فراز38-31
فراز38-31«سُبْحَانَكَ بَاهِرَ الْآيَاتِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ بَارِئَ النَّسَمَاتِ» (31)
«پاك و منزهى تو! اى كه آيات و نشانههايت آشكار است، اى كه خالق آسمانها و آفرينندهی جانهايى!»
«سُبْحَانَكَ بَاهِرَ الْآيَاتِ» نشانههای معرفی خداوند مخفی نیست، کاملاً آشکار است. آیات خداوند مبهم و پیچیده نیست. یک فرد عامی بیسواد هم صاحب فرزند میشود. فرزند یک فرد بیسواد مرجع تقلید میشود. حیوانی که بهرهای از عقل نبرده، وسایل دفاع و بقاء دارد. اینها همه آیات پروردگار است و فهمیدنشان به بحث فلسفی عمیق نیازی ندارد.
«فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ» آیا کسی میتواند مانند خدا خالق آسمان و زمین باشد؟ کسی میتواند انار تولید کند؟ چنین چیزی امکان ندارد.
«بَارِئَ النَّسَمَاتِ» همان خدایی که آسمان و زمین را خلق کرده، انسان و سایر موجودات بین آسمان و زمین را هم خلق نموده است. اینها آیات روشن پروردگار است.
وجود خودِ انسان آیات بسیاری دارد. کف دست ما مو ندارد. روی چشم مژه هست، اما توی چشم نیست. روی صورت محاسن است، اما داخل دهان نیست. این ضدّیتها، این تفاوتها، آیه است. تنفس انسان از سوراخ بینی که کوچک است صورت میگیرد. گوش و چشم و دهان نزدیک به هم قرار دارند و انسان همزمان هم میبیند، هم میشنود و هم صحبت میکند. کسی که میخواهد بنویسد، باید خواندن و نوشتن بیاموزد، اگر میخواهد علمی به دست آورد باید درس بخواند، اما نسل انسان بدون هیچ آموزشی باقی میماند.
البته در مقام دیگری نیز این اتفاق ممکن است؛ چنانچه امام حسن عسکری-علیهالسلام- یک ریگ را دهان غلامی گذاشتند و آن غلام به هفتاد زبان تسلط پیدا نمود.
اگر به معصوم-علیهالسلام- اتصال پیدا کنید، همان مطلبی که فهم آن، کار بسیار مشکلی است، به سادگی فهمیده میشود. معصوم-علیهالسلام- علم را در وجود انسان میریزد، طوری که انسان آیات و خلقت را به خوبی درک کند.
انسان باید کمی از این زاویه دید به خلقت توجه کند؛ ببیند که چند تار مو در سقف مژه کار گذاشته شده، آب شور داخل چشم چگونه است. اگر یک لولا چند مدت باز و بسته شود، دیگر هنگام باز و بسته شدن صدا تولید میکند، اما چشم انسان چهقدر باز و بسته میشود؟ مطالعهی آفرینش از این راه بسیار زودتر به نتیجه میرسد.
«لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً يَدُومُ بِدَوَامِكَ»(32)
«حمد و سپاس مخصوص توست، حمدى كه دائم به دوام تو مىباشد»
خداوندا! حمد مخصوص توست؛ حمدی باقی که بر هر چیزی شناور باشد. خداوند خود را در همه جا و هر فعلی معرفی نموده است؛ در بیماری و سلامتی، در مرد و زن بودن، در بچگی و پیر شدن.
مداد یا میخ اگر شکستند، دیگر مداد و میخ نیستند، ولی یک انسان پیر هم که بشود همان انسان است، با همان خاطرات. اگر غذایی بسوزد دیگر غذای قبلی نیست، اما در مورد انسان این چنین نیست، حتی اگر همهی قوای خود را از دست بدهد باز هم همان انسان است.
«وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً خَالِداً بِنِعْمَتِكَ»(33)
«و از براى توست حمدى كه جاويد است به جاودانگى نعمتهايت.»
این نوع حمد، حمدی است که لابهلای همهی نعمتهای خداوند پیچیده شده است. خداوند متعال را در تفاوتها ببینید؛ انگشت را طوری خلق کرده که هر انگشت متفاوت از انگشت دیگری است.
«وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً يُوَازِي صُنْعَكَ»(34)
«و از آن توست حمدى كه موازى با آفرينش توست»
حمد باید در وجود انسان بجوشد هنگامی که صنع خداوند متعال را میبینید. انسان مبهوت و متحیر میشود در مقابل عظمت آفرینش خداوند.
«وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً يَزِيدُ عَلَى رِضَاكَ»(35)
«و از توست حمدى كه افزون بر رضايت تو مىباشد»
حمدی که رضایت خداوند را به دنبال داشته باشد موجب میشود انسان خداشناس شود؛ چرا که خداوند متعال خود را با نعمتها معرفی کرده است. خدا را با نعمتهایش بیابید. خداوند متعال جسم نیست که بتوانید بگویید خداوند را با این مشخصات یافتهاید، ولی میتوانید خدا را با نعمتها بشناسید.
ذهن انسان توانایی حل چند معادله را دارد؟ چه میزان کار و فعالیت توسط انسان صورت میگیرد؟ نه فقط کارهایی چون برقکاری، رانندگی و …، در بدن انسان چهقدر کار انجام میگیرد؟ هاضمه، ایجاد حرارت در بدن، تولید و مصرف انرژی، تنفس، خوردن، خوابیدن. همینکه انسان میتواند با دیگری انس پیدا کند، دیگران را درک کند، مالکیت را بفهمد، غم و شادی و عظمت و پستی را متوجه شود. به درون مغز توجه کنید؛ مردم هر کشوری به زبانی متفاوت صحبت میکنند و خصلتها و خصوصیات متفاوت دارند، در صورتی که مغز همه یکسان است. چهقدر انسان غرق نعمت است! اگر انسان به این امور توجه داشته باشد حمد به دنبال میآورد.
«وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً مَعَ حَمْدِ كُلِّ حَامِدٍ وَ شُكْراً يَقْصُرُ عَنْهُ شُكْرُ كُلِّ شَاكِرٍ»(36)
«و براى توست سپاسى كه همراه با سپاس هر سپاسگزار است و شكرى كه شكر هر شكرگزارى از آن كمتر است.»
همهی عالم در حال حمد پروردگار است. اگر ما هم حمد خدا را به جای آوریم با آنها شریک هستیم؛ حمدی که تقرّب آورد، حمدی با معرفت. خدا را شکر کنیم، شکری که از همهی شکرها بالاتر رود.
بدانید حتی اگر به زیارت امام رضا-علیهالسلام- میروید، با معرفت امام رضا-علیهالسلام- است. امام رضا-علیهالسلام- وجود مقدس و نازنینی است که رو در رو با خدا سخن میگوید. اگر موسی-علیهالسلام- کلیم الله است، شاگردی امام رضا-علیهالسلام- را کرده است. این سعهی وجودی امام رضا-علیهالسلام- است که تمام وجودها را وسعت میدهد. در روایت آمده است که امام رضا-علیهالسلام- ناجی است. حتی انبیاء محتاج امام رضا-علیهالسلام- هستند. اگر معرفت شما اینگونه بود و گفتید «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا» زیارتتان درست است.
«حَمْداً لاَ يَنْبَغِي إِلاَّ لَكَ وَ لاَ يُتَقَرَّبُ بِهِ إِلاَّ إِلَيْكَ»( 37)
«سپاسى كه شايسته غير تو نيست و با آن جز به سوى تو تقرب نتوان جست.»
«حَمْداً يُسْتَدَامُ بِهِ الْأَوَّلُ وَ يُسْتَدْعَى بِهِ دَوَامُ الْآخِرِ»(38)
«سپاسى كه با آن لطف اول دوام يابد و استمرار الطاف در آينده درخواست شود»
اگر اهل حمد شدید، یک حمد، حمد بعدی را به دنبال میآورد. حتی پس از اجابت مزاج هم باید خدا را حمد کرد. بسیاری از انسانها در دفع فضولات بدن دچار مشکل هستند و به همین دلیل دچار بیماریهای فراوان میشوند.
مگر کم هستند کسانی که نشستند و دیگر نتوانستند بلند شوند، خوردند و دیگر نتوانستند بخورند؟ اگر نشستیم و برخاستیم، چشم روی هم گذاشتیم و گشودیم، خدا را حمد کنیم.
رسول خدا -صلیاللهعلیهوآلهوسلم- هنگامی که لقمهای را به سوی دهان مبارک میبرند، امید نداشتند بتوانند لقمهی دوم را بخورند.