فراز15-14
فراز 14و15
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا فِى نَظْمِ أَعْدَائِهِ، وَ اعْزِلْنَا عَنْ عِدَادِ أَوْلِيَائِهِ، لا نُطِيعُ لَهُ إِذَا اسْتَهْوَانَا، وَ لا نَسْتَجِيبُ لَهُ إِذَا دَعَانَا، نَأْمُرُ بِمُنَاوَاتِهِ، مَنْ أَطَاعَ أَمْرَنَا، وَ نَعِظُ عَنْ مُتَابَعَتِهِ مَنِ اتَّبَعَ زَجْرَنَا.»( ۱۴ )
«بارخدایا ما را در صف دشمنانش درآر و از شمار دوستانش دور ساز تا وقتی قصد فریب ما کرد، فرمان او نبریم و آنگاه که ما را فراخواند پاسخش نگوییم، هر که از ما فرمان برد به خصومت با او فرمان دهیم و هر که پیروی از ممانعت ما نماید از دنبالهروی شیطان باز داریم.»
( اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا فِى نَظْمِ أَعْدَائِهِ ):
نه تنها شیطان روی تو اثر نکنه، بری در زمرهی(نظم یعنی زمره) دشمنان شیطان! یعنی مدام با او دشمنی کنی. او اینطور بشناسه شما رو که شما دشمنش هستید. به چی؟
به انجام واجب، امر به معروف و نهی از منکر، به تولی و تبری.
بفهمه که شما داری باهاش دشمنی میکنی، جایی برای او نمیگذاری. یک گناهی دیدی از یک نفر اخم میکنی، قلبا ناراحت میشی، این دشمنی با شیطانه.
( وَ اعْزِلْنَا عَنْ عِدَادِ أَوْلِيَائِهِ ):
خدایا ما را جدا کن، فاصله بنداز از کسانی که با شیطان همراهی میکنند.
( لا نُطِيعُ لَهُ إِذَا اسْتَهْوَانَا ):
هر وقت ما رو فریب داد، گول زد، اطاعتش نکنیم.
یا
( و لا نُطِيعُ لَهُ إِذَا اسْتَهْوَانَا ):
یک مسیر گمراهی را برای ما فراهم کرد دنبالش راه نیفتیم. عرض کنم یک نفر الان داره به تعریف از شما از کسی بدگویی میکنه، این فریبه، در قالب تعریف از شما، اجازه پیدا میکنه از کسی بدگویی کنه.
یک دفعه از اون آقا تعریف کن، بگو: نه، آدم خوبیه ما ازش بدی ندیدیم! این تا عمق جانش میسوزه. اینکه دیدید ناراحت شد یعنی شیطان ناراحت شده. اینکه اصلاح شد، مؤمنه. وقتی شما این کار را کردید شیطان اذیت شد.
( وَ لا نَسْتَجِيبُ لَهُ إِذَا دَعَانَا ):
خدایا یه طوری بشه؛ خدایا! نه ماها؛ خدایا! یه طوری بشه،
(چون اولش گفتیم:اَللّهُمَّ )
( لا نَسْتَجیبُ ):
وقتی که شیطان ما رو صدا میزنه جواب ندیم. گاهی صداش به یه کسالته ها! ساعت گذاشتی، کوکه، زنگ میزنه بیدار میشی. یک لحظه یه القایی میکنی، میگی حالا یه ربع دیگه بخوابیم، یه ربع همانا، خواب موندن همانا!
این استجابتش اینه، نه الان فکر کنی که نه! اونا رو دعوت به یک چیز خیلی بد و خاصی میکنه، نه!
از اینجا شروع میکنه! اگه اینجا تونست شروع کنه مطمئن باش برای اونم برنامه داره، تا اون آخرم میبردت ؛
( وَ لا نَسْتَجِيبُ لَهُ إِذَا دَعَانَا ):
دیگه اگه قرار شد بلند شی، بلند شو. الان میخوای بخوابی هی عقب میندازی خوابتو، عقب میندازی.!
اینو میبینی، اونو میبینی، اینقدر عقب میندازی که خسته و کوفته میری میخوابی، دیگه نماز صبحی به این معنا نخواهد بود. این جواب استجابت و اجابهی به دعاست،
اینم حالا ببینیم، این برنامه هم توی کارهام انجام بدم. بابا برو بخواب دیگه. خواب اومده، مستولیه، بیدار میمونی نماز صبحت از دستت رها میشه.
