فراز7-6
فراز 7و6«تَحْمَدُكَ نَفْسِي وَ لِسَانِي وَ عَقْلِي، حَمْداً يَبْلُغُ الْوَفَاءَ وَ حَقِيقَةَ الشُّكْرِ، حَمْداً يَكُونُ مَبْلَغَ رِضَاكَ عَنِّي، فَنَجِّنِي مِنْ سُخْطِكَ.»(۶)
«جان و زبان و عقلم، تو را سپاس میگویند آن سان سپاسی که به پایگاه کمال و حقیقت شکر برسد، سپاسی که مایه خشنودی تو از من گردد پس مرا از خشم خود نجات ده.»
از خوردن انگور، هم نفسم لذت برد و هم زبانم حمد تو را گفت و هم عقلم در شگفتیهای آن دقت کرد.
«يَا كَهْفِي حِينَ تُعْيِينِي الْمَذَاهِبُ وَ يَا مُقِيلِي عَثْرَتِي، فَلَوْ لَا سَتْرُكَ عَوْرَتِي لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِينَ، وَ يَا مُؤَيِّدِي بِالنَّصْرِ، فَلَوْ لَا نَصْرُكَ إِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبِينَ، وَ يَا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيرَ الْمَذَلَّةِ عَلَى أَعْنَاقِهَا، فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ، وَ يَا أَهْلَ التَّقْوَى، وَ يَا مَنْ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى، أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِّي، وَ تَغْفِرَ لِي فَلَسْتُ بَرِيئاً فَأَعْتَذِرَ، وَ لَا بِذِي قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ، وَ لَا مَفَرَّ لِي فَأَفِرَّ.»( ۷ )
«پناه من در آن زمان که راههای متعدد، خستهام میکند و ای اغماض کننده از لغزشم پس اگر تو عیبم را نمیپوشاندی از رسواشدگان بودم و ای که با یاریت تاییدم نمودی، اگر یاری تو نبود شکست میخوردم و ای که پادشاهان طوق ذلت در برابر تو را به گردنهایشان انداختهاند و از آتش قهر تو در هراسند، ای آنکه سزاواری از تو پرواکنند و ای که نامهای نیکو برای توست، از تو میخواهم که مرا عفو کنی و بیامرزی، چه از گناه مبرا نیستم تا معذور باشم و توانمند نیستم تا پیروز گردم و جایی برای گریز ندارم که بگریزم.»
وقتی کارهایتان به بنبست رسید و پیش نرفت بگویید:
(يَا كَهْفِي) (یا عِمادَ مَن لا عِمادَ لَه)
وقتی لغزش کردید، بگویید:
( يَا مُقِيلِي) ؛
خدا برای هر کاری اسمی دارد. یک جا باید بگویید (یا جَواد)؛ یکجا باید بگویید (یا شافِی) و … .
خدا چهقدر محیط را خوب نگه داشته است که همه فکر میکنند آدم خوبی هستند. ممکن است شما بگویید که الان برای من نصری نیامده است؛ اگر این مطلب به ذهن شما آمد، خدا نصرتش را از شما برمیدارد که بفهمید بدون نصرت خدا بودن یعنی چه؟! بفهمید چقدر مغلوب هستید. کافی است فقط یک تب در وجود شما بیاید!
خدا ذلت را در ذات ملوک قرار داد، برای همین دارند ظلم میکنند؛ کسی که ذاتش ذلیل نباشد، ظلم نمیکند.
(يَا أَهْلَ التَّقْوَى):
خدا که به ما میگوید تقوا داشته باشید، خودش قبل از همه اهل تقواست و ظلم نمیکند. غیر از اهل تقوا بودن، خدا اسماء حسنی هم دارد. ما کسی را که با تقواست، دیگر نمیتوانیم بگوییم با عقل هم هست، با عرضه هم هست و … . خدا صاحب اسماء حسنی است و تنها هزار تا از این اسماء حسنی خدا را به ما گفتهاند. من توانمند نیستم که بگویم نیازی به نصرت ندارم و جایی هم برای گریز ندارم.
خدا را شکر کنید که سر صحیفه هستید؛ نمیدانید که چه مزاجی با صحیفه به شما میدهند؛ با قرآن این مزاج حاصل نمیشود، اگر درکش را بدهند، این تازه میشود صحیفه.