ولایت فقیه
❓سوال: لطفا در مورد حکومت و ولایت فقیه توضیح بفرمایید؟
👈پاسخ: دین اسلام یک دین حکومتی است، یک دین فردی نیست! هیچجای دین ما فردی نیست. دین بر اساس قالب حکومت ریخته شده است و بر اساس اجتماع تعریف شده است. به خلاف دین حضرت عیسی-علیهالسلام- که بر اساس فرد، انزواء و گوشهنشینی بوده است. حضرت عیسی-علیهالسلام- گوشه نشین بودند. ایشان حواریون داشتهاند و ازدواج نکرده بودند. دین ما عکس این مطلب است، دین ما انزواء را حرام میداند. حضرت فرمود اگر یک وجب از مردم فاصله بگیرید خداوند ولایت را از شما میگیرد. باید در میان اجتماع دینداری کنید، نه در انزواء! «لا رهبانیت فی الاسلام»: در اسلام انزواء و غار و … نداریم. مومن باید وسط باشد. بله، نماز شب انزواء مومن است.
همهی دین بر اساس اجتماع تعریف شده است: مثل نماز جمعه و نماز جماعت. در نماز جماعت حمد و سوره که مهمترین قسمت نماز است حذف است، چرا؟ چون خداوند میخواهد اجتماع صورت بگیرد، یک نفر جلو بایستد، مامومین حمد و سوره را نخوانند، اما اجتماع به هم نخورد. نماز جمعه اینگونه تعریف شده است که بر اساس اجتماع و حکومت باشد. ما پنجاه و دو باب فقهی داریم؛ یکی نماز است و یکی روزه! اما یکیاش قضاوت است و یکی دفاع است و یکی جنگ است. در زمان امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- همهی احکام پیاده میشود.
دین چگونه قدم در اجتماع میگذارد؟ با دو امر: شرع و امام. امام است که دین را به اجتماع میبرد و مجری میشود. امامت را گرفتند، گفتند خلافت تشکیل میدهیم، ولی الامر درست کردند و یک آدم سفیه را خلیفه قرار دادند. در ابتدا فکر میکردند چیزی نیست اما آخرش شد یزید! یزید آدم جدیدی نبود! یزید همان اولی بود اما اولیی بود که مشتاش باز شده است. همین عربستان را ببینید، این همان عربستانی بود که خادم الحرمین بود و الان خائن الحرمین شده است! چه شد؟ مشتشان باز شد. آیا عربستان الان یهودیها را میکشد؟! مشت وقتی باز شد از درون آن یزید و معاویه و عمروعاص و هارون بیرون میآید؛ مأمون و هشام و منصور دوانقی بیرون میآید؛ متوکل عباسی و سفاح و مروان حمار بیرون میآید. این به همان برمیگردد که خلافت را به جای امامت گذاشته و آن را هم غصب کردند.
اما امامت راه خودش را رفت و ما راه امامت را پیش گرفتیم و با اعتقاد به امام زندگی کردیم، در تقیه زندگی کردیم. از همان ابتدا که اولی روی کار بود، دوستان امیرالمومنین-علیهالسلام-، ایشان را همه کاره میدانستند! با اینکه ایشان در خانه بودند. در زمان دومی هم همینگونه بود و دوستان امیرالمؤمنین-علیهالسلام- ، ایشان را همه کاره میدانستند، کسانی مثل مقداد و سلمان کسی جز علی-علیهالسلام- را کارهای نمیدانستند. زمانی که امام حسن-علیهالسلام- هم صلح کرد، دوستان امام حسن-علیهالسلام- که به معاویه کاری نداشتند، امام حسن-علیهالسلام- را همه کاره میدانستند. زمانی هم که امام حسین-علیهالسلام- قیام کرد و یزید آنگونه برخورد کرد، امام -علیهالسلام- را همه کاره میدانستند و برای همین بود که به پای امام حسین-علیهالسلام- جان دادند. الان هم همین است. امروز هم هر کس در عالم هر کارهای که هست، ما قائل به امامت هستیم و میگوییم امام همه کاره است. جریان امامت در آخر به جایی رسید که قرار شد امام غائب شود و دیگر در جامعه نباشد، اما سوال اینجاست که وقتی قرار است امام در جامعه نباشد چه چیزی میتواند این خلأ را پر کند؟! فقاهت است که میتواند دست و بازوی امام باشد! همانگونه که امام میتواند دست و بازوی خدا باشد، یدالله باشد. پس فقیه میتواند دست و بازوی امام زماناش باشد، لذا جریان امامت به فقاهت رسید. اما برای اینکه با فقاهت شوک ناگهانی به مردم وارد نشود، چهار فقیه را معرفی کردند: عثمان بن سعید، محمدبن عثمان، حسین بن روح و علیبن محمد سمری و بعد از ایشان شیخ صدوق و سپس شیخ مفید و بعد از این افراد هم افراد دیگر آمدند تا اینکه به زمان ما رسید! یعنی امام اینگونه برنامهریزی کرد که مردم عادت کنند که امام کنار میرود و فقیه مطرح میشود. اما باز هم همان حکومت است، با این تفاوت که اگر قدرت باشد انجام میدهد و قدرت نداشته باشد انجام نمیدهد.
