پخش زنده
فراز12-10
فراز12-10«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ فَرِّغْ قَلْبِى لِمَحَبَّتِكَ، وَ اشْغَلْهُ بِذِكْرِكَ، وَ انْعَشْهُ بِخَوْفِكَ وَ بِالْوَجَلِ مِنْكَ، وَ قَوِّهِ بِالرَّغْبَةِ إِلَيْكَ، وَ أَمِلْهُ إِلَى طَاعَتِكَ، وَ أَجْرِ بِهِ فِى أَحَبِّ السُّبُلِ إِلَيْكَ، وَ ذَلِّلْهُ بِالرَّغْبَةِ فِيمَا عِنْدَكَ أَيَّامَ حَيَاتِى كُلِّهَا»( ۱۰ )
«بارالها، بر محمد و آل او درود فرست، و دلم را برای محبت خودت تهی گردان، و آن را به یاد خودت مشغول ساز و با ترس و بیم از خودت شادابی بخش و با رغبت به خودت نیرومندش گردان و به طاعت خود مشتاقش ساز و به محبوبترین راهها وادارش و آن را در تمام زندگانیم با رغبت و میل به آنچه نزد توست رام و مطیع گردان.»
(اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ فَرِّغْ قَلْبِى لِمَحَبَّتِكَ):
خدایا، خیلی چیزها داخل قلب من هست همهی آنها را بیرون بریز و به من فراق بده، محبت خودت را به من بده و از محبت سیرم کن که اگر محبت تو بیاید همه چیز حل میشود.
(وَ اشْغَلْهُ بِذِكْرِكَ):
مرا مشغول به ذکرت کن، یا حسین بگویم، یا زهرا بگویم.
(وَ انْعَشْهُ بِخَوْفِكَ):
به من خوفی بده تا خدا ترس بشوم و از تو بترسم.
(وَ بِالْوَجَلِ مِنْكَ):
تا با تو باشم و رغبت به تو پیدا کنم.
(وَ قَوِّهِ بِالرَّغْبَةِ إِلَيْكَ):
میل دارم وظیفهام را نسبت به تو ای خدا انجام بدهم. آرزویش این است نماز شب بخواند و کار خیر بکند.
(وَ أَمِلْهُ إِلَى طَاعَتِكَ، وَ أَجْرِ بِهِ فِى أَحَبِّ السُّبُلِ إِلَيْكَ):
جوری شود که من را به بهترین راههای تقرب مشغول کنی. نمازی یاد میگیرد، روی لبش ذکر است و خدا مهرش را به او یاد میدهد.
( وَ ذَلِّلْهُ بِالرَّغْبَةِ فِيمَا عِنْدَكَ أَيَّامَ حَيَاتِى كُلِّهَا):
سراغ هیچکس جز خدا نمیرود و همهی حواسش به خداست.
«وَ اجْعَلْ تَقْوَاكَ مِنَ الدُّنْيَا زَادِى، وَ إِلَى رَحْمَتِكَ رِحْلَتِى، وَ فِى مَرْضَاتِكَ مَدْخَلِى، وَ اجْعَلْ فِى جَنَّتِكَ مَثْوَاىَ، وَ هَبْ لِى قُوَّةً أَحْتَمِلُ بِهَا جَمِيعَ مَرْضَاتِكَ، وَ اجْعَلْ فِرَارِى إِلَيْكَ، وَ رَغْبَتِى فِيمَا عِنْدَكَ، وَ أَلْبِسْ قَلْبِىَ الْوَحْشَةَ مِنْ شِرَارِ خَلْقِكَ، وَ هَبْ لِىَ الْأُنْسَ بِكَ وَ بِأَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ»( ۱۱ )
«پروای خودت را توشهام از دنیا کن، حرکت مرا به سوی رحمتت متوجه ساز، مرا در منزل خشنودیت وارد نما، وجایگاهم را بهشت خودت قرار بده و به من نیرویی عطا کن که با آن همهی خشنودی تو را بدست آورم و گریزم را به سوی خودت و میل و رغبتم را به آنچه نزد توست قرار ده، لباس وحشت از آفریدگان شریرت را بر قامت دلم بپوشان، انس با خودت و دوستان و اهل طاعتت را به سوی من عطا فرما.»
