qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز16-14

فراز16-14
«بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِينَ، وَ جُودُكَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِينَ، وَ إِغَاثَتُكَ قَرِيبَةٌ مِنَ الْمُسْتَغِيثِينَ.»( ۱۴ )
«باب فضل تو به روی مشتاقان گشوده و بخششت برای حاجت‌مندان رایگان و دادرسیت به دادخواهان نزدیک است.»

( بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِين‏ وَ جُودُكَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِين ):
خدایا این در برای هر کسی که بخواهد بیاید، باز است. بخشش تو برای کسی است که دستش بالا است و دائم از تو درخواست دارد و تو را خدا می‌داند و خودش را مسکین فرض می‌کند و همه خواسته‌هایش از توست.
( وَ إِغَاثَتُكَ قَرِيبَةٌ مِنَ الْمُسْتَغِيثِين ):‏
کسی که استغاثه‌اش را نزد تو آورد و عرضه داشت: خدایا مشکل پیدا کرده‌ام و کارد به استخوانم رسیده است و این عرض حالش را نزد تو داشت، برای او اغاثه آماده است.

«لا يَخِيبُ مِنْكَ الاْمِلُونَ، وَ لا يَيْأَسُ مِنْ عَطَائِكَ الْمُتَعَرِّضُونَ، وَ لا يَشْقَى بِنَقِمَتِكَ الْمُسْتَغْفِرُونَ.» ( ۱۵ )
«آرزومندان از درگاه تو تهیدست بازنگردند و حاجت‌مندان از عطایت نومید نشوند و آمرزش خواهان از عذاب تو تیره روز نشوند.»

( لَا يَخِيبُ مِنْكَ الْآمِلُون ):
هنوز هیچ آرزومندی از در خانه خدا ناامید نشده است؛ ممکن است از روی اشتباه، مدتی جای دیگری بروند و سرشان به سنگ بخورد، اما برمی‌گردند و می‌گویند ( خدا ). کسی ناامید نشده است؛ اگر ناامید می‌شدند، حرم امام رضا-علیه‌السلام- تعطیل می‌شد؛ ولی می‌بینیم این همه افراد به زیارت حضرت می‌روند. اگر مأیوس می‌شدند، باید جلسات امام حسین‌-علیه‌السلام- تعطیل می‌شد، اما می‌بینیم که افراد برای امام حسین-علیه‌السلام- دارند خرج می‌کنند، نه این‌که از حضرت چیزی بگیرند. بقدری از حضرت حاجت گرفته‌اند که حالا دارند برای ایشان خرج می‌کنند.
یک آقای نجاری از همسایگان ما بود که دهه محرم، کنار مسجد تکیه‌ای به راه می‌انداخت و خرج آن را یک‌جا می‌داد. در یکی از سال‌ها، قبل از دهه محرم پیش من آمد و گفت: امسال ما برای کمک به تکیه، نیستیم؛ یک فکری برای این دهه بکنید. من به او گفتم: فی امان الله؛ خدا حافظ؛ قبل از این‌که شما بیایید، امام حسین-علیه‌السلام- یک نفر را فرستاده است.
ایشان به منزلش رفت و بعدازظهر برگشت و گفت: آقا ما امسال هستیم و آن حرفمان اشتباه بود و به این خاطر خودمان را جریمه کردیم و امسال دوبرابر سال قبل خرج می‌کنیم. من به او گفتم: ببخشید؛ شما بروید و امسال جای دیگری خرج کنید. خیلی التماس کرد. من از او پرسیدم که چرا نظرت عوض شد؟ گفت: من به شما ابتدا آن‌طور گفتم تا امام حسین-علیه‌السلام- بشنود. من یک برگه چک گم کرده بودم که تمام زندگی من بود. وقتی از پیش شما رفتم؛ بعد از مدت‌ها به یادم آمد که آن را زیر فرش گذاشته‌ام. لذا آمده‌ام تا سهم خودم را تقدیم کنم.
( وَ لَا يَيْأَسُ مِنْ عَطَائِكَ الْمُتَعَرِّضُون ):‏
کسی از عطایای تو ناامید نمی‌شود. دائم بگو ( خدا ) ؛ چرا ناامیدی را که برای تو و خدا نیست، آورده‌ای؛ همان‌طور که خیال را که برای شیطان است، به‌جای عقل می آوری؟ یأس برای تو نیست؛ تو خودت آن را آورده‌ای. ما می‌توانیم یأس بیاوریم یا نیاوریم. می‌توانیم به خودمان حالت مأیوس بودن بدهیم و می‌توانیم ندهیم.
( وَ لا يَشْقَى بِنَقِمَتِكَ الْمُسْتَغْفِرُون ):
هیچ گنه‌کاری که استغفار کرده است، شقی نشده. این خانه، این‌طوری است. خدا چون غفار است و می‌خواست غفاریتش را نشان دهد، حسین-علیه‌السلام- را خلق کرد. بعد گفت اگر کسی یک قطره اشک برای این آقا بریزد، به او ( آقایی ) می‌دهم. خدا چون غفار است، ( استغفر الله ) را برای ما قرار داد و چون غفار است، فاطمه زهرا-سلام‌الله‌علیها- را آورد. چون غفار است، عباس و علی اکبر و نماز جعفر طیار را آورد. این خیلی مهم است. یک سوره به نام «توبه» آورد.

«رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاكَ، وَ حِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاكَ، عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِيئِينَ، وَ سُنَّتُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِينَ حَتَّى لَقَدْ غَرَّتْهُمْ أَنَاتُكَ عَنِ الرُّجُوعِ، وَ صَدَّهُمْ إِمْهَالُكَ عَنِ النُّزُوعِ.» ( ۱۶ )
«خوان روزیت برای گناه‌کاران گسترده است و شکیبائيت دشمنان را در برگرفته، عادت تو خوبی کردن به بدکاران و شیوه‌ات مدارا با تجاوزکاران است، چندان که مدارا نمودن تو آنان را از بازگشت به سوی تو غافل ساخته و مهلت تو آنان را از ترک گناه بازداشته.»

( رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاكَ وَ حِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاك ):‏
رزق تو برای گنه‌کاران است و مبسوط هم هست؛ نمی‌بینید که برای گنه‌کاران چقدر بریز و بپاش دارد؟ حال، به شما نمی‌خواهد بدهد؟حلم خدا برای کسانی است که با او مخالفت می‌کنند؛ حال، آیا برای تو که موافقت با او داری، آیا حلم ندارد؟
( عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِيئِين ):
خدا مثل ما نیست که اگر یک نفر به ما بدی کند، ده تا بدی به او بکنیم؛ نه!
اگر کسی به خدا بدی کند، خدا به او احسان می‌کند. یکی از آقایان علما اختلافی پیش آمده بود و من نزد ایشان رفتم و گفتم: آمده‌ام به‌خاطر آن جریان از شما حلالیت بطلبم. ایشان گفت: من وقتی این مسائل پیش می‌آید دعا می‌کنم. وقتی یک آدم در مقابل بدی دیگران، دعا می‌کند نه نفرین، خدا چه خواهد کرد؟ آیة‌الله بهجت-رحمة‌الله‌عليه- می‌فرمود: من نام دکتری را که در پنج سالگی معالجه‌ام کرده، در لیست دعاهایم دارم. من یک بار به ایشان گفتم: شما این همه افرادی را که به شما التماس دعا می‌کنند و شما هم می‌گویید چشم، چه‌گونه به‌خاطر می‌سپارید؟ ایشان فرمود: من نمی‌توانم برای آن‌ها دعا نکنم.
( وَ سُنَّتُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِينَ ):
سنت خدا مداراست. این داعش را می‌بینید خدا چقدر مهلت داده است! همه صدایشان در آمده. به فرعون چقدر مهلت داد! خدا نمی‌تواند از عادتش دست بردارد؛ خداست! در مسیر خیر هم همین‌طور است؛ به این داعشی‌ها مهلت می‌دهد تا برخی از آن‌ها برگردند. امام حسین-علیه‌السلام- ، علی اصغر را روی دستش می‌گیرد تا شاید آن‌ها برگردند. چقدر وجود حضرت را صفا فرا گرفته است که فکر می‌کند اگر علی اصغر را ببرد، به او آب می‌دهند؛ امام این کار را می‌کند. اگر ما بخواهیم مظهریت خدا را بفهمم، این‌طوری می‌فهمم. امیرالمؤمنین-علیه‌السلام- به آن ظرف شیری که برایش آورده بودند دعایی خواند، به امام حسن-علیه‌السلام- داد تا به ابن‌ملجم بدهد. ابن‌ملجم آن را نخورد و ظرف شیر را روی زمین ریخت. امیرالمؤمنین-علیه‌السلام- وقتی باخبر شد، قسم خورد و فرمود: من بر آن ظرف شیر دعایی خوانده بودم که ابن‌ملجم بخورد تا بخشیده شود. چقدر خوب شد که نخورد. وقتی حضرت، علی اصغر-علیه‌السلام- را روی دست گرفت، می‌خواست آن‌ها به او آب بدهند و به این وسیله حقی پیدا کنند و بخشیده شوند و این همه گمراه نشوند.
هنگامی که زمین می‌خواست قارون را ببلعد، خیلی به موسی التماس کرد، اما موسی توجهی نکرد. بعد از آن، موسی وقتی می‌خواست با خدا صحبت کند، خدای متعال جواب او را نداد، جبرائیل نازل شد و گفت: موسی می‌دانی چرا خداوند جوابت را نمی‌دهد؟ چون تو جواب قارون را ندادی. چنین خدایی داریم. همچنین به موسی ایراد گرفت که اگر فرعون به‌جای این همه التماسی که به تو کرد، از من در خواست کرده بود، او را نجات می‌دادم. خدا به نوح ایراد گرفت که چرا قومت را نفرین کردی!
( وَ سُنَّتُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِينَ ):
سنت تو مدارا با معتدین و گنه‌کاران است. لذا اگر دیدید یک نفر معصیت‌کار است، حق ندارید به او تفاخر کنید؛ چه بسا وقتی از پیش شما می‌رود، توبه کند و خدا او را ببخشد، اما ما را نبخشد. ما امر خداوند را متوجه نمی‌شویم.
( حَتَّى لَقَدْ غَرَّتْهُمْ أَنَاتُكَ عَنِ الرُّجُوع‏ وَ صَدَّهُمْ إِمْهَالُكَ عَنِ النُّزُوع ):
خدا بقدری می‌بخشد که گنه‌کاران گمان می‌کنند انسان‌های خوبی هستند. این مهلت دادن تو باعث شده است که سراغ خدا نروند.
من حرف اولم را تکرار می‌کنم: ما هرچه بیشتر با کلام معصوم-علیه‌السلام- سر و کار داشته باشیم، قالب فکریمان بیشتر به قالب فکر معصوم-علیه‌السلام- شبیه می‌شود. رفقای طلبه، باب افکار دیگر را به روی خودتان ببندید. همه افکار، نهایتا نقره هستند، مراقب باشید که طلا را رها نکنید و سراغ نقره بروید.
به کلام معصوم و علمایی را که از معصوم حرف زده‌اند و از خودشان چیزی نگفته‌اند، توجه کنید. اگر این نکات را رعایت کنید، خدا هم راه را به شما نشان می‌دهد.