qadiriye.ir

نشریه ی غدیریه-بیانات استاد الهی

26* ما گدای کاهل هستیم. آن گدا می‌آید به شیشه می زند و می گوید آقا این دستمال کاغذی است، شما همین جوری اخم کردی و فکر می‌ کنی که رفت. بعد دوباره آن طرف تر می‌آید ، می بیند خانمت نشسته و می‌داند او دل رحم‌تر است، بعد می‌بیند عقب ماشین بچه‌ات نشسته ، دیگر باز می‌کنی و می گویی یک دستمال کاغذی بده. حالا ما راجع به یک مریضی‌مان چند بار در خانه خدا رفتیم ، که خدایا مریضی من را شفا بده؟ چند بار؟