ملاکهای ازدواج
❓سوال: آیا اینکه میگویند فاصلهی فکری و عقلی در ازدواج نباید زیاد باشد، چرا که هر چه این فاصله و شکاف بیشتر باشد اختلاف هم بیشتر است، حرف صحیحی است؟
👈پاسخ: ما خانه را به دانشگاه و حوزه تبدیل کردهایم، اشتباه کردهایم؛ مثل اینکه شما به رستوران بروید و بگویید تحصیل کردهها باید به رستوران بیایند! یعنی چه؟! آیا غذا خوردن تحصیل کرده و غیر تحصیل کرده دارد؟ نیازهای ما در خانه چیست؟ آرامش است. آیا یک خانمی که از پشت کوه آمده، اصلا هم دانشگاه نرفته، ولی شوهرش را آزار نمیدهد، بهتر است یا خانم فوق لیسانسی که میفهمد ولی مدام از روی فهم شوهرش را آزار میدهد؟! چون حلم که ندارد.
اگر ما یک خانم تحصیل کرده را انتخاب کردیم، میخواهیم در خانه چه کار کند؟ مگر به خاطر تحصیلش به او امتیاز میدهند؟! نه، تحصیل کردهای خوب است که بیاید محیط خانه را آرامتر کند، پس ما باز هم آرامش میخواهیم؛ ملاک ما این است. اگر دیدیم یک نفر آرامش میدهد و بیسواد است، بهتر است از باسوادی که آرامش را از ما میگیرد. مثلا طرف، پولدار است، خب حالا میخواهیم چه کار کنیم؟! خب پولدار وقتی به خانهی ما میآید میخواهد چه کار کند؟! این را بفهمیم که فضای خانه، ملاک خودش را دارد! مثلا ما می خواهیم در مسجد نماز بخوانیم، پس مسجد، نمازخوان میخواهد، چه کار داریم که طرف سنش این است، مدرکش این است و … . مهم این است که نمازخوان است، میخواهیم بگوییم هرکس با تقواتر است مسجد بیاید.
لذا مبنای ازدواج هم تقوا است، آرامش است، «لِتَسْكُنُوا إِلَيْها»(سورهی روم/آیهی 21) آقا با یک خانم کاراته باز ازدواج کرده است، اتفاقا آقا هم وشو کار است، حالا ببینید چه بچهای به دنیا میآید؟! دیگر در آن خانه نه لوستر است و نه وسایل دیگر! یا مثلا دو پروفسور با هم ازدواج کنند، هر روز باید بحثهای مبانی نظری زناشویی را مطرح کنند تا همدیگر را قانع کنند! نمیشود که یک امر طبیعی را غیر طبیعی کنیم!
اگر به همان الزاماتی که لازم است اهمیت دادیم و پرداختیم، یعنی درست عمل کردهایم و کار ما عاقلانه بوده است. الان یک آقایی مدیر کل است، اما در حرم امام رضا-علیهالسلام- کفشدار است. من یک بار که به حرم رفتم و راه برایم دور بود، این آقا مرا با ویلچر به حرم برد. اگر این آقا بخواهد آن منسب را اعمال کند چه میشود؟ باید همان دمِ در مدرک افرادی را که سوار کرده سؤال کند و مثلا اگر طرف بگوید من کارگرم بگوید من مدیر کل فلان جا هستم، فکر کردم یک مهندس سوار کردهام، ویلچر را رها کند و برود! نه! او آمده خدمتگزار امام رضا-علیهالسلام- باشد، نمیخواهد کسی هم بفهمد که او مدیر کل است.
در خانه هم همینطور است، در خانه هم قرار است که کسی نفهمد ما چه کارهایم! قرار است زندگی کنیم؛ اکثر آقایون مراجع، خانمهایشان بیسوادند، اگر هم سواد دارند سوادشان آنقدر نیست. حداقل من میگویم لیسانس نیست. مرجع تقلید است، میخواهد در خانه زندگی کند، اگر این خانم در خانه اینطور نباشد، این آقا نمیتواند مرجع تقلید باشد.
پس باید همهی این مسائل را در نظر گرفت، کلاه سرمان نرود، به حرفهای غرب هم توجه نکنیم. خودمان ببینیم چه چیزی احتیاج داریم، اگر دیدید که در خانه با وجود یک خانم تحصیلکرده بهتر میتوانید زندگی کنید حتما باید با یک شخص تحصیلکرده ازدواج کنید، ولی اگر دیدید آدمی هستید که تحمل او را ندارید و با یک فرد بیسواد آرامش زندگی بهتر است، لطفا همینکار را انجام دهید. شما چند تحصیلکرده را سراغ دارید که بگویند سی سال با هم زندگی کردهاند؟ ولی ما موارد فراوانی از افراد بی سواد و روستایی داریم که پنجاه الی شصت سال با هم زندگی کردهاند.