qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

فراز7

فراز ۷ «وَ أَوْزِعْنَا فِيهِ شُكْرَ نِعْمَتِكَ، وَ أَلْبِسْنَا فِيهِ جُنَنَ الْعَافِيَةِ، وَ أَتْمِمْ عَلَيْنَا بِاسْتِكْمَالِ طَاعَتِكَ فِيهِ الْمِنَّةَ، إِنَّكَ الْمَنَّانُ الْحَمِيدُ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.»( ۷ )
«به ما توفیق ده که شکر نعمتت را بجا آوریم و جامه‌های عافیت را بر ما بپوشان، و نعمت خود را با توفیق کمال طاعت، بر ما کامل گردان، به راستی که تو بخشنده وستوده‌ای، ودرود خدا بر محمد و آل پاک و پاکیزه‌اش باد.»

( وَ أَوْزِعْنَا فِيهِ شُكْرَ نِعْمَتِكَ ):
خدایا توزیع کن و سهم من را از شکر نعماتت بده. خیلی‌ها هستند که شاکرند پس من هم شاکر باشم. نعمت را بفهمم، شکار کنم، بفهمم این نعمت است و شکر نعمت را به جا بیاورم که چی بشود؟
( و اَلْبِسْنا فیه جُنَنَ العافِیةِ ):
تا پوششی مثل عافیت به من برسد. ببینید خیلی از برکات مستقیماً به شکر ربط دارد. خیلی از نقمت‌هایی که آدم گرفتارش می‌شود مال ناشاکری است. اصلاً در خود عقیده‌ها یک دفعه آدم کافر می‌شود. ناشکری است که به کفر می‌رسد. این‌که توفیق از دست می‌دهد و نعمت را نمی‌بیند. اگر می‌شد ما یک جلسه‌ای داشتیم که رفقا هر روز همین جا که نشستند یک تعدادی نعمت بشمارند، بگویند این‌ نعمت‌ها برای ما هست. ما می‌توانستیم این نعمات را به هزار تا، دو هزار تا، پنج هزار تا نعمت برسانیم. خب اگر یک کسی بفهمد واقعاً پانصد تا نعمت به او داده شده، آن هم نعمت‌های عظمی نه یک نعمت‌های کوچک. به این‌که شما فقط بنشینی فکر کنی که کافر نشدی این نعمت است. این‌که ایمان پیش شما عزیز است، این‌که شما به امام زمان-علیه‌السلام- معتقد هستید، الان حضرت زنده است، همین زنده بودنش را قبول داری، این خیلی نعمت بزرگی است. نعمت اسلام چه‌قدر بزرگ است. در یک زمانی ما واقع شدیم که علم از آن انسداد درآمد و این همه در اختیار ما است. نعمت‌ها را آدم بتواند ببیند.
( وَ أَتْمِمْ عَلَيْنَا ):
حالا که ما این را فهمیدیم و عافیت آمد، خدایا این نعمت را بر ما تمام کن.
( بِاسْتِكْمَالِ طَاعَتِكَ فِيهِ الْمِنَّةَ ):
یک جوری بشود که این نعمت به کار بیاید و من مطیع بشوم. شیطان که به من نعمتی نداده که من دنبال شیطان بروم و اطاعتش کنم، خدا به من داده پس مطیع خدا بشوم که نعمتش را بر من ارزانی کرده، تمام کرده، و لحظه به لحظه، آن به آن من را در مسیر می‌برد.
یک روز من سراغ یکی از رفقا را گرفتم، گفتم که آن آقا در درس خواندن ممحض هست؟ گفت از همه این‌ها بیرون آمده و کاسبی می کند. حالا در یک زمان می‌خواسته این معلوم بشود. حالا شما ببینید ممحض هستی به این علم؛ آن هم علمی که مفید است، حتی اگر در حافظه‌ات هم نرود همین که داری مذاکره می‌کنی، بهره‌مندی هست.
( إِنَّكَ الْمَنَّانُ الْحَمِيدُ ):
تو منان هستی، منت داری بر ما و می‌خواهی که این نعمت‌ها به ما برسد، حمید هستی، ستوده شده هستی و کسی که حمید هست غیر از این‌که بخواهد نعمت به یک نفر بدهد و زیر پر و بال او را بگیرد کار دیگری نمی‌خواهد بکند، نمی‌خواهد به کسی جفا کند.
( وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ ):
صلوات خدا بر محمد و آلش که آن آل طیب و پاکیزه از سلاله پیغمبر هستند.