qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز14-13

فراز13و14
«اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِي التّحَفّظَ مِنَ الْخَطَايَا، وَ الِاحْتِرَاسَ مِنَ الزّلَلِ فِي الدّنْيَا وَ الْ‏آخِرَةِ فِي حَالِ الرّضَا وَ الْغَضَبِ، حَتّى أَكُونَ بِمَا يَرِدُ عَلَيّ مِنْهُمَا بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ، عَامِلًا بِطَاعَتِكَ، مُؤْثِراً لِرِضَاكَ عَلَى مَا سِوَاهُمَا فِي الْأَوْلِيَاءِ وَ الْأَعْدَاءِ، حَتّى يَأْمَنَ عَدُوّي مِنْ ظُلْمِي وَ جَوْرِي، وَ يَيْأَسَ وَلِيّي مِنْ مَيْلِي وَ انْحِطَاطِ هَوَاي.» ( ۱۳ )
«بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست و سینه‌ام را از بیماری حسادت سلامتی بخش، تا بر هیچ یک از خَلقت به خاطر نعمتی که به او ارزانی داشته‌ای رشک نبرم و هیچ یک از نعمت‌های تو در امور دین و یا دنیا، عافیت و یا تقوا، گشایش و یا آسایش را بر احدی از آفریدگانت مشاهده نکنم مگر آن‌که بهتر از آن را بوسیله‌ی تو و از جانب تو، ای خدایی که شریکی نداری، امید داشته باشم.»

یک نسخه، یک کلید ؛
( اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ):
یک نسخه : وقتی قصد دارید کاری را شروع کنید ذکر صلوات را فراموش نکنید این کلید اصلی است. وقتی شما صلوات فرستادید، خداوند توجه و رحمتش متوجه شماست، ملائکه طرف دیگری هستند، اما رو به سوی شما می‌کنند و می‌گویند اسم حبیب خدا آورده شد و کمکت می‌کنند.
( وَ ارْزُقْنِى التَّحَفُّظَ مِنَ الْخَطَايَا ):
خدایا حفظم کن از خطا ؛
( وَ الاحْتِرَاسَ مِنَ الزَّلَلِ فِى الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ فِى حَالِ الرِّضَا وَ الْغَضَبِ ):
نگهم دار از لغزش در دنیا و آخرت. خدایا در این حالتی که در رضا و غضب هستم یک جوری حفظم کن تا هم نصیب‌های دنیایی‌ام را از دست ندهم و هم نصیب‌های آخرتی‌ام را !! در روایت هست که گاهی شما کسی را اذیت می‌کنید که اگر آن‌چه در دنیا هست را بدهید و انفاق کنید خدا از آن خطا نمی‌گذرد، تمام شد دیگر آخرتت را از دست دادی. تند می‌شوی و به مادرت چیزی می‌گویی، اگر نسبت به مادرت با درشتی صحبت کردی یعنی به حضرت زهرا-سلام‌الله‌علیها- اهانت کرده‌ای!
اُشهِدُ بالله همین است، من خوف دارم که بگویم این عقوبتش بیش از آن است. حضرت زهرا-سلام‌الله‌علیها- محل دعاست و حلم دارد، ممکن است بگذرد، اما این مادر نمی‌تواند بگذرد. ممکن است شما به امیرالمؤمنین-علیه‌السلام- چیزی بگویی که حضرت بگذرند، اما به پدرت بگویی، پدرت نگذرد. تمام شد! چرا دنیا و آخرتت را بسوزانی. حتی اگر فرد حسابگری باشی که از روی حساب، دنیا و آخرتت را حفظ می‌کنی آن چرتکه انداختن به تو اجازه نمی‌دهد با پدرت این‌گونه صحبت کنی، مگر طلب‌کار هستی؟! من کفش می‌خواهم! برو کار کن و کفش بخر! چه کسی گفته است که پدرت باید بخرد؟! برو یک لُنگ بردار و شیشه‌ها را تمیز کن و پول کفشت را دربیاور. یعنی می‌ارزد که شما این کار را بکنید اما در روی پدرتان نایستید، این زحمتش کمتر است. من افرادی را می‌شناسم که از هر انگشت‌شان یک هنر می‌ریزد، اما خداوند شیرینی پول را به آن‌ها نمی‌چشاند. مثل کسی که روی تردمیل راه می‌رود، عرق هم می‌کند، کیلومتر هم می‌اندازد ، اما آخر سر در اتاقش پایین می‌آید.
راه نجات، اطاعت در همه حالات ؛
( حَتَّى أَكُونَ ):
تا آن‌جایی که ؛
( بِمَا يَرِدُ عَلَيَّ مِنْهُمَا بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ ):
خیلی عجیب است از خدا بخواهید، بگویید خدایا من در حالت رضا و غضب تنها یک حالت داشته باشم! آن حالت چیست؟ :
( عَامِلا بِطَاعَتِكَ ):
نباید این‌گونه باشد که چون امروز عصبانی هستم، نمازم را آخر وقت می‌خوانم! یا چون امروز حال خوشی دارم، نمازم را آخر وقت می‌خوانم!! نه، امروز عصبانی هستم یا خیلی خوش هستم، نمازم را مثل همیشه می‌خوانم. بالاخره انسان یا در حالت خوشی است یا غضب، خیلی کم پیش می‌آید که انسان در حالت عادی باشد، هیچ حسی نداشته باشد. خدایا کاری کن تا من در حالت رضا و غضب طاعتم را از دست ندهم.