حالا بینالطلوعین هم پیشکش! میره. رفقا! همهی سرمایهی ما دوتاست، سرمایهی دیگه نداریم؛ یکی سحر! یکی بینالطلوعین.! اگه از دستمون رفت دیگه روز نداریم! یعنی یه روز بیبرکتیه، یه روزیه که خیلی به سختی باید شب بشه، ولو شما ده دقیقه قبل از اذان بیدار باشی، هیچ کارم نکنی، هیچ کار. ده دقیقه هم بعد از اذان بیدار باشی، این خیلی برکات داره. این اون اقل است که قلیل نیست، زیاده، کثیره. به این اهمیت بده، هر جور شده! میشه چقدر؟! ده دقیقه قبل از اذان، ده دقیقه هم بعداز اذان، بیست دقیقه. نه، ده دقیقه! ولی معلوم باشه قبل از اذانه. پنج دقیقه به اذان بیدار شو، ولی بیدار شو ها! نه اینکه تو حالت رختخواب، نه! بیدار شو، تو اون حالتم که بیدار شدی دیدی حال هیچ کاری نداری، تو همان لحاف دو تا صلوات بفرست! دیگه صلوات وضو نمیخواد، مثل دو رکعت نماز مستحبیه، تا اذان بشه بیداری دیگه عیب نداره، سحره. این مسمای سحر و بهرهاش رو بردی. بینالطلوعین هم همینه، بعد دیگه هر جور شد برکات بهت میرسه. ولی اگر سحر و بینالطلوعین نداشتی هزار کار مفیدم انجام بدی، ارزش داره، خیلی ارزش داره ولی دیگه این نمیشه! این طلاست. بینالطلوعین و سحر مثل طلاست، بقیه مثل نقره است. نقره کجا، طلا کجا؟ یه مثقال طلا الان چهقدره؟ یه مثقال نقره چهقدره؟
( نَأْمُرُ بِمُنَاوَاتِهِ، مَنْ أَطَاعَ أَمْرَنَا ):
مناوات یعنی: خصومت، پس ریشهاش چیه؟
یعنی اینکه به مردم امر کنیم بر علیه شیطان. حواسمون باشه، مثلا الان یه فردی اهل غیبته، این فرد و کمکش کنیم غیبت نکنه. الان اهل دشمنیه با یه نفر، کمکش کنیم این کار و نکنه، حرفها رو گوش میکنه.
دیشب یه خانوادهای اتفاقی به من زنگ زدن که بچهی ما مریضه. گفتم شوهر شما کجاست؟ بنده خدا تو محذور مجبور شد بگه شوهرم قهرکرده رفته. تلفنش هم جواب نمیده، بچهی منم داره …گفتم من اجازه دارم از طرف شما بهش زنگ بزنم؟ گفت اگه شما زنگ بزنید اون فکر میکنه که مثلا من یه حالت التماس دارم گفتم حالا اوناش با من، بعد من بهش زنگ زدم، گفتم بچتون مریضه، خانمت زنگ زد از من دارو خواست، من بهش گفتم آقاتون کجاست؟ گفت تو راهه داره مییاد. فهمیدی چی شد؟ گفت تو راهه داره مییاد. این روی لجبازی که خانمش اونجوری جواب داده بود، قصد کرده بود دیگه نره خونه، با این حالت که من گفتم خانم شما گفت تو راهه داره مییاد، این احساس بهش دست داد که حالا پشیمون شده و…گفت بله دستتون درد نکنه، من میرم حل میکنم. اگر یه ذره این ور و اون ور صحبت میشد، همونی میشد که شیطان میخواست. این الان نجات پیدا کرد از دست شیطان، هر دوشون، هر دو رو در رو، هر دو لجباز، بچه هم تو تب داره میسوزه، ممکنه تب بالا بره، به لرز و تشنج برسه، اتفاقی میفته، اونم نمییاد، اینم نمیگه وقتی رفتند رو در رو شدند.
بحثهای شب جمعه است، این اصل حل میشه. اینجا اطاق بود. یه خانوادهای، یه زن و شوهر با هم دعوایی بودند. زنش و آورد نشوند گفت حاج آقا ایشون کمر درد داره، من فهمیدم که….گفتم چند وقته؟ گفت سه ماهه با هم قهریم.
