qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز10

فراز10«وَ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ، وَ يَا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ يَا مَنْ رَضِيَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ، وَ مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيرِ، وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَ يَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ.»(10)
«و ای آن‌که با گذشت نیک خویش سزاوار حمد و ثنای آفریدگان گردیده‌ای و ای آن‌که بندگانت را به پذیرش توبه عادت داده‌ای و ای آن‌که گناهی و تباهی بندگان را با توبه اصلاح کرده‌ای…»

اگر انسان این‌گونه خدا را بشناسد, عبودیتش هم فرق می‌کند و عبد مخصوص پروردگار می‌شود.

(وَ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ ):
وقتی مخلوقات به این خدا نگاه می‌کنند, می‌بینند خدای خیلی باگذشتی است, خدا را این‌گونه می‌شناسند که با گذشت است نه این‌که سخت‌گیر است و می‌خواهد انتقام بگیرد.
( وَ يَا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ ):
ای خدایی که بنده‌ها را این‌گونه عادت داده‌ای که مدام گناه و توبه کنند. اگر این حالت نبود، که مردم توبه نمی‌کردند! ائمه بقدری توبه کردند که به مردم بیاموزند توبه کنند و آن موقعی هم که گناه نمی‌کنند استغفار کنند.
( وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَة ِِ َ) :
فایده توبه این است که سیئات را هم به حسنات تبدیل می‌کند.
این‌که خدا زمان معاد را مخفی کرده است, به ابهت آن اضافه می‌کند و همین‌که تاریخ مرگ ما معلوم نیست, عمر ما طولانی تصور می‌شود.
ما هیچ عملی را از هیچ نفسی فروگذار نمی‌کنیم مگر این‌که به حسابش رسیدگی می‌کنیم, حتی نفس‌هایشان را. یک آه در مریضی, یک غصه برای اهل‌بیت-علیهم‌السلام- همگی محاسبه می‌شود. خوبی این دنیا این است که محل عمل است و می‌توان اعمال زیادی را برای آن دنیا ذخیره کرد.

شما نباید حواست از انجام اعمال خیر پرت شود, عده‌ای هستند که ایمان به معاد ندارند و دنبال هوای نفسشان هستند, که اگر این غفلت رخ دهد, هلاکت قطعی است. مثلا شما فرا رسیدن ماه رجب را درک می‌کنید و حواستان هست که امروز روز دوم ماه رجب است و نباید آن را از دست داد و فلان دعا را خواند, والا دیگران شما را از اعمال خیر غافل می‌کنند.
بقال محل ما وقتی در مقابل مغازه‌اش دعوا شده بود, بیرون نیامد, و قتی به او اعتراض کردند که چرا بیرون نیامدی, گفت: من مشتری دارم و نمی‌توانم کارم را رها کنم و هر روز در مقابل مغازه من خبری است. یک طلبه نباید فیلم نگاه کند, فیلم برای افراد بیکار است.
« وَ يَا مَنْ رَضِىَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ »:
ائمه-علیهم‌السلام- این‌گونه بودند، اما ما نیستیم و گمان می‌کنیم که باید فعل کثیر انجام دهیم؛ در حالی که خدا به فعل یسیر هم راضی است.
امام باقر-علیه‌السلام- به امام صادق-علیه‌السلام- می‌فرماید: که خدا به عمل یسیر هم راضی است. چند مورد است که امام به امام تذکر می‌دهد, یک مورد این است که امام رضا-علیه‌السلام- به امام جواد-علیه‌السلام- نامه می‌نویسد که مسیر عبورت را عوض نکن (تا فقرا را ببینی). و مورد دیگر همین تذکر امام باقر-علیه‌السلام- به امام صادق-علیه‌السلام-است که حضرت صادق-علیه‌السلام- فرمود می‌خواهم حق عبادت را بجا آورم، اما امام باقر-علیه‌السلام- فرمود: نه این‌گونه نیست.
انسان هستیم و باید با رغبت عمل را انجام دهیم, حضرت فرمود: مستحبات را با شوق انجام دهید. بین‌الطلوعین 5 دقیقه بیدار باشید, اما با حوصله و رغبت, با همین 5 دقیقه بارتان را می‌بندید.
یک ربع درس بخوان, خدا راضی می‌شود.
روزی آقای زنجانی می‌فرمود: صبح جمعه من خوابم می‌آمد و خوابیدم؛ خیلی راحت و بدون تکلف می‌گفت که من خوابم می‌آمد.
( وَ مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِير ):
خدا می‌خواهد عطا کند, خدایی که دستش باز است و پول دارد.
یک فردی بانی جهیزیه بود و بجای فرش 6 متری گفت 12 متری هم می‌توانیم بدهیم, این‌که یک بنده است, تا چه رسد به خدا. خدا وقتی می‌خواهد علم بدهد, یک دفعه علم لدنی می‌دهد, موسی را موسی قرار می‌دهد, باب خیر را به روی علامه مجلسی باز می‌کند.
یک جبرائیل, شهر را جابجا می‌کند. به خدا، مورچه‌ای نگاه نکن, مثل مورچه که عالم را با دو شاخکش می‌شناسد.
( وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ ):
والله هیچ دعایی از دهان ما بدون اجابت خارج نشده است, امکان ندارد دعایی بدون اجابت واقع شود, منتها زمان و شرائط استجابت را خدا خودش بهتر می‌داند؛ من با این ضعف یقینم این را درک می‌کنم که هر دعایی می‌کنم, مستجاب است؛ اما او بهتر می‌داند که چه زمانی آن را اجابت کند, خدا الان گشایش‌هایی را برای من حاصل می‌کند که اگر قبلا حاصل می‌شد, هدر می‌رفت؛ خدا یک موقعی سختی‌هایی را به من تحمیل کرد که تحملش را داشتم و الان ندارم.