( مؤثرا لِرِضَاكَ عَلَى مَا سِوَاهُمَا فِى الْأَوْلِيَاءِ وَ الْأَعْدَاءِ ):
این را دقت کنید خیلی مهم‌تر از قبلی است؛ در حالت غضب و حالت رضا، نسبت به دوستان و دشمنان تو حق را رعایت کنم. به دشمنت ظلم نکنم و به دوستانت هم بی‌مهری نکنم. خدایا این کار را بکن! امام سجاد-علیه‌السلام- راه را به ما نشان می‌دهد.

( حَتَّى يَأْمَنَ عَدُوِّى مِنْ ظُلْمِى وَ جَوْرِى ):
به جایی برسم که آن‌قدر درحالت رضا و غضب تعادل داشته باشم که حتی دشمنم هم بگوید این به ما ظلم نمی‌کند.
( وَ يَأْيَسَ وَلِيِّى مِنْ مَيْلِى وَ انْحِطَاطِ هَوَاى ):
این خیلی مهم است ؛
با کسی رفیق هستید و کنار هم نشسته‌اید، حالِ هر دوتان هم خوب است. یک کلیپ را می‌آورد و می‌گوید این را نگاه کن، یک کلیپی است که منکر است! چون حالت خوشی دارید و این هم رفیقت هست، مغزت دیگر کار نمی‌کند، اگر خودت بودی این را نمی‌دیدی اما الان کنار رفیقت نشسته‌ای و او گفته است نگاه کن و تو نگاه می‌کنی و تمام شد!!!