گفتم که باید این خانم رو یا دخترت رو محرم من کنی من برم ماساژش بدم، روغن مالی کنم یا باید خودت بری. گفت نه حاج آقا من میرم، گفتم میری اونجا، ده دقیقه یک ربع روغن مالی میکنی. از اونجا به من میگی، من میگم این ماساژو هم انجام بده. هی ما رفتیم بالا هی اومدیم، گفت حاج آقا کار داره هنوز، آقا ما علاف اینا شده بودیم، هی میرفتیم بالا میومدیم، گفتم آقای عزیز من گفتم ده دقیقه؛
اون موقعی بود که قضیهی آقای خاتمی بود، میگفت گفتمان.
گفت: حاج آقا گفتمان داریم با هم؛ پشت در حل شد.
گاهی اینجوریه.
( وَ نَعِظُ عَنْ مُتَابَعَتِهِ مَنِ اتَّبَعَ زَجْرَنَا ):
یه نفر هست که از شما حرف شنوی داره، شمامیتونید اون رو از شیطان دور کنید.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتِمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، وَ أَعِذْنَا وَ أَهَالِيَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِمَّا اسْتَعَذْنَا مِنْهُ، وَ أَجِرْنَا مِمَّا اسْتَجَرْنَا بِكَ مِنْ خَوْفِه.» (۱۵)
«بارخدایا بر محمد آخرین پیامبران و سرور فرستادگان و بر خاندان پاک و پاکیزهی او درود فرست و ما و اهل ما و برادران ما و همهی مردان و زنان با ایمان را از هر آنچه از آن به تو پناه آوردیم پناه ده و از آن چیزی که از ترس آن از تو ایمنی طلب کردهایم، ایمن ساز.ِ»
( اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتِمِ النَّبِيِّينَ ):
وقتی یه صلواتی میفرستی یعنی همهی رحمت پروردگار، هرچی الان شنیدی، گفتیم و یاد دادیم و برکات هست همهاش مال ایشونه. این وجود مقدس و مبارک که حضرت فرمود: اگر تو یه خونهای اسم بچه، اسم کسی، محمد باشه، خدا بلا رو از اون خونه میبره. رحمتش و تو اون خونه نازل میکنه به نام این.
( وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، وَ أَعِذْنَا وَ أَهَالِيَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِمَّا اسْتَعَذْنَا مِنْهُ ):
خدایا به حق پیغمبر و اوصیائش الطیبین الطاهرین ما رو حفظ کن. خانوادهی ما، برادران ما، همهی مومنین، همهی مومنات. از آن به تو پناه میآوریم.
( وَ أَجِرْنَا مِمَّا اسْتَجَرْنَا بِكَ مِنْ خَوْفِه ):
و از آن چیزی که از خوفش میترسیم ایمنی پیدا میکنیم.
#########
«وَ اسْمَعْ لَنَا مَا دَعَوْنَا بِهِ، وَ أَعْطِنَا مَا أَغْفَلْنَاهُ، وَ احْفَظْ لَنَا مَا نَسِينَاهُ، وَ صَيِّرْنَا بِذَلِكَ فِى دَرَجَاتِ الصَّالِحِينَ وَ مَرَاتِبِ الْمُؤْمِنِينَ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.( ۱۶ )
آنچه را در نیایش خود بیان کردیم بشنو و اجابت نما و آنچه را فراموش کردیم خود به ما عطا فرما ، و آنچه را از یاد بردیم برای ما حفظ کن ، و بدین بهانه ما را در مقام بندگان شایسته و رتبه ی ایمان آورندگان قرار ده ،
دعایمان را مستجاب فرما ای پروردگار جهانیان.
( وَ اسْمَعْ لَنَا مَا دَعَوْنَا بِهِ ):
خدایا دعای ما را مستجاب کن .
( وَ أَعْطِنَا مَا أَغْفَلْنَاه ):
آنچه که ما را غافل کرد به ما بده.
( وَ احْفَظْ لَنَا مَا نَسِينَاهُ ):
آنچه که از ما به فراموشی برد، برای ماحفظ کن.
( صَيِّرْنَا بِذَلِكَ فِى دَرَجَاتِ الصَّالِحِينَ وَ مَرَاتِبِ الْمُؤْمِنِينَ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.):
و این یه سعادتیه که به جای حرف های بیهوده دعای امام سجاد علیه السلام خونده میشه.
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.