یأس و غرور
سوال: گاهی با ارتکاب یک عمل نادرست دچار یأس میشویم و با انجام یک عمل درست، گرفتار غرور؛ چه طور این حالات را کنترل کنیم تا تعادل داشته باشیم؟
جواب: جواب این سوال خیلی ساده است و در روایات بیان شده است: مؤمن دو پرونده دارد؛ یکی پروندهی مؤمن بودن و درجه اوست و دیگری پروندهی اعمال او. این دو پرونده را با هم مخلوط نمیکنند؛ زیرا اگر مؤمن الان مرتکب خطایی شود، فردا عمل خیری را انجام میدهد که آن خطا را اصلاح میکند. پس این اعمال، جزء پروندهی مؤمن بودنش که دائم در حال تغییر است نمی باشد؛ امروز یک چیزی به آن اضافه و فردا از آن کم میشود.
بنابراین، ملاک، مؤمن بودن و داشتن اعتقادات درست است. حال وقتی من خودم را مؤمن دانستم، نه با انجام یک عمل، چیزی به من اضافه میشود و نه با ترک آن، چیزی از من کم میگردد. آنچه باقی میماند این است که اگر عملم نادرست بود، استغفار کنم و اگر درست بود، خدا را شکر کنم. در این صورت مشکلی نمیماند.
مثلا اگر یک راننده امروز تصادف کند و به این خاطر بخواهد رانندگی را کنار بگذارد، باید به او گفت که با این تصادف، راننده بودن شما منتفی نشده است؛ شما رانندهاید و راننده یک روز تصادف میکند و یک روز سالم به مقصد میرسد. هیچکس قبول نمیکند که یک راننده به خاطر یک تصادف، گواهینامهاش را پاره کند و بگوید من دیگر رانندگی نمیکنم. اصلا بیمه، تخلفات و جریمهها را برای همین گذاشتهاند. شما راننده هستید و نباید در این مطلب شک کنید؛ مراقب تخلفاتتان هم باشید که آنها را تکرار نکنید. ملاک ما باید مؤمن بودنمان باشد. خدا بالاترین درجه را به ما داده است؛ زیرا ما در رتبهی بعد از معصومین-علیهمالسلام- هستیم؛ پس«فتنافسوا»، بروید اعمالتان را درست کنید. این مساله را دائم به خودتان تلقین کنید؛ چون شیطان میخواهد همین امتیاز را از شما بگیرد و به شما بگوید که هیچ هستید. توجه به این امتیازات، غرور ایجاد نمیکند. من باید خودم را باور کنم. در روایت دارد که وقتی سالم هستید اگر یک بیمار را دیدید، بگویید الحمدلله که من مثل او نیستم، اما طوری نگویید که او بشنود. پس باید بگویید الحمدلله که اعتقادات سالم دارید و این سلامت، ارزشمند است. اگر من امتیازات خودم را در نظر نگیرم، شکر نمیکنم.