نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز6-5

فراز5و6«قَدْ عَلِمْتَ، يَا إِلَهِي، مَا نَالَنِي مِنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ مِمَّا حَظَرْتَ وَ انْتَهَكَهُ مِنِّي مِمَّا حَجَزْتَ عَلَيْهِ، بَطَراً فِي نِعْمَتِكَ عِنْدَهُ، وَ اغْتِرَاراً بِنَكِيرِكَ عَلَيْهِ.»( ۵ )
«بارخدایا تو می‌دانی که از فلان پسر فلان به من آن رسیده که تو نهی نموده‌ای و پرده‌ی حرمت مرا که تو او را بازداشته بودی دریده، و این را از روی سرکشی در نعمتی است که از تو به او رسیده و بی‌اعتنایی به کیفری است که از جانب تو در انتظارش می‌باشد.»

خدایا تو اطلاع داری که فلانی چه بلایی بر سر من آورده و نهی و حرمت تو را شکسته است؛ به‌خاطر طغیانی که کرده است و غروری که در اثر تاخیر عقوبت خدا پیدا کرده است.

«اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خُذْ ظَالِمِي وَ عَدُوِّي عَنْ ظُلْمِي بِقُوَّتِكَ، وَ افْلُلْ حَدَّهُ عَنِّي بِقُدْرَتِكَ، وَ اجْعَلْ لَهُ شُغْلًا فِيمَا يَلِيهِ، وَ عَجْزاً عَمَّا يُنَاوِيه.»‏ ( ۶ )
«بار خدایا پس بر محمد و آل او درود بفرست و به نیروی خود آن را که بر من ستم و دشمنی روا داشته از ستم بر من باز دار و به قدرت خود تیغ دشمنی او را بر من کُند ساز، و او را به کار خویش مشغول دار و در برابر دشمنش ناتوانش گردان.»

مظلوم، نصرت بالای سر اوست و این نصرت از ظالم دور است؛ اما هنوز اتفاق نیفتاده است؛ زیرا این مظلوم از خدا نمی‌خواهد که حقش را بگیرد.
مثلا اگر همین جمع ما راجع به داعش و آمریکا و … هر روز از خدا بخواهیم که شرشان را کم کند. اما چون از خدا نمی‌خواهیم, دشمن قوی می‌ماند. آقا فخر می‌فرمود که آقای شوشتری هر روز دور شهر شوشتر راه می‌رفت و آیة‌الکرسی را می‌خواند و تنها جایی از کشور که در جنگ بمباران نشد، شوشتر بود. این یک عالم است که فهمیده است آیةالکرسی حرز است و از آن استفاده کرد. من در ایام جنگ به فرمانده‌هان و … حرز می‌دادم, آقای تائب می‌گفت که من هنگام وضو حرز شما از جیبم افتاد و تعلل کردم که بردارم، ناگهان خمپاره‌ای آمد و دستش مجروح شد. آقا فخر برای شهید رجایی و بهشتی و … حرز فرستاده بود اما واسطه‌اش تعلل کرده بود و آن‌ها شهید شدند.
مثلا اگر کسی الان فهمش و حافظه‌اش در درس خواندن ضعیف است, از خدا بخواهد که تقویتش کند و دستگیری کند و امدادش را به او برساند.