در زمان ما مراجع یک نفر را از بین خودشان برای حکومت قرار دادند، همانگونه که کسی را برای قضاوت قرار میدهند! ببینید آقای اژهای از طرف فقها برای قضاوت تعیین شدهاند و مقام معظم رهبری-حفظهالله- از طرف فقها حاکم و ولیفقیه است، از طرف خبرگان رهبری حاکم اسلامی است. مراجع هم فتواهای خود را میدهند. ولایتفقیه یک علم است، مثل همین ستون وسط مسجد! اگر همهی چیزهای داخل مسجد باشد، من به عنوان سخنران باشم، مداح هم باشد، بلندگو و … هم باشند، اما این ستون نباشد، شما نمیتوانید اینجا بنشینید! فایده ندارد. مقام معظم رهبری-حفظهالله- ستون این جریان است و این ستون باید محکم بماند و نباید سست شود، چون همه چیز تابع آن است. بنابراین هرکس این ستون را تقویت کند فقه را درک کرده است و دریافته است که امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- یعنی چه؛ اگر این ستون را سست یا کج کند و یا قدرتاش را از او بگیرد و یا یک ستون کاذب شود در کنار ایشان و بگوید ایشان یک نفر و من هم یک نفر! بگوید به من رأی دادهاند و من یک نفر هستم و او نیز یک نفر است که خبرگان به او رأی داده است و بجنگ تا بجنگیم! چنین کسی درکی از فقه و امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- ندارد. این ستون باید محکم باشد، شما چهار سال هستید، معلوم هم نیست، تنها یک رأی است و جایگاهی دارید، اتفاقا جایگاه خوبی نیز دارید، قدرت بالایی هم دارید و بودجهی مملکت در دستانتان است و تمام ادارهها زیر نظر شماست! اقتصاد دست شماست و همهی کارهایی که در مملکت انجام میشود با امضای شماست! امضای طلایی دارید، قدر این را بدانید و این چهار سال را استفاده کنید و مشغول کارهای دیگر نشوید. مردم نان و آب میخواهند، باید سر سفرهی مردم نان و آب برود. ما میتوانیم این همه قرارداد نفتی و گازی ببندیم و زمینه فراهم است. اما جایگاه صاحب علم، یعنی ولی فقیه باید محکم باشد و نباید سستاش کرد. شما دیدید که با گفتن یک جمله توسط رهبریی-حفظهالله- در جریان شهادت حجاج در عربستان موضع عربستان عوض شد! نیروهای یمن و سوریه قوی شدند! مشاهده کردید عراق چگونه داعش را بیرون کرد! دیدید سید حسن نصرالله در لبنان قوی شد. بچهها در پاکستان قویتر شدند. این قدرت متعلق به یکجاست و برای ده جا نیست. جوانها! سعی کنید تفکر حکومتی داشته باشید نه تفکر خانوادگی، ببینید حکومت و حاکمیت چیست؟ قدرت چیست؟ به موسی-علیهالسلام- گفته شد برو و گلوی قدرت را بگیر و نگذار در دست فرعون باشد. امروز که قدرت را به شما دادهاند شما میگویید نمیخواهم و اختلاف میاندازید و این شعبه به آن شعبه میکنید؟! منم منم میکنید؟! آقای عبدالحمید چرا از آن طرف عربده میکشد که ما هم هستیم! چون احساس ضعف میکند. چرا داعش به مجلس آمد؟ چون فهمید که ولیفقیه در حال ضعیف شدن است. چرا به مرقد امام-رحمهاللهعلیه- رفت ؟ وقتی ضعف پیش آمد از هر جایی یک صدا بلند میشود، اغتشاش میشود و بعد شما نمیتوانید جمعاش کنید، البته صد نفر مثل شما هم نمیتواند جمعاش کند. کسی قادر است جمعاش کند که حرفاش نافذ است. مردم اطاعت او را واجب میدانند، اما اطاعت شما را که واجب نمیدانند، حتی کسی هم که به تو رأی داده است اطاعت تو را واجب نمیداند. فرزندشان را کجا فرستادهاند شهید شود! مگر برای شما کسی حاضر است که چنین کند. پس ما باید نگاه و تفکرمان حکومتی باشد و فقط باید مراقب این باشیم که کسی که ستون است سست نشود و او را محکم کنیم. هر کس هر چه گفت بزنیم در دهانش! اگر این شد همهی پیشرفتها رخ خواهد داد.