(وَاجْعَلْ تَقْوَاكَ مِنَ الدُّنْيَازَادِى):
تقوی توشهی من باشد.
( وَ إِلَى رَحْمَتِكَ رِحْلَتِى):
و کوچ من به طرف رحمت خدا باشد.
( وَ فِى مَرْضَاتِكَ مَدْخَلِى):
محل ورودم جایی باشد که تو راضی و خشنود هستی
( وَ اجْعَلْ فِى جَنَّتِكَ مَثْوَاىَ ):
و محل استقرارم بهشت باشد.
( وَ هَبْ لِى قُوَّةً أَحْتَمِلُ بِهَا جَمِيعَ مَرْضَاتِكَ):
به من یک ظرفیتی بده که همهی پهنای رضایت تو را جمع کنم.
در کرمان آبشاری بود یک لحظه متوجه شدم که آنجا آب نیست علم است! و متصل به ولی عصر-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- است. اگر علم خدایی توسط حضرت به تو خورانده شود چیز دیگریست، خدا میتواند کاری کند که همهی علم در وجودت باشد.
( وَ اجْعَلْ فِرَارِى إِلَيْكَ):
آدم اهل فرار است، ممکن است به هر طرفی فرار کند گاهی به پشت سر و گاهی رو به سمت جلو، ولی اگر فرارش را با سرعت و به سمت خدا قراردهد؛ آنوقت فرار سریع به سمت خدا تصور پیدا میکند.
(و رَغْبَتِى فِيمَا عِنْدَكَ):
رغبت در اینها باشد. الان بازار غذا روی بورس است با اینکه یک شکم و یک معده بیشتر نیست! طنابی هم بین رغبت و شکم وجود ندارد اما شکم رغبت ایجاد میکند! خدایا میل را در قرآن خواندن ببر، بعد یکسال نمیشود که خدا همه چیز به تو میدهد.
( وَ أَلْبِسْ قَلْبِىَ الْوَحْشَةَ مِنْ شِرَارِ خَلْقِكَ):
قلبش طوری هست تا یک نامیزان میبیند بهم میخورد، حتی پشت تلفن هم میفهمد طرف نامیزان است.
(وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ):
اولیا را شناسایی میکند و تا به آنها نرسد رها نمیکند.
«وَ لا تَجْعَلْ لِفَاجِرٍ وَ لا كَافِرٍ عَلَيَّ مِنَّةً، وَ لا لَهُ عِنْدِى يَدا، وَ لا بِى إِلَيْهِمْ حَاجَةً، بَلِ اجْعَلْ سُكُونَ قَلْبِى وَ أُنْسَ نَفْسِى وَ اسْتِغْنَائِى وَ كِفَايَتِى بِكَ وَ بِخِيَارِ خَلْقِكَ»( ۱۲)
«چنان مکن که فاجر یا کافری بر من منتی داشته یا به من نعمتی داده یا من به او نیازی داشته باشم، بلکه آرامش دل و الفت جان و بینیازی و کفایتم به تو و به برگزیدگان و نیکان خلق تو بسته باشد.»
( وَ لا تَجْعَلْ لِفَاجِرٍ وَ لا كَافِرٍ عَلَيَّ مِنَّةً):
کسانی که کافرند، آنهایی که بیچارهاند و ائمه-علیهمالسلام- را اذیت کردند.
(وَ كِفايَتِى بِكَ وَ بِخِيَارِ خَلْقِكَ ):
اول و آخر امام زمان-عجلاللهتعالیفرجهالشریف- است. اگر حواله بدهد همهی امور اصلاح میشود.