فراز3
فراز ۳«وَ لَا تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمَّا تَخَيَّرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَكَ، وَ نَكْرَهَ مَوْضِعَ رِضَاكَ، وَ نَجْنَحَ إِلَى الَّتِي هِيَ أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ، وَ أَقْرَبُ إِلَى ضِدِّ الْعَافِيَة.» ( ۳ )
«ما را از معرفت آنچه برایمان برگزیدی ناتوان مگردان که قدر تو را ندانیم و آنچه را تو از آن خشنودی، ناپسند داریم، و به آنچه از عاقبت به خیری دور و به خلاف عافیت نزدیکتر است متمایل شویم.»
خدایا طوری نشود که گمان کنم خدا فقط من را گیر آورده است و این امتحان را از ما میخواهد بگیرد، چرا از دیگری نمیگیرد.
در همه امور ما همین طور است؛ همان چیزهایی که ما الان نداریم ما را با خدا درگیر میکند. اگر ما خدا را عالم میدانیم (نباید این اعتراضات باشد). خدا آن روزی که زن را آفرید، همه نیازهای مرد را در آن قرار داد؛ حال چنین خدای عالمی ممکن است که الان نداند من چه احتیاجی دارم؟! الان این هندوانه را از زمین خشک آن هم در چه زمانی بیرون میآورد و نیز فصل هر میوهای متناسب با زمان نیاز آن است. مغز انسان علم لطیفی دارد, میتواند بوها را بفهمد، نگاه مهربانانه را از نگاه غضبناک تشخیص دهد و … .
آیا این خدا، از من خبر ندارد؟ خدایی که مثل امیرالمومنین-علیهالسلام- و جبرائیل خلق کرده است؛ خدایی که ملکوت دارد و هزاران عالمی را خدا خلق کرده است که ما از آنها خبر نداریم.
و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.