خدایا کاری کن به دشمنم ظلم نکنم، و دوست من هم از من ناامید باشد که میل پیدا کنم به سمت بدی‌ها و انحطاط. یک رفیق تا این‌جا انسان را می‌برد، روی منبر هستم و نمی‌شود گفت اما سربسته‌اش را باید بگویم : می‌گفت من در یک قالی‌شویی کار می‌کردم، آخر قالی‌شویی این شد که با من یک عمل زشتی انجام شد! می‌گفت من این کاره نبودم اما اول با شوخی با من شروع کردند، یک شوخی‌های رکیکی کردند و من هم همان شوخی‌ها را کردم. در واقع من نمی‌دانستم اما من را آماده کردند، بعد می‌گفت با دست یک کارهایی کردند، من آن را هم قبول کردم. همان اول جلواش بایست! اولین حرف رکیک را زد و دیدی در خط قرمز رفته است، اخم کن. اولین تلفن را نزن، اولین پیامک را نده.
خداوند آقای بهجت را رحمت کند، و همه‌ی علما را خدا رحمت کند. می‌فرمود: اولین خطا و انحراف، آخرین انحراف است. نگاه نکن که همین یک دانه است، نه این قطره قطره جمع شود. همین که تو اولی را قبول کردی، آخری را هم قبول خواهی کرد. این اولی مهم است، مواظب باش جلوی اولی را بگیری، جلوی تو اجازه نداشته باشند هر کاری را انجام دهند. وقتی یک جا آمدی، همه بدانند تو اعتقاد داری و ایمان داری و لوده نیستی و نمی‌توانند هر کاری جلوات انجام دهند. آن جمع را در جهت معروف جلو ببر نه در جهت منکر! یا این‌که برو بیرون.
امام رضا-علیه‌السلام- آن آقا که از اصحابش هم بود را دیگر در خانه‌اش راه نداد، فرمود شما دیگر منزل ما نیا! صریح هم فرمود حضرت.
این صراحت لهجه در ائمه-علیهم‌السلام- خیلی عجیب است. گفت آقا می‌توانم دلیل‌اش را بپرسم، فرمودند: بله! شما چرا رفتی منزل دایی من؟! شما که آن‌جا می‌روی، دیگر این‌جا نباید بیایی! شما که هر جایی می‌روی دیگر پیش ما نباید بیایید. این‌جا غُرق‌گاه است، این‌جا خیلی جای خاصی است. نباید بگذاریم! حریم را باید نگه داریم.
تا حدی که من می‌گویم، البته این حرف غلطی است؛ این حرف غلط را از من درست بشنوید، شما این را درست حمل کنید؛ حتی اگر کسی می‌خواهد گناه کند، تنهایی گناه کند و پیش کسی گناه نکند. یعنی اگر امر رسید به این‌جا که بخواهد گناه کند، این اگر پیش کسی گناه کرد تجری است! این را خدا نمی‌گذرد، نه! برو و مخفیانه یک جا گناه کن، بعد هم توبه کن. این نزدیک به توبه است، ولی اگر کسی جرأت کرد در خیلی مسائل که البته نمی‌شود الان بازش نمود، مخصوصا در حیاء.

مثلا یک چیز عادی این‌که شما مرد هستی، با پیراهن رکابی در خانه نباش، درست است که شرعا اشکال ندارد، اما کمی گرما را تحمل کن و این‌گونه نباش. آقا با شورت داخل خانه نباش، لباست را جلوی زن و بچه‌ات عوض نکن آقا! حیاء را می‌ریزی. از همین‌جا شروع می‌شود ما باید زمینه‌ها را از همین الان ببندیم و محکم کاری کنیم.
( وَ يَأْيَسَ وَلِيِّى مِنْ مَيْلِى )
مأیوس شود دوست من از میل من،
( وَ انْحِطَاطِ هَوَاىَ ):
که من بدی را پذیرفته‌ام.

«وَ اجْعَلْنِى مِمَّنْ يَدْعُوكَ مُخْلِصا فِى الرَّخَاءِ دُعَاءَ الْمُخْلِصِينَ الْمُضْطَرِّينَ لَكَ فِى الدُّعَاءِ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ.»( ۱۴ )
«مرا از کسانی قرار ده که تو را در حال آسایش با اخلاص می‌خواند، آن سان که مخلصان درمانده و بیچاره تو را می‌خوانند، به راستی که تو ستوده و بزرگواری.»

( وَ اجْعَلْنِى مِمَّنْ يَدْعُوكَ مُخْلِصا فِى الرَّخَاءِ ):
اگر آن دو فراز قبل را رعایت کردیم نتیجه این می‌شود که من از کسانی شوم که در حالت خوشی؛
( دُعَاءَ الْمُخْلِصِينَ الْمُضْطَرِّينَ لَكَ فِى الدُّعَاءِ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ.):
حس کنی که بدترین مصیبت سرت آمده و خوشی دلت را نزند. حالت مستی نگیر، خوشی را بگذار باشد، عیبی ندارد اما نمازم را همان‌گونه بخوانم که گویی مشکل دارم و گرفتار هستم. در این حالت دیگر گرفتاری برایت پیش نمی‌آید، اما اگر رعایت نکردید، خداوند است و می‌خواهد هدایت کند، یک ناخوشی می‌آورد تا حالت را عوض کند. تو خودت حالت را نگه دار تا خدا حالت را عوض نکند.
صحیفه‌ی سجادیه را مواظبت کنید و هر روز یک فراز را بخوانید و یادداشت برداری کنید، هر فراز یک بحث کاملی دارد.