بر محمد و آل او درود فرست و با آمرزشت به دیدار من بیا همانگونه که من با اقرار به گناه به دیدارت آمدم. مرا از لغزشگاههای گناهان بالا ببر همچنان که خود را در آستانت فرو آوردم و عیوبم را بپوشان آنسان که در انتقام از من شتاب نکردی.»
همه سرمایه ما صلوات است. ما بالاتر از این سرمایه نداریم. ما آنقدر بالا آمدیم و رشد کردیم و رشد کردیم که خدا اجازه داده صلوات فرستنده بر حبیبش بشویم. این کلاس خیلی بالایی است! به کافر یا سنی یا مشرک این اجازه داده نشده است. خود خدا هم صلوات میفرستد:” یا اَیُّها اَلذّینَ امَنُوا صَلُّوا عَلیهِ وسَلِّمُوا تَسلیما” یعنی اجازه داده شده؛ این اجازه است. “صلّوا” یعنی امر کرده به صلوات بر محمد و آلش-علیهمالسلام-
خدایا اول آمرزشی که برای من قرار دادی به من نشان بده که من ملاقاتش کنم همانطور که من با اقرار آمدم تا ملاقاتت کنم، تو هم با آمرزشت آمدی. اقرار 99 درصد توبه است، “وَ ارفَعنی” من را از اون محلهایی که محل گناه است بالا ببر و عیوبم را بپوشان همانطور که انتقامت را عقب انداختی.
«اللَّهُمَّ وَ ثَبِّتْ فِى طَاعَتِكَ نِيَّتِى، وَ أَحْكِمْ فِى عِبَادَتِكَ بَصِيرَتِى، وَ وَفِّقْنِى مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَايَا عَنِّى، وَ تَوَفَّنِى عَلَى مِلَّتِكَ وَ مِلَّةِ نَبِيِّكَ: مُحَمَّدٍ – عَلَيْهِ السَّلامُ – إِذَا تَوَفَّيْتَنِى.»(13)
«خدایا عزمم را در راه فرمانبرداریت استوار بدار، بصیرتم را در عبادت خود مستحکم ساز و توفیق اعمالی را عطایم کن که با آن آلودگی گناهان را از جانم بشویی، و آنگاه که جانم را میستانی، مرا بر دین خود و دین پیامبرت محمد-صلیاللهعلیهوآله-بمیران.
خدایا در طاعت خودت اراده و عزم و نیت من را محکم کن. وقتی به بقیه دعا توجه میکنیم قرینه و معنی عوض میشود، یعنی با توجه به فراز دوم می توان گفت: ” ممکن است عبادت باشد ولی بصیرت نباشد”، پس عبادتم را با بصیرتی که در عبادت به من میدهی محکم کن.
آقا، زنداری و بچهداری میکند ولی متوجه نیست که پدر خانه هم هست، نمیفهمد. این پدر بودن برای این آقا ثابت نیست. در حالی که مرد خانه است و به کار اعضای خانه رسیدگی میکند؛ یا خانم، مادر بودنش برایش ثابت نیست، در وجود و نیتش نمیفهمد مادر است، کارخانه و بچهداری میکند، ولی مادر بودن را نمیفهمد. نشانهاش هم این است که سر یک اتفاقی به راحتی از این کار دست بر میدارد. اگر مادر بودن را فهمیده بود راحت دست برنمیداشت، چون اینها هنوز بچهاند. چرا حالا اینطور میشود؟ چرا راحت خداحافظی میکند و به خانه پدرش میرود؟ چون مادر بودن در وجود و نیتش ثابت نشده است. الان چرا کسی راحت از طلبگی دست برمیدارد یا ساعات زیادی را طلبه نیست؟! چون طلبگی در نیتش ثابت نیست، مشغولیات دیگری هم دارد. اگر در طلبگی خودش ثابت بود، دست برنمیداشت.
در عبادت هم همینطور است؛ خدایا کمک کن تا اینکه من بفهمم اطاعتت را میکنم، دست از طاعت برندارم. وقتی که نماز میخوانم، خود این نماز خواندن مهم نیست، مهم اینست که بدانم اطاعت خدا را میکنم. در صورتی که نماز ما برعکسه، ما فقط نماز میخوانیم اما نه به عنوان اطاعت؛ بلکه فقط نماز میخوانیم؛ شکلش همین است. ظاهراً اطاعته ولی اطاعت نیست. اگر اطاعت باشد باید جای دیگری این اطاعت ثمره بدهد که ثمره نمیدهد. (خدایا نیتم را در طاعتت تثبیت کن.)
این طاعت ممکن است برداشتن چیزی از جایی و گذاشتن آن در جای دیگه باشه، این هم طاعته. کی گفته مثلاََ 17 ساعت روزه گرفتن طاعته. این برای شما سخته، میگویی17 ساعت چیزی نخوردم این برای شما مهم است برای خدا که این مهم نیست. کما اینکه شما 17 ساعت هم در طاعت خدا خوش بگذرانی، برای خدا عیب نیست. چطور میگوید 8 ساعت بخواب، نمیگوید کمتر بخواب و از شما به خاطر 8 ساعت خوابیدن سوال نمیکند! چطور در لذتها اینطوری نیست، در سختیها هم اینطور نیست. کسی که میرود جهاد، برای خودش مهم است که رفته جهاد و زخمی شده برای خدا چرا مهم باشد؟ پس اون طاعت مهم است.
طاعت باید شکل بگیرد. طلبگی باید شکل بگیرد. طلبگی شکل نگرفته که 2 ساعت مینشینی و یک فیلم را کامل میبینی، پس تو با آدم عادی و غیر طلبه چه فرقی داری؟ واقعاً باید از خدا بخواهیم که: خدایا نیتم را در طاعتت تثبیت کن. “و أَحْكِمْ فِى عِبَادَتِكَ بَصِيرَتِى”ـ از امام باقر-علیهالسلام- پرسیدند آقا چرا سرتان را در سجده آنقدر میکشید؟ حضرت فرمود: خودم را آماده میکنم تا اگر خدا خواست گردنم را بزند، بزند من انقدر هم حاضرم.