داشتن استاد و راهنما
سوال: بسیار توصیه شده است که استاد و راهنما داشته باشیم. اطاعت ما از استادی که به شایستگی او اطمینان داریم، تا چه حد باید باشد؟ رابطهی فرمایشات این استاد با عقل و آنچه که خودمان تشخیص میدهیم چگونه باید باشد؟
جواب: اگر عقل ما کفایت میکرد، نیازی به داشتن استاد نداشیم؛ پس عقلِ استاد، جلوتر از عقل ماست. اما اگر امر خلاف عقل یا شرع از استاد دیدیم، نباید اطاعت کنیم؛ مثل اینکه بگوید پدر و مادرتان را رها کنید که نه عقلا جایز است و نه شرعا. هر فردی که کمی از شما بالاتر باشد، استاد شماست و باید از او حرفشنوی داشته باشید تا وقتی که ملاحظه کنید مطلب خاصی برای شما ندارد. در این صورت، از خدا بخواهید که نفرات بعدی را برای هدایت شما برساند. آن فرد آخری را الان نخواهید؛ زیرا او را الان به شما نمیرسانند. «هلک من لیس له حکیم یرشده»؛ کسی که راهنمای حکیمی نداشته باشد، هلاک میشود. به خصوص اگر کسانی که به منبر میروند استاد نداشته اند، حتی اگر حرفهای خوبی هم بزنند، بالاخره موردی برایشان پیش میآید که درست تشخیص نمیدهند و خطا میکنند. اگر استاد میداشت، او را آگاه میکرد. اگر یک استاد آگاه به مباحث شرعی، عقلی و ایمانی با شما باشد، سریعتر پیش میروید. اگر انسان، خودرُو باشد، بافتنیهایش هم زیاد میشود. پس خوب است که شما به یک نفر متصل باشید و در این اتصالتان، آن برکات و رحمت به شما لحظه به لحظه برسد. شما پله پله راه پیدا میکنید؛ از خدا بخواهید که آن استاد خوب را در مسیر شما قرار دهد تا ضرر نکنید.