qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز18-17

فراز 18و17
«وَ لَا أَسْتَشْهِدُ عَلَى صِيَامِي نَهَاراً، وَ لَا أَسْتَجِيرُ بِتَهَجُّدِي لَيْلًا، وَ لَا تُثْنِي عَلَيَّ بِإِحْيَائِهَا سُنَّةٌ حَاشَا فُرُوضِكَ الَّتِي مَنْ ضَيَّعَهَا هَلَكَ.»( ۱۷ )
«نه از روز می‌خواهم که بر روزه‌داریم گواهی بدهد و نه از شب می‌خواهم که به خاطر بیداری شبانه‌ام پناهم دهد و نه سنتی را که احیا کرده‌ام تا از من به نیکی یاد کند، جز واجبات تو که هر کس آن‌ها را ضایع کند به هلاکت افتد کاری نکرده‌ام.»

در فراز شانزدهم گفتیم که خدایا! امر کردی من ترک کردم، نهی کردی انجام دادم. این را ما توضیح دادیم و گفتیم که چرا معصوم می‌فرماید خدایا تو امر کردی من امر تو را ترک کردم با این‌که معصوم هیچ موقع امر خدا را ترک نمی‌کند!! این مقام تقصیر است یعنی مومن هیچ موقع خودش را از مقصر بودن خارج نمی‌کند. همیشه در برابر نعماتی که خدا به او داده خودش را مقصر می‌داند. امام بیش از همه خودش را مقصر می‌داند. به خاطر فضل و نعماتی که خدا به او داده است. خود خدا او را تربیت ویژه‌ای کرده است.
( وَ لَا أَسْتَشْهِدُ عَلَى صِيَامِي نَهَارا ):
من نمی‌خواهم به روزه‌هایم تکیه کنم که بگویم من روزه گرفتم!
( وَ لَا أَسْتَجِيرُ بِتَهَجُّدِي لَيْلًا ):
نمی‌خواهم شب‌هایی که به عبادت بیدار شدم برای من پناه باشد!
( وَ لَا تُثْنِي عَلَيَّ بِإِحْيَائِهَا سُنَّةٌ ):
احیای یک سنت را هم نمی‌خواهم برای خودم سپر قرار بدهم.
( حَاشَا فُرُوضِكَ الَّتِي مَنْ ضَيَّعَهَا هَلَكَ ):
آخرش اینست که بگوییم؛ واجبات تو را می‌خواستیم انجام بدهیم تا هلاک نشویم.

«وَ لَسْتُ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِفَضْلِ نَافِلَةٍ مَعَ كَثِيرِ مَا أَغْفَلْتُ مِنْ وَظَائِفِ فُرُوضِكَ، وَ تَعَدَّيْتُ عَنْ مَقَامَاتِ حُدُودِكَ إِلَى حُرُمَاتٍ انْتَهَكْتُهَا، وَ كَبَائِرِ ذُنُوبٍ اجْتَرَحْتُهَا، كَانَتْ عَافِيَتُكَ لِي مِنْ فَضَائِحِهَا سِتْراً.» ( ۱۸ )
«در صدد نیستم که به نافله‌ای برای نجات خود توسل جویم زیرا در کنار آن از رعایت بسیاری شروط واجبات غفلت ورزیدم و از حدود و احکام تو فراتر رفته پرده حرمت‌هایی را دریدم و گناهان کبیره‌ای مرتکب گشتم که تنها عافیت تو رسوایی‌های مرا در پرده پوشید.»

( وَ لَسْتُ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِفَضْلِ نَافِلَةٍ ):
می‌خواستیم بگوییم ما نافله‌ای انجام دادیم. کدام نافله؟!
( مَعَ كَثِيرِ مَا أَغْفَلْتُ مِنْ وَظَائِفِ فُرُوضِكَ ):
مگر ما فروض و فرائض را کامل انجام دادیم که حالا می‌گوییم نافله!؟ نه! ما با نوافل می‌خواستیم خلل و فرج واجبات را پر کنیم که پر هم نشد!
( وَ تَعَدَّيْتُ عَنْ مَقَامَاتِ حُدُودِكَ إِلَى حُرُمَاتٍ انْتَهَكْتُهَا ):
خیلی جاهایی هم که ما گفتیم؛ می‌خواهیم واجبات را انجام بدهیم از حدود تو تعدی کردیم.
ما نفهمیدیم حدود تو چیست؟ این ادعای بزرگی است؛ اگر کسی بگوید: من یک عمر، نماز واجبم را اول وقت خواندم. کسی نمی‌تواند چنین ادعایی بکند. این‌که بگوید من نماز واجبم را خواندم بعد هم بگوید اول وقت خواندم! شما از عهده نماز واجب با آن شرایطی که دارد، بر نیامدی. از آن حدود تعدی کردی. آن شرایط رعایت نشده یک کبائری مرتکب شدی.
( وَ كَبَائِرِ ذُنُوبٍ اجْتَرَحْتُهَا، كَانَتْ عَافِيَتُكَ لِي مِنْ فَضَائِحِهَا سِتْراً ):
این عافیتی که تو الان به من دادی باعث شده که آن مسائل و رسوایی‌های من، برملا ‌نشود.
یک موقع شما سوار ماشین در جاده می‌روی و می‌گویی رانندگی من خوب است. نه! صد تا کار آن‌جا انجام شده که شما می‌توانی خوب رانندگی کنی. یکی خط کشی است، یکی پلیس است، یکی روشنایی‌های جاده است، یکی این گارد‌ریل‌هایی است که گذاشتند، دست‌اندازهایی است که گذاشتند، تابلوهایی که هست. قوانینی هست. حالا شما می‌گویی من خوب رانندگی کردم! نه، این عافیتی است که خدا به شما داده است. یک حالی به شما داد! یک بلایی را از سر شما برداشت. فکرت مشغول بود، مشغولش نکرد. گرفتار هوی و هوس بودی با حلال برای شما جبران کرد. یک رزق طیب برای شما فرستاد. دوستان خوب دور و بر شما قرار داد. یک مسجد باصفا، یک امام جماعت خوب، یک دعا پشت سر شما است. این‌قدر کارها شد. حالا شما همه را به نام خودت می‌زنی! نگو که من چون این‌ها را درست انجام دادم، فرائض تو را خوب عمل کردم و نهی تو را مرتکب نشدم پس حالا همه چیز برای من روی روال است. یک چنین خبری نیست.
( كَانَتْ عَافِيَتُكَ لِي مِنْ فَضَائِحِهَا سِتْراً ):
این همان عافیت تو است. شخصی از حضرت پرسید: در دعا از خدا چه بخواهیم. حضرت فرمود: دو چیز؛ یکی از خدا عقل بخواه، یکی عافیت.
عقل بخواهی همه چیز توی آن هست. عافیت هم که خواستی در دنیا همه چیز برای شما فراهم است.
همه چیز را با عافیت بخواه. بگو خدایا فراوان به من پول بده با عافیت. خدایا سلامتی بده با عافیت. خیلی از سلامتی‌ها به درد نمی‌خورد؛ طرف سلامتی پیدا می‌کند جفتک می‌اندازد، لگد می‌زند! یک کارهایی می‌کند که نباید بکند. پس هر چیزی باید با عافیت همراه باشد.

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.