qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

مسائل سیاسی

❓سوال: ما به چه میزانی مجازیم وارد مسائل سیاسی شویم؟

👈پاسخ: ما به همان میزانی که مسائل سیاسی را متوجه می‌شویم، به شرط این‌که تقوایی در وجود ما باشد تا این دو مثقال دین را از ما نگیرد، مجازیم در سیاست وارد شویم. من به شما تذکر می‌دهم آن‌قدر که سیاست دین را می‌خورد، پول و قدرت و شهوت دین را از بین نمی‌برد. سیاست این‌گونه است، یک لحظه به خودتان می‌آیید و می‌بینید برای این‌که میدان را به دست بگیرید، حتی دین را زیر سوال می‌برید و می‌گویید: علیه خدا نیز می‌توان راهپیمایی کرد یا مسئله‌ای را برای رأی آوردن در جامعه مطرح می‌کنید، با دراویش و بهائیت هماهنگ می‌شوید تا رأی بیاورید، می‌روید با مولوی و عبدالحمید هماهنگ می‌شوید تا رأی بیاورید! این چه سیاستی است که چیزی از دین را باقی نگذاشته است.

اگر توانستید مثل حضرت امام-رحمه‌الله‌علیه- و مثل رهبری-حفظه‌الله- دین را نگه دارید، سیاسی شوید. رضوان و رحمت خداوند بر حضرت امام که در وسط میدان سیاست بود، اما نماز شب و زیارت عاشورا و زیارت جامعه‌اش ترک نمی‌شد. وقتی نوار آقای بنی‌صدر را از اطلاعات سپاه آوردند و گفتند گوش کنید، فرمودند برای من جایز نیست گوش کنم! همان کسی که ضبط کرده است، گوش دهد و اقدام نماید، با وجود این‌که ولی‌فقیه بود اما نمی‌خواست وارد میدانی شود که در آن معصیت است. در این امور هم مراقبت می‌کرد، که این کار از افرادی مثل من و شما برنمی‌آید.

من زمانی در نجف آباد، خدمت پدر آقای منتظری رسیدم، ایشان خیلی انسان زاهد و علاقه‌مند به حضرت امام-رحمه‌الله‌علیه- هم بود، عرض کردم نظرتان در مورد فرزندتان حسینعلی که برای رهبری بعد از امام انتخاب شده است چیست؟! من تنها خدمت ایشان بودم و کسی جز من این حرف را نشنید، گفتند: مسائل سیاسی را متوجه نمی‌شود، این امور را فقط خود امام درک می‌کند و اگر حسینعلی وارد این میدان شود خود را جهنمی کرده است. رو در رو به من گفت حسینعلی مسائل سیاسی را نمی‌فهمد و اگر قبول کند به جهنم می‌رود. آقای بهاءالدینی-رحمه‌الله‌علیه- نیز همین را می‌فرمود: آقای منتظری شاگرد آقای بهاء الدینی بود. وقتی آقای منتظری کتاب ولایت فقیه را نوشت، آن را آورد خدمت آقای بهاءالدینی! من آن روز نبودم. دوستان گفتند آن را نشان آقای بهاءالدینی داد و گفت من چهار جلد کتاب ولی فقیه را نوشته‌ام! آقای بهاءالدینی فرموده بودند: اصلا خودت می‌فهمی چه نوشته‌ای؟! آن بحث ولایت فقیه و رهبری یک زیرکی و تیزی نیاز دارد، یک حالت خاصی است که بتوانی برآورد کنی که الان دشمن چه کاری انجام می‌دهد و راه درست را انتخاب کنی! در غیر این صورت مملکت را تحویل خواهی داد!

یک موقعی آیت‌الله خوش‌وقت-رحمه‌الله‌علیه- می‌فرمودند: آیت‌الله کاشانی همیشه تسبیحی در دست‌شان بود و هر کدام از وزراء به قصد دیدار می‌آمدند، استخاره می‌کرد که ایشان را بپذیرد یا نپذیرد؟! با مصدق هماهنگ باشیم؟ استخاره می‌کرد! هماهنگ نباشیم؟ استخاره می‌کرد! بله نتوانست هم کار را جلو ببرد، چون با استخاره می‌خواست جلو برود. حضرت امام-رحمه‌الله‌علیه- در کل دوران رهبری‌شان حتی یک بار استخاره نکردند! یعنی احتیاج نشد به استخاره.

برچسب‌ها: