فرصت هدایت
بسم الله الرحمن الرحیم
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أبوألقاسِمِ المُصْطَفیٰ مُحَمد وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطّاهرین.
اللّهُمَّ الْعَنْ أبَا الشَّرُورَ وَ أتباعَهُ فی کُلِّ لَحْظَةٍ مِنَ الأزَلِ إلَی الأبَدِ بِعَدَدِ ما أحاطَ بِهِ عِلْمُکَ.
اَللّهُمَ صَلِّ عَلي علي بن مُوسَي الِّرِضا المَرُتَضي اَلاِمامِ التَّقيِّ النَّقيِّ وَ حُجَتِكَ عَلي مَن فَوقَ الاَرضِ و َمَن تَحت الثَّري اَلصِدّيقِ الشَّهيدِ صَلاةً كَثيرَةً تآمَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مِتَواتِرَةً مُتَرادِفَة كَاَفضَلِ ما صَلَّيتَ عَلي اَحَدٍ مِن اوليائِكَ.
صلواتی برای امام رضا_علیهالسلام_مرحمت بفرمایید.
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد.
خدا اینگونه است که گاهی زمینههایی را برای هدایت فراهم میکند و در زمان دیگری هر آنچه را که گسترانده است جمع میکند. بنابراین زمینهی هدایت یک فرصتی است و نباید تصور شود همیشگی ست. در زمانی مثل صدر اسلام وجود مبارک پیامبراکرم_صلیاللهعلیهوآله_حضور دارند، جبرائیل، وحی الهی را بر ایشان نازل میکند. مکه هست! قرآن نازل شده! امیرالمؤمنین_علیهالسلام_حضور دارند، صدیقهیطاهره_سلاماللهعلیها_، امام حسن_علیهالسلام_و امام حسین_علیهالسلام_هستند.
پس دقت کنید! زمانی، پنج تن هستند و قرآن در حال نزول و در مکه هم هستند! و زمانی نیز مثل حال حاضر ما، خشکسالی است. باید جستجو کنیم تا یک صاحبنفسی را پیدا کنیم! آن زمان را با این زمانه خودمان مقایسه کنید.
یک زمان ساکن قم هستی، درس و بحث و علما و… همهی شرایط رشد فراهم است. فردا اینگونه نیست! به این خانم میگویند بفرمایید و تشریف ببرید و اجازهی ماندن ندارید. یک مقطعی است! اگر در آن مقطع شما استفادهتان را کردید و بارتان را بستید، بعد از آن آسایش است و راحت خواهید بود. اما اگر استفاده نکردید و بارتان زمین ماند! کس دیگری نمیتواند کاری برایتان انجام دهد. شرایط را اینگونه بدان که نمیماند و همیشگی نیست.
ماه رمضان به پایان رسید و رفت! در این ماه چه اندازه قرآن تلاوت کردید؟ دعا کردید؟ شب زندهداری داشتید؟ چقدر طاعت داشتهاید؟ همان است!
الان ما در ماه ذیقعده هستیم، اعمال و برکات خود را دارد. این یک مطلب مهم، که لازم بود عرض کنم.
مطلب دیگر اینکه: ما همه چیز را بیرون از خودمان در حال دنبال کردن هستیم!
دقت کنید! من یک اصل را عرض میکنم: بیرون از ما هیچ خبری برای ما نیست. بیرون در حال خواندن قرآن هستند و عدهای در حال درس خواندن، به ما ربطی ندارد. بیرون هر چه باشد تنها مشغولیت است! چهل نفر به مسجد رفتهاند، شما نیز رفتهاید. همهی آن برای شما مشغولیت است. امام جماعت و مأمومین و مهر و … همه جز مشغولیت چیزی نیست، مگر اینکه شما دو رکعت نماز را بجاآوری. اگر شما در صف ایستادید و اقتدا کردید و نماز را بجاآوردید، این تنها منفعت شماست. اما اینکه بیایید و بگویید من در مسجدی نماز خواندم که هزار نفر در حال نماز خواندن بودند، این ارتباطی به شما ندارد، چه بهرهای برای شما دارد؟ من وقتی وارد حرم میشدم، هزار نفر به حرم آمده بودند! این چه ارتباطی با شما دارد؟! تنها، دادن یک آمار است . تو در این یک ساعت که در حرم بودی، چه کردی؟! در این یک ساعت چه کارها که میشد انجام داد!
پس بیرون از ما خبری نیست. خبر در خود ماست. همهی اتفاقات در وجود ما در حال رخدادن است، اما ما از وجود خود جز این کالبد انسانی با این قدوقواره چیزی نمیبینیم. غافل از اینکه وجود، این نیست که شما مشاهده میکنید!
دقت کنید! بهشت با همان عرض و طولش در وجود ماست. وقتی از این عالم به عالم اخروی میروید این بهشت در و جودت گسترده میشود و شما بهشت را میبینید. یک مثال بزنم: یک کلیپ از یک ماشین مسافرتی انتشار یافت که این ماشین، هر قسمتش جای خاصی بود: حمام، آشپزخانه، اتاق خواب و … همهی مایحتاج، در این ماشین تعبیه شده بود. این مثال را برای تقریب به ذهن زدم.
امیرالمؤمنین_علیهالسلام_میفرمایند:
(وَ تَحْسَبُ أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ)؛
آيا گمان میكنى كه تو موجود كوچكى هستى در حالىكه دنیای بزرگی در تو نهفته است؟
(دیوانامیرالمؤنین_علیهالسلام_/ص۱۷۵)
شما تصور میکنید همین هستید؟ نه! عالمی در وجود توست! اما این عالم در این دنیا ظرفیت آن را ندارد که گسترانده شود.
(حَتَّى أَعْرِفَ صِدْقَ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِى دعای۲۲/فراز۸):
قلب من هم همراهی کند و زبانی نباشد، قلبم از من بخواهد به روضه بروم و برای امام حسین_علیهالسلام_مصیبت بخوانم. قلبم به من بگوید! حرفهای نشوم، نشانهی حرفهای بودن این است که: اگر مرا به یک خانهی معمولی سه یا چهار نفره دعوت کنند و بگویند شما که عالم هستید بیایید و برای ما چند نفر منبر روید! من با تعجب بگویم: من منبر بروم برای شما چند نفر؟! در این صورت مشخص است که اصل برای من، سه یا چهار نفر بودن آن جمع است، هدایت نیست.
(وَ حَتَّى يَكُونَ الْغَالِبُ عَلَيَّ الزُّهْدَ فِى دُنْيَاىَ):
در دنیا زهد پیدا کنم، معنی اشتباهی از زهد جا افتاده است! زهد یعنی به آخرتم رسیدگی کنم. آنقدر مشغول دنیا نشوم که آخرت را فراموش کنم. زهد یعنی همین که متوجه باشم آخرتی نیز دارم.
(وَ حَتَّى أَعْمَلَ الْحَسَنَاتِ شَوْقا):
با اشتیاق به زیارت حضرت معصومه_سلاماللهعلیها_و مشهد بروم. جایی روضه باشد با اشتیاق بدوم، نه اینکه حالا چون روضه هست کمی مینشینم. مباحثهی علم باشد چقدر خوب است! لمعه را مباحثه کنیم، یا به مباحثهی رسائل بپردازیم! نه اینکه چقدر خوب شد و الان فوتبال پخش میشود! البته ایرادی ندارد، فوتبال هم نگاه کن؛ اما نه با شوق.
(وَ آمَنَ مِنَ السَّيِّئَاتِ فَرَقا وَ خَوْفا):
از سیئات بترسم! نه اینکه یک فاصلهای بیتوجه بگیرم، نه! اصل، آن خوف است، بدانم اگر مرتکب شوم جهنم در انتظارم است و از روی خوف فرار کنم!
(وَ هَبْ لِى نُورا أَمْشِى بِهِ فِى النَّاسِ»):
خدایا نوری هم به ما عطاء کن! به اهلش که دادهای به ما نیز عنایت کن. من در بین مردم با یک نوری راه بروم. نور بین مردم میدانید چیست؟ اینکه راه مسجد و هیئت را گم نکنم و اشتباهی راه شطرنج و بازی فوتبال را پیدا کنم! راه فوتبال و والیبال را پیدا کنم و در مقابل راه درس و نماز جماعت را گم کنم. راه ازدواج را برای فرزندم پیدا نکنم. همهی راهها را نروم نه! یک نور به من بده.
(وَ أَهْتَدِى بِهِ فِى الظُّلُمَاتِ):
الان عالم سراسر ظلمت است! با ماهواره و اینترنت و شبکههای مختلف. بله درست است ظلمت است! اما هدایت هم زیاد شده است و امام زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف_یک لطف ویژه دارد. هدایت هم سریع شده است. زمان کدام ائمّه_علیهمالسلام_این جمعیت وجود داشت؟! امام سجاد_علیهالسلام_میفرماید: در مدینه هفده نفر نیستند بگویند این امام سجاد_علیهالسلام_است! پس امروزه هدایت هم وسیع است، مراقب باشید جا نمانید!
حُر و زهیر أشقی الأشقیاء هستند اگر امام دستشان را نگیرد، دقیقا مثل عمربنسعد هستند! حضرت دو نفر را برای نمونه نشان داد که من این توانایی را دارم که اشقیالاشقیاء را به جایی برسانم که سعادتمندترین افراد باشند و اسعد شوند! تو هم اگر نزد ما بیایی همین برایت خواهد بود، شما که از حُر بدتر نیستید، حُر کسی بود که جلوی امام حسین_علیهالسلام_را گرفت، اما امام حسین_علیهالسلام_اراده کرد که او را نجات دهد! چرا؟ چون میخواست به عالم نشان دهد که (شَقِي فِي بَطْنِ اُمِّهِ) میتواند شود (سَعیدٌ فِی کَربلا)!
در روضهی امام حسین_علیهالسلام_اینگونه است که اگر با تمام شقاوت هم آمده باشید، امام حسین_علیهالسلام_شما را نجات میدهد. اگر کسی الان که در جلسهی امام حسین_علیهالسلام_هست بیعرضگی کند، استفاده نکند، نماز صبحهایش هنوز هم قضا شود و حجاب و حیائش هم آنگونه باشد، خیلی بدبخت خواهد بود. الان خیلی عنایت و توجه بیشتر است.
آقایان، خانمها خدا را شاکر باشید که در زمان غیبت هستید. منظورم این نیست که درخواست ظهور نکنید، نه! اما خوشحال باشید که زمان غیبت است. زمان معصوم_علیهالسلام_بود ما هم مثل آنان میشدیم. به ما تخفیف دادهاند که همهی آثار امامت هست، اما امام نیست، همین برکت است که همهی آثار امامت هست. اگر امام_علیهالسلام_بود، تنها یک حرف امام را زیر پا میگذاشتید، کارتان تمام بود. اما الان همهی آثار هست اما دستوری از امام نیست و این یک رخصت است.
(وَ أَسْتَضِى ءُ بِهِ مِنَ الشَّكِّ وَ الشُّبُهَاتِ):
خدایا نوری به من عطا کن تا آن نور مرا از شک و شبهه نجات دهد. توجه کنید دوستان، شک و شبهه خودما هستیم و چیز بیرونی نیست. خودمان هستیم که این کار را انجام میدهیم. شما یقین را عمل نمیکنید! یقین مگر نیست که قرآن بخوانید! دعای کمیل و دعای فرج بخوانید چرا نمیخوانید؟ بله وقتی نخواندید شک جایگزین آن می شود، خالی که نمیماند!زیارت امینالله و دعای فرج بخوان،
بگو (صَلَّیاللهعَلَیْکَ یٰااَباعَبْدِالله)! تمام میشود.
وصلیاللهعلیمحمدوآله.